مرحوم فردی همچنین عضو شورای داستان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، عضو شورای داستان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مدیر کارگاه قصه و رمان حوزه هنری بود. او در سال 1387، موفق به دریافت نشان درجه یک هنری از وزارت ارشاد دولت وقت شد. ازجمله آثار فردی در حوزه کودک و نوجوان میتوان به «امام خمینی (ره)»، «آشیانه درمه»، «یک دنیا پروانه»، «افسانه اصلان»، «مهمان ملائک»، «کوچک جنگلی»، «روزی که تو آمدی» و مجموعه «قصههای گلبهار» شامل قصههای «پاپاخ»، «گل بهار مهربان»، «خسته نباشی گل بهار»، «گل بهار و گنجشک»، «یک مشت نقل رنگی»، «گل بهار و هزار چراغ روشن» و «آن شب بارانی» اشاره کرد.
علیرضا متولی، از دوستان و شاگردان امیرحسین فردی و نویسنده کتاب «زندگینامه امیرحسین فردی» است که به مناسبت مراسم چهلم اين نويسنده فقيد در سال 1392 در قالب مجموعه «چهرههای درخشان» از سوی انتشارات مدرسه منتشر شد و تا به حال به چاپ چهارم رسیده است.
او درباره دوستی و آشناییاش با مرحوم فردی به ایبنا میگوید: نخستین بار در نخستین دوشنبه اردیبهشتماه سال 1362، هنگامی که هجده ساله بودم، در مسجد جوادالائمه او را دیدم. کت قهوهای خوشرنگش را روی دوشش انداخته بود و داشت وضو میگرفت. محمد ناصری مرا به او معرفی کرد و نگاهش را به سمت من برگرداند و جواب سلامم را داد. قرار بود من هم به جلسات داستاننویسی که هر دوشنبهشب بعد از نماز مغرب و عشا در کتابخانه مسجد برگزار میکرد، بروم. آن شب فهمیدم که دنبالم میگشته. چون یکی دو ماه قبل از آن، داستانی برای کیهان بچهها فرستاده بودم که چاپ شده بود. گفته بود پیدایش کنید و من نشانی خودم را روی پاکتی که داستان را برای مجله فرستاده بودم، ننوشته بودم.
این نویسنده در ادامه میافزاید: از آن شب به بعد او استاد من شد و من شاگردش. یک سال بعد در کیهان بچهها مدیر من شد و من شدم عضو تحریریه آن مجله. برای من که نوجوانی خجالتی و با اعتمادبهنفس پایین بودم، عضو تحریریه تنها و پرتیراژترین مجله کودکان شدن برابر بود بااینکه امروزه کسی بخواهد عضو یک سازمان بینالمللی شود. آنچه تا آن موقع از آدمها تجربه کرده بودم همه آدمهای معمولی بودند. و من کمکم میفهمیدم که دنیا، آدمهای خاص هم دارد، آدمهایی که جور دیگری به دنیا نگاه میکنند و جور دیگری رفتار میکنند. امیرحسین فردی از این نوع آدمهای بسیار کم دنیا بود. او برای ما مدرسه رفتههایی که معلم مهربان کم دیده بودیم، مفهوم تازهای از معلم مهربان ساخت. او بهراستی مهربان بود. باید با او میزیستید تا بدانید که من از کدام نوع مهربانی حرف میزنم. باید با او همنفس میشدید تا مفهوم انتزاعی تواضع و فروتنی برایتان به واقعیت تبدیل شود. باید با او همراه میشدید تا معنای آرامش و طمأنینه را بهوضوح ببینید و درک کنید و باید در کنارش مینشستید تا معنی واقعی معلم را بچشید.
فردی داستان تدریس نمیکرد اما داستاننویس بار میآورد
متولی در ادامه به جلسات داستاننویسی امیرحسین فردی اشاره میکند و میگوید: جلسات داستاننویسی او منحصربهفرد و بینظیر بود. او بهراستی یک معلم مهربان متواضع و صبور و آرام بود. من شاگرد ورزشی او نبودم. شاگردان فوتبالی او هم میگویند بااینکه در ورزش جیغوداد و بلند حرف زدن در هنگامه هیجان بازی طبیعی است، کسی از او صدای بلندی نشنید. او یک مربی موفق فوتبال و یک معلم بینظیر داستاننویسی بود. معلم پای تختهای نبود. داستان تدریس نمیکرد. اما داستاننویس بار میآورد. جلسات قصهنویسی ما نظیر هیئتهای قرآن بود. داستان میخواندیم از نویسندههای بزرگ خارجی و ایرانی و داستان میشنیدیم از نوشتههای بچههای هیئت داستاننویسی. امیرحسین فردی تنها کاری را انجام میداد که باور داشت و بی باور هیچ کاری انجام نمیداد. و یکی از باورهایش این بود که جوانها توانهای بسیاری دارند. و توان آنها را به رُخشان میکشید و آنها را به باور خودشان میرساند.
او امیرحسین فردی را یک انقلابی آرام معرفی میکند و میافزاید: مرحوم فردی در آرامش انقلابیگری میکرد. هو و چو نداشت. او بنیانگزار خیلی از کارهای زمینمانده بود. نقش او در تشکیل کتابخانه مسجد جوادالائمه با هفت هزار عضو فعال، فراموششدنی نیست. نقش او در تشکیل شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه و جذب و تربیت داستان نویسان نوجوان و جوان بینظیر بود. راهاندازی نخستین نشریه علمی برای نوجوانان به اسم کیهان علمی، و راهاندازی مرکز رمان انقلاب از ابداعات او بود که خود نیز مدیریت آنها به عهده داشت. و جشنواره ادبی حبیب غنیپور که تا کنون بیست دوره از آن برگزار شده است.
فردی پایهگذار قوام ادبیات کودک و نوجوان نوین ایران است
متولی در ادامه به نکته طلایی زندگی امیرحسین فردی اشاره میکند و میگوید: با قاطعیت و با دلایل مستند میگویم که او پایهگذار قوام ادبیات کودک و نوجوان نوین این مرزوبوم است. این اتفاق در بین سالهای 63 تا 69 در مجله کیهان بچهها افتاد. و این سالها را میتوان دوران طلایی ادبیات کودک و نوجوان نام نهاد. او با دعوت و پذیرش نویسندهها و شاعران و تصویرگرانی که برای کودکان کار میکردند، و تشکیل هستهها و جلسات هفتگی، نظم و انسجامی به فعالیتهای این جوانان داد.
او همچنین میافزاید: ادبیات کودک و نوجوان پس از انقلاب خانه نداشت؛ آییننامه نداشت، پدر نداشت و هرکسی برای خودش کاری میکرد و بدون هیچ نقد و بررسی در هرجایی که میشد ضعیف یا متوسط به چاپ میرساند. اما کیهان بچهها صاحب سردبیری شده بود که میتوانست اینها را جمع کند و امکان رشد و تعالی و امکان تجربه و آزمایش و خطا بدهد. اگر امیرحسین فردی چنین امکانی را فراهم نمیکرد، سالها میگذشت و هنوز ممکن بود این شاخه از ادبیات دچار سردرگمی باشد. اما او با سعهصدر و با پذیرش جوانان با هرگونه تفکر و اعتقادی این زمینه را برایشان فراهم کرد.
متولی مهمترین کار مرحوم فردی را انسجامبخشی به فعالیتهای حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان در سهشاخه داستان، شعر و تصویرگری عنوان میکند و میگوید: این انسجام از دل کیهان بچهها و با رهبری امیرحسین فردی آغاز شد. تا جایی که امروزه ادبیات کودک و نوجوان ایران پایش را از مرزها فراتر گذاشته و ایران به عنوان یکی از مهمترین کشورهای پرچمدار ادبیات و تصویرگری کتاب کودک شناخته میشود.
نظر شما