احمد موسی، مترجم مراکشی و استاد زبان و ادبیات فارسی تصمیم دارد در آینده یک مدرسه ترجمه آثار فارسی در مراکش تاسیس کند.
سایت الضفهالثالثه گفتوگویی را با این مترجم و استاد دانشگاه ترتیب داده که در ادامه میخوانیم.
در ابتدا درباره مسیر آشناییتان با زبان و ادبیات فارسی توضیح دهید و اینکه چه وقت وارد دنیای ترجمه شدید؟
با ادبیات فارسی در دوران دانشگاه در مراکش آشنا شدم؛ زمانی که توانستم با زبان فارسی تا حدودی انس بگیرم. اما قبل از اینکه برای ادامه تحصیل در مقطع فوقلیسانس و دکترا در رشته ادبیات فارسی به ایران سفر کنم و وارد دانشگاه تهران شوم این آشنایی محدود و به عبارتی سطحی بود. در دانشگاه بود که شناختم از زبان فارسی عمق بیشتری گرفت و شوق و اشتیاقم به ادبیات فارسی فزونی یافت و این توفیق را داشتم که بیش از شش سال در محضر اساتید برجسته ادبیات فارسی بهرهمند شوم. در دوره دکتری هم اولین تجربههایم را در ترجمه کسب کردم و وارد دنیای بیانتهای آن شدم. در آن زمان در یک موسسه ترجمه در تهران مشغول به کار بودم که خدمات ترجمه عربی و فارسی را ارائه میداد؛ اما بیشتر تمرکزم روی ترجمه مطالعات و پژوهشهایی از زبان عربی به زبان فارسی بود که در مجلهها و نشریات ایرانی به چاپ میرسید. اما نقطه شروع کار من در ترجمه آثار ادبی فارسی در مراکش حدود چند سال پیش اتفاق افتاد و حالا هم به عنوان استاد ادبیات فارسی در مراکش مشغول هستم.
آثاری را که تاکنون از ادبیات فارسی به عربی ترجمه کردهاید کدامها هستند و کدام یک را خودتان بیشتر دوست دارید؟
آثاری چون «چشمهایش» بزرگ علوی، مجموعه داستان «آبشوران» علیاشرف درویشیان، رمان «ملکوت» بهرام صادقی، «سمفونی مردگان» عباس معروفی، «آنتولوژی داستان مدرن و کوتاه ایرانی» و «پرنده من» فریبا وفی که به ترتیب منتشر شدند و و چاپ دوم رمانهای «چشمهایش»، «ملکوت» و «سمفونی مردگان» در اوایل سال جاری درآمد. انتخاب این که کدام یک بیشتر به قلبم نزدیکتر است کار دشواری است زیرا همه آنها مثل فرزندانم هستند و این بر عهده خوانندگان و منتقدان است که بگویند کدام یک را بیشتر پسندیدهاند.
درباره پروژههای آینده خود در زمینه ترجمه بگویید؟
هر فردی که به یک زبان مشخص عشق میورزد و برای کسب دانش آن زبان سفر میکند و سختیهای غربت را به جان میخرد، مسئولیت سنگینی نسبت به این عشق و آن فرهنگ بر عهدهاش خواهد بود و این حکایت من با زبان فارسی است. قبل از آنکه حرفی از پروژه در میان باشد، عشق و علاقه موضوع اصلی است. عشقی که من را هر روز بیشتر به سوی جذابیتهای این زبان میکشاند تا بتوانم زیباییهای آن را درست و با رعایت اصول امانتداری به عربزبانها منتقل کنم و تجربهها، امیدها، آرزوها و دردهایی ملتی را به گوش آنها برسانم که اشتراکات زیادی با فرهنگ ما داشته و دارند و در نهایت در لذتی که خودم از خواندن این ادبیات حس میکنم آنها را نیز شریک کنم؛ بنابراین تصمیم دارم یک مدرسه ترجمه آثار ادبیات فارسی در مراکش تاسیس کنم.
آیا آثاری را نیز از ادبیات عربی به فارسی نیز ترجمه میکنید؟
تاکنون پیشنهادهای زیادی در این خصوص داشتهام و هر بار جوابم نیز منفی بوده است. فکر میکنم این وظیفه بر عهده اهل و اصحاب زبان فارسی و ایرانیها است و آنها برای انجام این کار از ما شایستهتر هستند؛ همانطور که ما در نقل تالیفات فارسی به عربی تواناتریم.
چه چالشها و موانعی را تاکنون در راه ترجمه آثار فارسی به عربی احساس کردهاید؟
وفادار بودن به اصل مطلب کمی دشوار است. زیرا گاهی یک زبان شامل نکات نحوی و دستوری است که زبان دیگر فاقد آن است. مثلا صیغه مثنی در زبان عربی داریم که در زبان فارسی نیست و یا تعدد زمانها در زبان فارسی بسیار بیشتر است و دیگر اینکه مفرداتی در زبان فارسی هستند که مشکل بتوان برای آنها معادلی مطابق در زبان عربی پیدا کرد و این طبیعی است زیرا زبانها در برخی ابعاد با هم اشتراک و در برخی دیگر با یکدیگر اختلاف دارند و برخی نیز مربوط به ویژگیهای فرهنگی متنوع و غنی ایرانی است و این جا باید مترجم باید حداکثر تلاش خود را کند تا بتواند معادلهایی را برای این تعابیر و اصطلاحات در فرهنگ عربی پیدا کند. به عنوان مثال برخی ضربالمثلها فارسی که فقط باید مثلهای عربی جایگزین شوند. چالشها فراوان است.
تاکنون استقبال از آثار ترجمه شده شما در بین عربزبانها چگونه بوده است؟
اول از همه باید بگویم که خواننده عربی با متون ترجمهشده بیگانه نیست و میدانیم که عربها اولین خواننده و مخاطب ترجمه بودند و خواننده مراکشی نیز تفاوتی با خوانندگان عرب دیگر در علاقه به زبان و فرهنگ ایرانی ندارد و اشتیاق او برای کشف این دنیا و دیدن ادبیات و خلاقیتهای ادبی روزافزون است. ترجمه آثار فارسی پنجرهای گشوده برای کشف این مسیر است و فرصتی طلایی که برای نسلهای پیشین چندان مهیا نبود؛ با این حال هنوز نمیتوان نظر قطعی داد؛ زیرا ترجمه آثار ایرانی در مراکش در ابتدای راه درازش است و به مرحلهای نرسیده که بتوان قضاوت صحیح کرد؛ اما در خصوص ترجمههای خودم اوضاع خوب بوده و من را به ادامه این مسیر امیدوار میکند.
الان مشغول ترجمه چه کاری هستید؟
در حال حاضر پروژههای متعددی در زبان فارسی در دست دارم و نیز رمانها و قصههای افغانی نیز که به زبان فارسی دری نگاشته شده است. امیدوارم به زودی با ترجمه آثاری غیر ادبی نظیر آثار فکری، فلسفی و مذهبی از زبان فارسی تجربههای جدید کسب کنم و قبل از اینکه این گفتوگو را به پایان برسانیم بگویم که اثری جدید از یک نویسنده معروف ایرانی ترجمه کردهام که به زودی منتشر خواهد شد
نظرات