جوجو مویز، نویسنده انگلیسی آثار رمانتیک در مطلبی کوتاه برای گاردین از موج آثار غمانگیز در بازار کتاب انتقاد کرده است.
مویز طی یادداشتی برای مجله گاردین از وفور کتابهای غمانگیز در بازار کتاب انتقاد کرد و نوشت: «اخیراً داوری دو جایزه ادبی را به عهده داشتهام و خواندن آثار مختلف ناراحتکننده ذهنم را خسته کرد.
این نظریه غلط وجود دارد که نمایش کمدی به مراتب آسانتر از خواندن ایبسن است بنابراین ادبیات خوشحالکننده مساوی با آثار سَبُک و بیمایه تلقی میشود. در صورتی که چنین نیست.
به عنوان مثال «کلبه بهشت» نوشته نینا استیبل یا هر داستان دیگری که نینا استیبل نوشته کمدی و خندهدار است و خیلی از اتفاقات را میتوان به شکلی جذاب و سادهتر حدس زد.
با داستان زندگی پاتریشیا لاکوود تحت عنوان «بابا کشیش» خیلی خندیدم. در ماشین بودم و مجبور شدم توقف کنم. لذتبخش، پلید، و پر از تصاویر و جوکهای عالی.
اگر یک درصد داستان کلاسیک «غرور و اعصب» را نخوانده باشید، جین آستن داستانی پر از شوخی و بذلهگویی نوشته است که یکی از نمونههای عالی داستان اخلاقی است و نمیتوان کتاب را زمین گذاشت و در عین حال عاشقانه کمدی نیست.
داستان «ملاقاتکنندههای جوان برنامه آقای سالتنا» نوشته دیزی اشفورد 19 ساله در سال 1919 شاهکاری در زمینه کمدی است. داستانی درباره آلفرد سالتنا، مردی 42 ساله است و با اینکه پر از اشتباهات املایی است اما خیلی سرگرمکننده است.
«عشق سالهای وبا» نوشته گابریل گارسیا مارکز غمانگیز، خندهدار، زیرکانه، و واقعبینانه است. داستان عاشقانهای که نمیتوانید اتفاقاتش را حدس بزنید. داستان عشق دو نفر که یکدیگر را دوست دارند و در عین حال اختلافاتی با هم دارند.»
جوجو مویز نویسنده 50 ساله انگلیسی پیش از نوشتن روزنامهنگار بود و از سال 2002 به نوشتن رمانهای عاشقانه مشغول شد. جز معدود نویسندگانی است که موفق شد جایزه انجمن داستانهای عاشقانه را دو بار به دست آورد.
«اولین داستانش «باران پناهبخش» نام داشت اما او را در دنیا بیشتر با «من پیش از تو»، «پس از تو»، «آخرین نامه معشوق»، و «میوه خارجی» میشناسند.
در سال 2016 اقتباسی سینمایی از «من پیش از تو» با بازی ستاره بازی تاج و تخت یعنی امیلیا کلارک به روی پرده سینماها رفت و مورد استقبال علاقهمندان قرار گرفت. آثار جوجو مویز در ایران هم ترجمه شده است.
نظر شما