در شیوع همهگیر ویروسها در جهان داستانهای بسیاری از قرون مختلف روایت شده است که بعضی از رمانها از وقایع تاریخی الهام گرفته و بعضی نیز قالبی تخیلی دارند.
در شیوع همهگیر ویروسها در جهان داستانهای بسیاری از قرون مختلف روایت شده است که بعضی از رمانها از وقایع تاریخی الهام گرفته که نمونه آن مرگ سیاه در شیوع آنفولانزای سال 1918 و بعضی نیز مثل رمان «من افسانهام» از ماکس بروکس سعی میکنند ترکیبی از واقعیت و تخیل را در داستان خود به کار بگیرند.
از میان رمانهای نوشته شده درباره بیماریها و پاندمیکهای مرگبار (شیوع بیماری در سطح جهانی) رمانهای زیر به نظر میرسد دارای ویژگیهای خاصی هستند که علاوه بر روایت داستان خود مطالب آموزندهای از حوادث تاریخی و حتی علمی تخیلی به مخاطب خود ارائه میکنند:
بازماندگان زمین نوشته جرج ار. استوارت
این رمان در سال 1946 با موضوع بیماری مرموز و ناشناخته منتشر شد که شبیه نوعی سرخک انسانی بود که تعداد زیادی از انسانها را به کام مرگ فرو برد. داستان از زبان محقق و دانشمندی روایت میشود که سعی میکند این ویروس را شناسایی کند و به طور اتفاقی با نیش ماری خودش به بیماری مصونیت پیدا میکند. شخصیت اصلی داستان بعد از مدتی که در کوهستان به سر میبرد به شهرهای آمریکا میآید ولی نزدیک به 90درصد جمعیت کشور از بین رفته و تنها تعداد معدودی انسان باقی مانده است. داستان هرچند قالبی تخیلی دارد ولی درسهایی از انسانیت و کمک به همنوعان برای مخاطب به همراه دارد.
مقاومت نوشته استفن کینگ
این رمان چاپ سال 1978 مثل سایر کتابهای خالق آثار وحشت آمریکا بیشتر حال و هوایی ترسناک دارد ولی شاید اولین بار نظریه ایجاد ویروسهای کشنده توسط نظامیان را مطرح کرده باشد. ویروس آبی نام بیماری خطرناکی است که شبیه آنفولانزا بوده و در داستان برای اولین بار در محیطی نظامی تولید شده است. شیوع ویروس در عرض چند روز بسیاری از ساکنان زمین را به کام مرگ فرو میبرد و بیشتر تمرکز کینگ هم روی انتقال سریع این ویروس بین اشخاص است. دولت آمریکا در داستان به جای مهار ویروس با انتشار گزارشهایی که ارتش را مسئول انتشار این ویروس میدانند، مبارزه میکند.
ایستگاه یازده نوشته امیلی جان ماندل
در این داستان منتشر شده در سال 2011 اکثر مردم در سه هفته به خاطر انتقال سریع ویروسی به نام جورجیا جان خود را از دست میدهند. در این داستان نیز مثل سایر داستانهای مشابه هرچند تعداد معدودی از انسانها بر کره زمین باقی میمانند ولی آنها سعی می کنند در موزه تمدن به این پیام فکر کنند که زندگی ادامه دارد.
آخرین نفر نوشته مری شلی
نام داستانی علمی تخیلی با رویکرد آخرالزمان نویسنده مشهور انگلیسی اولین بار در سال ۱۸۲۶ در انگلستان به چاپ رسید. ماجرای داستان به قرن بیست و یکم باز میگردد، بیماری طاعون نسل بشر را از بین برده است و تنها یک نفر باقیمانده است، آخرین نفر. داستان به شرح زندگی و دغذغههای این انسان باقیمانده میپردازد. شاید این داستان نیز شبیه داستانهای دیگر تنها به مرگ و میر و زندگی بدون انسانهای دیگر میپردازد ولی پیامی ساده و عمیق برای مخاطبان خود دارد که همان اجتنابناپذیر بودن مرگ است.
نظر شما