ابتدا کمی برای مخاطبان ما از وحشی بافقی و جایگاه این شاعر در ادبیات کهن ایران بگوئید.
وحشی بافقی از غزلسرایان و شاعران مشهور نیمه اول قرن دهم هجری است. او در زمان پادشاهی شاه طهماسب و شاه اسماعیل دوم میزیست. «فرهاد و شیرین» او، از مثنویها و منظومههای معروف و از بزرگترین و مهمترین آثار دراماتیک فارسی محسوب میشود. وحشی از این منظومه 1070 بیتاش را سرود اما مرگ امانش نداد و کار نیمه تمام او را شاعری به نام وصال شیرازی که از شاعران مشهور قرن 13 هجری بود، در 1251 بیت ادامه داد. بعد از او نیز شاعری دیگر به نام صابر شیرازی که در اواخر همین قرن در زمان زمامداری قاجار میزیست، در 304 بیت این منظومه را به پایان رساند.
در منظومه «فرهاد و شیرین» مضمونهای عاشقانه و عواطف شورانگیز با زبانی ساده و روان بیان شده است. وحشی بافقی در دستهبندی شاعران و ادوار شعر فارسی شاعر مکتب وقوع محسوب شده و از شاعران مشهور این شیوه است. این سبک در اواخر قرن نهم تا یازدهم هجری رواج داشت و از خصوصیات بارز آن: سادگی، پرهیز از صنایع بدیعی و اغراقهای شاعرانه و کاربرد اصطلاحات و زبان عامیانه و بیان صریح و بیپیرایه وقایعی است که در ذهن عاشق ومعشوق میگذرد.
مثنوی «فرهاد و شیرین» چه تفاوتی با مثنوی حکیم نظامی دارد؟
اگرچه در مثنوی «خسرو و شیرین» نظامی راوی یک عشق پاک است و سرانجام عشق مجازی را به عشق حقیقی تبدیل میکند. ولیکن وحشی در منظومه «فرهاد و شیرین» نظر به عشقی عرفانی دارد و فرهاد را سمبلی از عارف و سالکی میداند که از هوس پاک است. کاری که وحشی در این منظومه انجام داده، دخل و تصرف در منظومه «شیرین و فرهاد» نظامی است. موضوع هر دو منظومه یکی است که همانا عشق بین شیرین و فرهاد است، ولی شیوه و سبکی که هر یک برای داستانسرایی و تصویر کردن اشخاص و فضاسازی اثر به کار بردهاند، متفاوت است و به همین خاطر و به این دلیل این دو اثر علیرغم شباهت موضوعی به یکدیگر از هم متمایز میشوند. سبک شعری و زاویه دید هر دو شاعر در مواجهه با مقوله عشق کاملا از هم متمایز و دیگرگونه است. نوع و شیوه تفکر وحشی، این منظومه را در فرم جدیدی ارائه داده است.
مختصری درباره ویژگیهای شخصیتی وحشی بافقی توضیح دهید.
وحشی شاعری بلندنظر، متین و دارای مناعت نفس بوده است. همانند بسیاری از شاعران معاصر خود برای دریافت صله و پاداش به دربار هند نرفت. در روزگاری سرایندگان ایرانی دسته، دسته به دیار هند میرفتند تا اولاً از شعرنشناسی و شاعرآزاری صفویان نجات یابند، ثانیاً در دربار شاهان گورکانی هند قدر ببینند و به نعمت و مکنت برسند. از این شاعران در تاریخ ادبیات و سبک هندی به فراوانی یاد شده است؛ اما وحشی بافقی نهتنها این کارها را نکرد، بلکه به اصفهان و دربار صفویان نیز نزدیک نشد و هیچ یک از شاهان صفوی را بجز چند بیت که در توصیف شاه طهماسب سروده، مدح و ستایش نکرد.
اطلاعاتی در مورد محل دفن وحشی بافقی وجود دارد؟
قبر وحشی در حوادث دهر و در طول زمان محو شد و سنگ قبرش از جایی به جایی برده شد تا اینکه امیرحسینخان بختیاری در سال 1328 خورشیدی که در آن زمان حاکم یزد بود، آن را از گلخن حمام صدر بیرون کشید و برای وحشی در ساختمان تلگرافخانه آن شهر بنای یادبودی ساخت و سنگ قبرش را بر آن نصب کرد؛ اما اکنون معلوم نیست که این سنگ قبر و بنای یادبود و هر نشانهای دیگری، در کجا است.
وحشی بافقی بیشتر از چه قالبی در اشعارش استفاده کرده است؟
کلیات وحشی بافقی بیشتر از 9000 بیت است که شامل قصیده، ترکیببند، ترجیعبند، غزل، قطعه، رباعی و مثنوی میشود. مقداری از قصیدههای وحشی، در مدح شاه طهماسب، غیاثالدین محمد میرمیران، شاه خلیلالله، بکتاش بیک افشار، اعتمادالدوله عبدالله خان، پسر مییرزا سلیمان وزیر و ستایش بزرگان دین است. اما مثنویهای وحشی بیشتر به استقبال و در مقام جوابگویی به نظامی سروده شده است و مثنوی او به نامهای ناظر و منظور و همچنین منظومه فرهاد و شیرین به استقبال «خسرو و شیرین» نظامی است.
تفاوتی بین شخصیت «شیرین» منظومه نظامی و وحشی بافقی وجود دارد؟
شیرینِ وحشی با شیرینِ نظامی تفاوت دارد. شیرینِ وحشی آن شیرینی نیست كه وفادار و تا پایان عمر دل در گرو عشق خسرو داشته باشد. این تفاوتها را خواننده در خلال ماجراها و حوادث آمده در دو منظومه درمییابد. خسرو نیز با اینكه در هر دو اثر از شخصیت و خصوصیات اخلاقی واحدی برخوردار است، اما برخلاف منظومه نظامی در اثر وحشی، شخصیت اصلی را به عهده ندارد، بلكه فرهاد این نقش اصلی را در تمام صحنهها و ماجراهای داستان به عهده دارد. شیرین نظامی در عشق خسرو وفادارتر، مستحكمتر و پسندیدهتر از شیرین وحشی است. عشق شیرین به فرهاد در داستان نظامی یكسویه است و عشق او در منظومه وحشی، عشقی كاملاً دوسویه و پاك و قابل تقدیر است.
بازنویسی این اثر چگونه صورت گرفته است؟
من در بازنویسی این منظومه تلاش کردهام شاعرانگی اثر و ظرایف و تصویرسازیهای غنی وحشی را که در جهت بیان ظرایف عاشقانه بوده است، حفظ کرده و به طرز همهجانبهای انعکاس داده و به ظهور برسانم. من در مقام نویسنده علاوه بر اینکه مبادرت به برگردان این منظومه به نثر کردهام؛ برای مفاهیم ذهنی هم مابهازاء عینی و حسی یافتهام تا مخاطب بتواند مابهازاء ذهنی آن چیزهایی را که قهرمانان داستان به آن میاندیشیدهاند، بهصورت عینی و تصویری و قابل درک و ملموس حس و مشاهد کند.
برای انتقال مفاهیم عاشقانه در اثر، از چه عناصری استفاده کردهاید؟
من گاهی با استفاده از مظاهر طبیعت مثل کوه، دشت، رودخانه، باد، درخت، ابر، ماه و خورشید، احساسات درونی عاشقان را منعکس کردهام؛ چرا که مفاهیم در بیشتر اشعار این دوره و دورههای قبل ذهنی است و برگردان عینی این مفاهیم ذهنی با استفاده از مظاهر طبیعت که انسان هم جزیی از آن محسوب میشود؛ میتواند در درک مفاهیم عاشقانه کمک بسزایی به مخاطب بکند. به بیانی دیگر من مابهازاء حالات درونی و و روحی و ذهنی قهرمانان را بهصورت عینی در مظاهر طبیعت بازتاب دادهام و با استفاده از جانبخشی و حسآمیزی، بُعدی موثر به آن بخشیدهام.
خودتان فکر میکنید که در تبدییل کردن منظومه «شیرین و فرهاد» به نثر، تا چه اندازه به اصل منظومه وفادار بودهاید؟
این منظومه برای اولین بار است که به نثر بازنویسی شده است. من در برگردان این منظومه به نثر کوشیدهام که رنگ و بو و خاصیت شاعرانه آن حفظ شود و هیات شاعرانه آن هر چه تاثیرگذارتر نمود یابد. کوشیدهام شاعرانگی اثر در بازنویسی حفظ شده و حتی موثرتر بروز یابد. به بیان دیگر علاوه بر برگردان نثری به برگردان عاطفی و روحی اثر هم پرداختهام و تلاش کردهام تا روح اثر شاعر بزرگ را هم منتقل کنم. پس من در این راستا از ساز و کارهای بیان و شیوههای تخیلی و رازآلود در بیان عقاید و نظرات شاعر بهره بردهام و در ایجاد فضایی عاطفی با بیان تصویری کوشیدهام تا ذهنیات شخصیتهای داستان را به صورتهای عینی و ملموس نشان دهم چراکه معتقدم که در یک بازنویسی موثر و خوب سوای بازنویسی شعر به نثر باید حالات و جغرافیای روحی و ذهنی شاعر و شخصیتهای داستان هم با استفاده از شیوههایی که پیشتر آمد، به خواننده منتقل شود.
نظرات