وی درباره چگونگی نوشتن این رمان به ایبنا میگوید: زمانی که سیدصادق رضایی مدیرعامل کانون پرورش فکری بود در قالب پروژه «رمان نوجوان امروز» به من پیشنهاد کرد که اگر طرحی درباره انقلاب برای کودکان و نوجوانان دارم روی آن کار کنم و من هم طرحی دادم که پذیرفته شد و روی آن کار کردم. اصولا یکی از دغدغههای من در نوشتن بسیاری از داستانهای حوزه جنگ و انقلاب اسلامی برای نوجوانان انتقال بخشی از مسائل و مفاهیم پیرمردها به نسل جوان است. مثلا در کتاب «مردان فردا» که از سوی کانون پرورش فکری درباره جنگ منتشر شد پیرمردی که از جنگ برگشته خاطراتش را برای همنسلانش تعریف میکند اما برای آنها که خود شاهد آنروزها بودهاند خستهکننده است. تااینکه یکی از این پیرمردها همبازی کودکانی میشود که در حال بازی هستند و در خلال بازی خاطراتش را هم برای آنها بیان میکند که مورد استقبال بچهها قرار میگیرد.
داشتن اطلاعات درباره تاریخ و سیاست لازم است اما نباید از زندگی غافل شد
در «تاریخ با طعم زغال اخته» هم پیرمرد و پیرزنی را درنظر گرفتهام که زن و شوهر نیستند اما به واسطه نوههایشان که در یک مدرسه درس میخوانند حرفها و عقایدشان را مطرح میکنند. داستان در دهه 50 میگذرد. پیرزن در زمان رضاشاه روزنامهنگار بوده و روشنفکر است اما پیرمرد افسر بازنشسته قزاقخانه بوده و به شدت رضاشاه را دوست دارد. آنها همدیگر را نمیبینند اما کاملا مقابل هم هستند و یکی درباره خوبیهای رضاشاه میگوید و دیگری از بدیهای رضاشاه. براین اساس در این داستان یکطرفه به قاضی نرفتهام؛ هم به خوبیها و هم به بدیهای رضا شاه اشاره کردهام تا به بچهها بگویم با اینکه داشتن اطلاعات درباره تاریخ و سیاست لازم است اما نباید از زندگی غافل شد و باید به زندگی چسبید. نکته دیگری که در این کتاب وجود دارد استفاده از شخصیتهای فانتزی است تا خشکی مطالب تاریخی را از بین ببرم.
قوجق در ادامه به دلیل پرداختن به موضوعات انقلاب و جنگ برای نوجوانان اشاره میکند و میگوید: وقتی میبینم کودکان و نوجوانان بعد از انقلاب با موضوعاتی مانند انقلاب و دفاع مقدس آشنایی ندارند برای ما این وظیفه ایجاد میشود که بچهها را با با یک طرح داستانی خوب با مسائل مربوط به انقلاب اسلامی، قبل و بعد از آن آشنا کنیم.
وی با تاکید بر لزوم مطرح کردن چگونگی و چرایی ایجاد انقلاب اسلامی در داستانها برای نسل جدید، گفت: این کار سبب میشود تا بچهها با انقلاب اسلامی و تاریخ انقلاب بیگانه نباشند. امروزه بچهها انگیزیهای برای خواندن مطالب خشک تحقیقی و پژوهشی در کتابها را ندارند اما قالب داستان چون برایشان شیرین است قالب مناسبی برای انتقال این مفاهیم است و برای نوجوانان هم جذابیات دارد.
این نویسنده، پرداختن به ادبیات انقلاب اسلامی را رسالتی میداند که بر دوش همه نویسندگان است و میگوید: ما نویسندگان در این زمینه اهمال کردهایم. به نظر من باید تلاشهای بیشتری در این زمینه انجام شود. تا بهحال هم دیر شده است و بچهها نسبت به این موضوعات نا آگاه هستند. وقتی اتفاقاتی رخ میدهد و برای نوجوانان پرسشهایی پیش میآید و در ذهنشان این سوال مطرح میشود که چرا انقلاب کردید؟ ما باید بتوانیم درباره چگونگی و چرایی انقلاب به آنها توضیح دهیم. ما تاریخ را به فراموشی سپردهایم و تاریخ انقلاب را به خوبی انتقال ندادهایمو غفلت کردهایم.
وی در ادامه به لزوم معرفی و مطرح شدن آثاری اشاره میکند که در زمینه ادبیات انقلاب اسلامی نوشته شده و میگوید: وقتی شمارگان کتاب پایین است و این کتابها در دسترس همگان قرار نمیگیرد چگونه میتوان توقع استقبال داشت. وظیفه نویسندگان نوشتن است و نهادهای مربوط به کتابخوانی باید قدمی برای دیده شدن این کتابها بردارند. سیستم توزیع و نهادهای مربوطه باید این آثار را به م دست مخاطب برسانند و او را با این آثار درگیر کنند. نویسندگان زیادی درباره انقلاب نوشتهاند اما دیده نمیشود و به صورت محدود به دست مخاطب میرسد. در این شرایط نمیتوانیم بازخوردی که انتظار داریم را از جامعه مخاطب ببینیم.
قوجق میگوید: علاوه بر افزایش شمارگان کتابها برای بهتر دیده شدنشان باید اقداماتی در زمینه تبدیل آنها به فیلم و سریال و انیمیشن صورت پذیرد. همچنین پرداختن به آنها و معرفیشان نباید مناسبتی باشد و در برنامههای مختلف و زمانهای مختنلف به آنها پرداخته شود. درواقع فرایند نشر باید بهطور کامل اجرا شود تا کتابی به ثمر بنشیند.
باید نقطه ضعفهای ادبیات انقلاب اسلامی مشخص شود
وی در ادامه میافزاید: همچنین باید ببینیم برای شناساندن ادبیات انقلاب اسلامی به خارج از کشور چه اقداماتی صورت گرفته و چه تعداد از آثار خوب این حوزه ترجمه و معرفی شده است؟ لذا بخش عمدهای از مشکلات ما در این حوزه به شرایط داخلی نشر کشور و بخشی از آن به بیتوجهی به ترجمه آثار مربوط میشود. برای اینکه مخاطمان کشور ما با تاریخ انقلاب آشنا شوند و ارزشهای انقلاب در عملکرد آینده آنها تاثیر بگذارد باید هم شمارگان آثار افزایش یابد و هم راهکارهایی بریا بهتر دیده شدن کتابها درنظر گرفته شود. همچنین با توجه به جشنوارههای مختلفی که درباره آثار حوزه انقلاب برگزار میشود، پژوهشی در این زمینه انجام شود و نقطه ضعفهای ادبیات انقلاب اسلامی مشخص و مطرح شود تا برای رفع آنها چارهاندیشی شود.
نظر شما