پیتر بلاو بر این باور بود که مساله اصلی چگونگی زندگی اجتماعی در قالب ساختارهای درهم تنیده میان انسانها شکل میگیرد. از این رو نظریه مبادله را به میان میآورد. و رفتار و روابط میان انسانها و گروهها را در قبال رسیدن به این هدف میداند. در رمان «کنام» نیز این مسئله به وفور دیده میشود. ساختمانی به مثابه جامعه همراه ساکنینی که اجتماع آن را تشکیل میدهند. نویسنده از ابتدا نیز بحرانی را برای این جامعه در نظر گرفته است که آن تخریب و ساخت آپارتمانی جدید با اجتماعی که دچار آسیب است. این اجتماع مدام در حال کشمکش با همدیگر و تخریب ساختمان هستند. این فرایند خودش یک مبادله جریان اجتماعی را شکل میدهد. هر فرد در این ساختمان با پیش زمینه فکری و کشمکشهای ذهنی خود به صورت یک خرد روانشناختی دست به کنش میزند. بر اساس پیچیدگیهای ذهنی هر فرد این پدیده بصورت یک نمود در جامعه ایجاد میشود. حرف اول و آخر این روابط را مبادله میزند.
از شروع صحنه اول رمان گرفته تا تصویر آخر این رمان تمامی افراد با هم در حال مبادله هستند. این مبادله هم از روی منافع شخصی است، هم عاطفی، هم جایگاه اجتماعی و غیره. این اولین قدم از تعریف بلاو برای رسیدن به این امکان است؛ یعنی معاملات تبادلی شخصی میان مردم. که این مراحل پس از تکمیل خودشان به مرحله بعدی میروند و همدیگر را کامل میکنند.
فصل اول رمان این معاملات را پیش میکشد. ما با مسئله آن اجتماع و همچنین در طول فصلهای دوم و سوم به برطرف کردن این معاملات پی میبریم. اما این اجتماع قرار نیست با توجه به زیست و ذهنیت روانی رفتاری هر کدام از ساکنین در همین سطح باقی بماند.
در این رمان «آذر» بهانهای است برای افراد این اجتماع که به سطح دوم قدم بگذارند و آن تمایز در منزلت و قدرت است. «آذر» به عنوان یک موتیو بین اهالی ساختمان دست به دست میشود. از حاجی یک چشم تا پژمان و وارطان و شاهین و خانم عالمی و غیره. تمامی اهالی این ساختمان برای نشان دادن این مرتبه اظهار وجود میکنند. دچار درگیری و چالش میشوند. به همدیگر مظنون میشوند و دست آخر بازی را به همدیگر میبازند. در این سطح از بازی، برنده و بازنده مدام در حال تغییر هستند به دلیل همان زیست رفتاری و ذهنی هر فرد. نقشها و ساختارها تغییر میکند. اما اینجا یک خط مشترک هست و آن هم ساختمان است. هر کسی برای پیش بردن مقصود خودش دست به مبادله میزند. از خانم عالمی با شاهین گرفته تا حاجی بخاطر اعتبارش.
این مبادله دارد اجتماع را آماده میکند تا به سطح بعدی برسد. آنجا که به اتفاق همه با شاهین موافق هستند که کار را یکسره کند. اما پسِ نیتخوانی هر کس فرق میکند. اینجا ما وارد مشروعیت و سازمان یافتگی میشویم. اجتماعی که به شاهین اعتبار میدهد. مانند خانم عالمی و زینب که هر کدام برای هدفی شاهین را مناسب میدانند. زینب با بهانه اینکه به شاهین اعتماد دارد و خانم عالمی بخاطر آن که آذر از سر شروین بیفتد. و این مشروعیت برای شاهین یعنی رسیدن به هدف نهایی که کار را یکسره کند. وقتی در این راه قدم برمیدارد که اول رابطه با آذر است و دیگری تخریب و ساختن ساختمان به اتفاقات دیگری برمیخورد. حتی سیما نیز وارد این ماجرا میشود.
این اجتماع به خیال آن که فکرهاشان در رفتارشان بروز نمیکند مبادله خودشان با بقیه را ادامه میدهند. اما این روند زیاد طول نمیکشد زیرا مقاصد هر فرد در این اجتماع فرق میکند. این مشروعیت و سازمان یافتگی پس از اینکه پیش برود و روابط وارد منطق دیگری شود باز ایجاد چالش میکند. آنجا که در اواخر رمان نیز مشاهده میشود که پژمان و نیت وارطان ماجرای دیگری را رقم میزند. این خودش مقدمات سطح آخر را مهیا میکند که آن مخالفت و دگرگونی است. ما در روند تکاملی این رمان و نقش شخصیتها این حرکت را مشاهده میکنیم. در نقطه پایان نیز به آخرین سطح میرسیم. آدمها در اجتماع دچار دگرگونی میشوند. این دگرگونی همراه با مخالفت است. این مخالفت را در تابلو فرشی که برای مادر آذر بوده و دست وارطان است را هم میتوان دید که در صحنه آخر تمام و کمال اجرا میشود.
اما این مبادله میان این اجتماع تحت تاثیر قدرت نیز قرار دارد. این قدرت مدام در این اجتماع در حال چرخش است. گاهی توسط خانم عالمی روی حاجی تاثیر میگذارد. گاهی آذر آن را علیه بنگاهدار و زینب استفاده میکند. زینب از این قدرت در قبال پژمان بهره میبرد. در این روند نیز بهایش را میپردازند و این بها هیچ وقت برای افراد یکسان نیست. از دید جورج ریترز اگر به خواستههای خود نرسند این افراد دست به زور میزنند، اجماع قدرت به عمل میآورند، به هر نحوی خودشان مسئله را حل میکنند یا دست آخر خودشان را تابع میکنند.
در رمان «کنام» تمامی این مراحل را میتوانید مشاهده کنید. حاجی علیه شاهین دست به اعمال زور میزند (با گذاشتن جریمه دیرکرد و غیره)، برای رسیدن به مقصودش بعد از مشخص شدن نیت پژمان با حاجی اجماع قدرت میکند و تا حدودی تابع حاجی میشود. از طرف دیگر شروین، آذر، زینب و حتی عبدول نیز از این قاعده مستثنی نیستند و میتوان این فرایند را بصورت کنشهای فردی، دوتایی و جمعی نیز دستهبندی و مورد بررسی قرار داد. در خلال این اجتماع بحث منافع شخصی نیز پیش میآید.
رمان «کنام» نوشته سعید کاویانپور با در نظر گرفتن یک شکل از اجتماع و مفهوم روابط انسانی در به وجود آوردن پدیدهها، تکهای از این پازل مدرن است که قرائت دیگری را به مخاطب القا میکند. جدای مریض بودن و نشان دادن آن که خود روای در ورودی داستان آورده است، یکی از کلیدهای مهم این رمان دید اجتماعی و نگاه به اجتماع است که آن را هم در فرم این رمان و هم در روند ماجراهای آن میتوان دید.
رمان «کنام» نوشته سعید کاویانپور با قیمت 42000تومان در 252 صفحه از سوی نشر چشمه روانه بازار شده است.
- در متن ارجاع به نظریهها از مطلب مبادله پیتر بلاو نوشته سمانه خالدی استفاده شده است.
نظر شما