شاعران به واسطه سواد مخاطب، ایرادات را توجیه نکنند
اسماعیل امینی، شاعر و منتقد ادبی، معتقد است برخی شاعران وقتی شعری میگویند که اشکال دستوری، معنایی یا وزنی دارد، این طور توجیه میکنند که همه خوانندگان که استاد ادبیات نیستند تا عروض، قافیه، وزن، معنا و استعاره بدانند، پس سخت نگیریم. او در فایلی ویدیویی در صفحه شخصیاش در اینستاگرام میگوید: متاسفانه این مساله در حوزه کودک و نوجوان بیشتر اتفاق میافتد و میبینیم که شعرها، غلط وزنی، قافیه و عروض دارند و شاعران این آثار میگویند بچه که از این چیزها سر درنمیآورد. این درست مثل این میماند که ما بگوییم چون داریم برای بچه غذا درست میکنیم و بچه چون متخصص تغذیه و بهداشت نیست، پس هر جوردوست داریم غذا را تهیه کنیم و هیچ اشکالی هم پیش نمیآید.
امینی: شاعر کارخانه تولید شعر نیست
او در گفتوگویی دیگر با ایبنا درباره تعلیمی بودن شعر کودک نیز توضیح میدهد: اغلب فکر میکنند شعر کودک باید تعلیمی باشد که تفکر بسیار اشتباهی است؛ زیرا کودکان نگاه تکراری بزرگترها به عالم را ندارند چون همه چیز دنیا برای آنها جدید است و به همین دلیل نگاهشان به شعر بسیار نزدیک است. نباید به واسطه شعر حتما چیزی را به کودکان بیاموزیم و بگوییم چون ما بزرگتر و داناتریم و با توجه به تجربهای که داریم باید در قالب شعر به آنها یاد دهیم که چه کاری انجام دهند و این همان استفاده کاربردی و ابزاری از شعر است، اما خود شعر نیست.
شعر نشان دادن زیباییهای عالم است که بچهها نیز خودشان آنها را به خوبی درک میکنند فقط با قواعد شعری و موسیقی آشنا نیستند که این کار را شعر کودک انجام میدهد. نباید شعر کودک را پرکنیم از تعلیمات و موضوعاتی که سیاستگذاران انتخاب میکنند، سیاستگذارانی که مدام عوض میشوند و شعرها مخصوصا شعرهای کتابهای درسی نیز بنا به نظر آنها تغییر میکند. باید توجه داشت که ساختار ذهنی بچهها با همین شعرها شکل میگیرد.
او در ادامه میافزاید: اصلا ضرورت شعر تعلیم دادن، نیست، ما شعرهای درجه یک بسیاری داریم که هیچ پیامی را به مخاطب منتقل نمیکنند و فقط براساس نگاههای عاشقانه شکل گرفتهاند اما بسیار جذاب و تاثیرگذارند. کار اصلی هنر این است که لذت استفاده از زیباییها را به انسان یاد دهد و این لذت بردن از زیباییها اصل کار هنر است بقیه چیزها فرعی است و به نوعی استفاده ابزاری از شعر و برای چارچوب دادن به آن است که کار بسیار غلطی است و تاکنون هیچ حاصل و نتیجهای نداشته و تعلیماتی که به این گونه منتقل شده کاربردی برای بچهها نداشتهاند.
به گفته امینی، بسیاری معتقدند شعر کودک باید به صورت فانتزی یا درباره حیوانات باشد در حالی که این تفکر نیز اشتباه است؛ شعر کودک میتواند درباره واقعیتهای زندگی باشد ولی به گونهای سروده شود که به تصور کودک نزدیک باشد.
شاعر کودک چه بخواهد چه نخواهد درگیر شعرهای تعلیمی و آموزشی است
این درحالیست که مصطفی رحماندوست، شاعر شناخته شده حوزه کودک و نوجوان در این باره به ایبنا میگوید: قاعدتا هرشاعری سعی میکند که شاعرانگی در کارش وجود داشته باشد اما وقتی به بچهها میرسیم دانش و کلمات محدود پایه و توان تعقل پایه متفاوت با بزرگسالان ایجاب میکند تغییراتی اعمال شود که شعر کودک را از شعر بزرگسال جدا میکند.
در شعر کودک دو نوع شاعرانگی وجود دارد؛ یکی شاعرانگی مخصوص کودکان و دوم شاعرانگیهای معمول مانند تشبیه که در شعر کودک تفاوت دارد. و از آن طرف بیمعنایی یا خیالهایی که مبتنی برکلمه نیست هم جزء شاعرانگی است که در شعر بزرگسال پسندیده نیست.
او با اشاره به اینکه شاعرانگی که در شعر کودک وجود دارد با شعر بزرگسال متفاوت است، میگوید: شاعر کودک چه بخواهد چه نخواهد درگیر شعرهای تعلیمی و آموزشی نیز هست با قافیهسازی و ریتمسازی بدون اینکه شاعرانگی داشته باشد. و این شعرها لزوما مربوط به شاعران کودک نیست؛ مربوط به برخی از مربیان مهدکودک و ... است. شعر کودک نه به وسیله شاعران کودک بلکه به وسیله برخی مربیان مهدکودکها گرفتار نوعی شعر شده که شاعرانه نیست. از سویی این شعرها جمع میشود یا به عنوان کتاب منتشر میشود یا به همراه آهنگ در قالب سی دی منتشر میشود. اما اینها را نباید به حساب شعر کودک گذاشت.
ادبیات تعلیمی بخشی از ادبیات کودکان است
رحماندوست شعر تعلیمی را یک لزوم در شعر کودک میداند و میگوید: اما نباید همه شعرها تعلیمی شوند. بچهها به شعرهایی هم نیاز دارند که مقداری از نظم فاصله گرفته شده باشد اما برای موضوع خاصی گفته شده باشد. مثلا امروزه میبینیم شعرهای زیادی در کشورهای مختلف درباره کرونا برای بچهها سروده شده است؛ برخی با شاعرانگی بیشتر برخی با شاعرانگی کمتر. اما در همه این شعرها به بچهها گفته میشود «مواظب خودتان باشید تا نمیرید» و این یعنی شعر تعلیمی.
یا رلد دال، نویسندهای که کتابهایش خیلی مورد توجه است، کتابی دارد با عنوان «چگونه از مترو استفاده کنیم». او اول این کتاب خطاب به مخاطبانش نوشته که بچهها شما میدانید که من زیاد اهل امر و نهی کردن نیستم و با این مساله مخالفم، اما اگر شما نتوانید از مترو درست استفاده کنید میمیرید! بنابراین میبینیم نویسنده بزرگ و پرطرفداری که به گفته خودش اهل تعلیم دادن هم نیست، در کتابش دست به تعلیم و آموزش میزند. درواقع ادبیات تعلیمی بخشی از ادبیات کودکان است.
به گفته شاعر «صد دانه یاقوت» مشکل ما این است که بزرگسالان ادبیات تعلیمی را در قالب حرفها، برداشتها و حسهای خودشان که با قدری ریتم و کلمه همراه شده، به بچهها ارائه میدهند و این اشتباه است. ادبیات تعلیمی کودکان هم قواعد ادبیات کودکانهای خودش را دارد.
این شاعر و نویسنده پیشکسوت، توجه به نکات دستوری، معنایی یا وزنی در شعر کودک را امری نسبی میداند و میافزاید: کسی که اهل شعر است و تحصیلات در زمینه ادبیات دارد، این نکات را رعایت میکند چون خودش را متعهد به زبانآموزی به مخاطب میداند. از سویی در کشور ما چندین پارهزبان و لهجه وجود دارد و برای ارائه فرهنگی مشترک نیازمندیم زبان اصلی فارسی را به بچههای ایران، با هر نژاد و لهجهای، بیاموزیم. اما اینکه به زبان چقدر توجه میشود باید گفت که من شاعران برجستهای را در حوزه کودک میشناسم که اصول دستور زبان در شعرشان رعایت نشده و از نظر زبانی شلخته و پرایراد است. اما تعداد شاعرانی هم که به شدت وسواس دارند تا شعر بدون ایراد بگویند، کم نیست.
زبان محاورهای در شعر کودک ممنوع!
به اعتقاد رحماندوست، وجود شلختگی در شعر کودک سه دلیل دارد؛ نخست شاعری که به ساختار زبانی شعرش فکر نمیکند و دوم افرادی که در مهدکودکها هستند و به فکر وزن و قافیه و نکات دستوری شعر نیستند و سوم افرادی که درگیر تصاویر ذهنی خیلی خوبی میشوند و یادشان میرود قواعد را هم باید رعایت کنند. همه این دلایل به کمک هم میآیند و سبب میشود که زبان بخشی از شعر کودک ما زبان سالم فارسی نباشد. باید به جایی برسیم که کاربرد زبان محاورهای محدود و ممنوع شود چون زبان محاورهای زبان تهرانی است و نباید زبان تهرانی را به عنوان زبان شعر خردسال درنظر بگیریم. و نباید از زبان معیار فاصله بگیرد.
او درباره استفاده از موضوعات و شخصیتهای فانتزی یا حیوانات در شعر کودک نیز میگوید: نمیتوانیم بگوییم باید با این موضوع یا این سبک برای کودکان شعر بگوییم و با این موضوع یا این سبک، نگوییم. بچه درحال زندگی کردن است و نیاز به همه موضوعات فانتزی، خیال، رئال، آموزشی، خیالانگیز، تعلیمی و ... دارد. کودک یک انسان کامل است، حتی قبل از اینکه متولد شود. براین اساس ما در کانون پرورش فکری گروهی راه اندازی کردهایم که درحال کار کردن برای گروه سنی منهای 3 ماه تا 6 ماه هستند. چون کودک از زمانی که در رحم مادرش است، میشنود، حس میکند، شاد میشود و ... نیاز به تولید محتوا دارد.
رحماندوست با اشاره به اینکه این مطالب حاصل تجربیاتی است که او در طول سالها فعالیت در این حوزه کسب کرده، یادآوری میکند: چند سال پیش شخصی مقالهای در نقد من نوشته بود که رحماندوست گفته کلمات مخفف بکار نبرید اما خودش در چندجا به کار برده است و به چند نمونه اشاره کرده بود و ذیل آن به آیهای از قرآن درباره منافقان اشاره کره بود. درحالیکه شعرهایی که به آنها اشاره شده بود مربوط به 20 سال قبل بود و حرف من حاصل تجربه 20 سال بعد بود. براین اساس حرفهایی که من مطرح میکنم حاصل تجربیات من است.
شعر کودک باید باری از آموزش را به دوش بکشد
مریم اسلامی، شاعر حوزه کودک و نوجوان و از کارشناسان شعر کانون پرورش فکری، نیز در این باره میگوید: بخشی از محتوایی که امروزه برای کودکان تولید میشود، شعر ناب است که ادبیت دارد. تخیل و عاطفه کودک را درگیر میکند و او را به کشف جهان و پدیدههای پیرامون هدایت میکند، حواس او را پرورش میدهد و دارای موسیقی بیرونی و درونی مناسب، قوت قافیه و تازگی در نگاه است. گاهی بازی و نمکی هم در این شعرها وجود دارد که سبب میشود کودک از آن لذت ببرد. اما بخشی از شعرهایی که از دیرباز تا بهحال برای کودک تولید میشود با هدف آموزش است. وقتی آموزش در شعر، محور قرار میگیرد، شعریت آن کمتر میشود و مضمون آموزشی غلبه میکند.
این شاعر و منتقد ادبی با اشاره به جنبه آموزشی شعر کودک، توضیح میدهد: خواهناخواه شعر همواره به عنوان ابزاری برای آموزش بوده است؛ مخصوصا به خردسالان و کودکان. حال در شعر بزرگسال بیشتر مفاهیم عرفانی، اخلاقی، حماسی و ... مورد توجه قرار میگیرد و در شعر کودک مهارتهای زندگی، اجتماعی و بهداشتی. به دلیل ظرفیتهایی که شعر کودک دارد مانند موسیقی و لذتی که کودک از شعر کسب میکند، میتواند بخشی از بار آموزشی را به دوش بکشد.
اسلامی درباره ضرورت آموزش در قالب شعر میگوید: مفاهیم بسیاری باید به کودکان آموزش داده شود ازجمله مهارتهای زندگی که برای رشد مهارتهای اجتماعی، روانی و فکری کودکان مهم است. اما در شعرهای کتابهای درسی آموزش مهارتهای زندگی برای کودکان دیده نمیشود و اگر شعر اینجا به کمک نیاید بچهها این مهارتها را کجا باید یاد بگیرند؟ به دلیل خلاءهای آموزشی که برای کودکان وجود دارد، شعر کودک باید باری از این آموزشها را به دوش بکشد. اما در این نوع اشعار، موضوع و هدف شعر که آموزش است نباید مانع حذف عناصر زیباشناسانه کلام و بهرهگیری خلاقانه از عناصر و شگردهای ادبی شود و یک نظم صرف باشد که مفهومی غیرهنری دارد، اگر قرار باشد تنها به عنصر موسیقی در شعر کودک بسنده کنیم، بهتر است آن را به نثر بنویسیم.
سرودن شعر برای کودکان بسیار دشوار و تخصصی است
او درباره وجود اشکالهای دستوری، معنایی یا وزنی در شعر کودک نیز توضیح میدهد: این آسیب به شعر شاعرانی وارد است که شعر و رسالت آن را نمیدانند، و فقط به شعر کودک برنمیگردد. در شعر بزرگسال هم گاهی در ساختار، فرم، مفهوم و بهویژه زبان، ضعف و شلختگی دیده میشود. متاسفانه درباره شعر کودک نوعی سادهانگاری وجود دارد، افرادی که به تازگی وارد این حوزه میشوند، حرفهای نیستند و آشنایی زیادی با این حوزه ندارند یا شاعران بزرگسالی که در حوزه شعر بزرگسال موفق نبودهاند و آمدهاند تا توانمندیشان را در شعر کودک بسنجند، بر این تصورند که سرودن شعر در حوزه کودک راحتتر است، درحالیکه اینچنین نیست. سرودن شعر برای کودکان بسیار دشوار و تخصصی است چون شاعران کودک با محدودیتهای زبانی، فنی، مفهومی و موضوعی مواجه هستند. دایره واژگان کودک محدود است و حوزه تجربههایش به اندازه بزرگسالان نیست و در پیدا کردن موضوعات و سوژهها برای کودکان محدودیتهایی وجود دارد که در حوزه بزرگسال صدق نمیکند.
به گفته اسلامی، شاید برخی شاعران کمتجربه در این حوزه بر این تصور باشند که مخاطب اشکالهای وزنی و دستوری شعر را متوجه نمیشود اما شاعران حرفهای هرگز شعری با اشکال وزنی و دستوری ارائه نمیدهند و به ندرت دیده شده کتاب شعر ضعیفی در فضای رسمی شعر کودک مطرح شده یا در جشنواره شعری جایزه گرفته باشد. طبیعتا در هر حوزهای اعم از کودک یا بزرگسال ممکن است افرادی فعال باشند که ضعیف کار کنند و مخاطب را نادیده بگیرند اما نباید نگاه از بالا و کلی داشته باشیم و به دلیل تعدادی اثر ضعیف و بازاری، درباره همه شاعران کودک این قضاوت را داشته باشیم.
او در ادامه به ناشران کتابهای شعر میپردازد و میگوید: از سویی بخشی از این آسیب به ناشران برمیگردد. همه ناشران، در زمینه شعر تخصص ندارند، تیم تخصصی بررسی آثار هم ندارند. معمولا فقط ناشران خوب، تیم تخصصی برای آسیبشناسی آثار دارند و ناشران زیادی بدون وسواس و دقت برای اینکه حقالتالیف اندکی به شاعر و نویسنده بدهند کتاب افرادی را چاپ میکنند که با تجربه، پخته و حرفهای نیستند. تا زمانی که ناشر دقت لازم را نداشته باشد، این مشکل در چاپ این گونه آثار حل نمیشود.
استفاده از فانتزی، شعر را برای بچهها جذاب میکند
اسلامی درباره انتخاب موضوع و شخصیت در شعر کودک نیز توضیح میدهد: گاهی در شعر کودک با انتخاب شخصیتهای فانتزی به موضوعات واقعی پرداخته میشود. مثلا برای بیان مهارتهای زندگی یا آموزش یک مفهوم به کودک در بسیاری از مواقع استفاده از فانتزی آن را برای بچهها جذاب میکند. خمیرمایه فانتزی تخیل است و خیالانگیزی همواره برای بشر به ویژه برای کودکان بسیار لذتبخش است. خیلیوقتها هم ممکن است موضوعات و شخصیتها واقعی باشند و اینگونه نیست که اغلب شخصیتهای شعر کودک و موضوعاتش فانتزی باشند.
به گفته این شاعر حوزه کودک و نوجوان، در نهایت حساسیت شاعر در تولید اثر از نظر ساختار و محتوا و حساسیت ناشر در انتخاب اثر برای انتشار به رفع این آسیبها کمک فراوانی میکند.
نظر شما