او درباره این اثر میگوید: رمان «سایه هیولا» روایت بخشی از طبیعت زیبای ایران، استان گلستان و پارک ملی گلستان، پهناورترین پارک وحش خاورمیانه و غرب آسیا، با ۹۰۰ کیلومتر مربع وسعت، ۱۳۵۰ گونه گیاهی و ۳۰۲ گونه جانوری است. پارک بزرگی که به عنوان ذخیرهگاه زیست کره، در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
جهانگیریان در ادامه توضیح میدهد: رمان سایه هیولا، روایت جاذبهها و ناگفتههای نگهبانان این پارک بزرگ است. محیط بانها و جنگل بانها و خانوادههایشان و زیباییهای بکر و منحصر به فرد آن، اما این زیبایی کم کم دارد رنگ میبازد.
به گفته این نویسنده، پارک ملی گلستان، جایی است که زیباترین و باشکوهترین ببر جهان، معروف به ببر هیرکانی یا مازندران ۶۰ سال پیش منقرض شد و حالا گونههای دیگر جانوری مثل گوزن ایرانی و قوچ و میش اوریال، در معرض انقراضاند.
جهانگیریان میافزاید: ساختار رمان سایه هیولا از دو روایت موازی شکل میگیرد، یکی امروز و داستان دوستی مارال نوجوان، با پلنگی که خود بزرگ کرده و دیگری روایت دوستی لاله نوجوان در ۶۰ سال پیش با ببری که گویند آخرین ببر ایران بوده و به تیر یک شکارچی، نژادش برای همیشه به پایان میرسد. کارگردانی جوان به نام «افرا» برای ساخت فیلمی درباره ببر مازندران به پارک ملی میآید و با مارال پیوند عاطفی برقرار میکند و این کارگردان شیرازه روند این دو روایت است که در دو بازه زمانی به پیش میرود.
به گفته این نویسنده، برای اوبان، پدر مارال، به اتهام قتل یک شکارچی، حکم قصاص صادر میشود. و حالا مارال به جای در خانه نشستن و انتظار اجرای حکم قصاص را کشیدن، به همراه افرای عاشق، راه میافتد تا اجرای حکم را متوقف کند، اما ماجراهایی رخ میدهد که برای نوجوانان خواندنی و قابل توجه است.
نظر شما