در حوزه تالیف، کتاب کودک کم داریم و به تبع آن، تصویرساز و طراح گرافیک حوزه خردسال هم کم است.
نکته اول اینکه اساسا ادبیات خردسال ما ادبیات گسترده و پرکاری نیست. ما نویسندهای که کار خردسال کند بسیار کم داریم و حتی میتوان گفت انگشتشمارند. بیشتر نویسندههای حوزه کودک و نوجوان، کودکنویس هستند؛ یعنی از سن مدرسه و از ۷ سال به بعد برای کودک مینویسند و در مقابل تعداد نویسندههایی که برای خردسالان زیر ۷ سال مینویسند، خیلی پایین است. این وضعیت باعث شدهاست که اساسا تولید ادبیات خردسال کم باشد و
متناسب با روند تولید کتاب در کشور، بیشتر طراحهای گرافیک ما آموزش دیدهاند که برای حوزه کودک یا نوجوان یا بزرگسال کار کنند؛ بنابراین طراح گرافیک حوزه خردسال هم کم داریم.
از طرف دیگر در دانشگاهها و آموزشگاهها هم به این مسأله کم پرداخته شده است. همه اینها باعث شده همیشه درگیر پیداکردن آدمی باشیم که در گرافیکش، بیان خردسالانه داشته باشد و فونت، لیاوت، قطع کتاب، تصویر و همه اینها را با جهان خردسالانه بچیند و آماده کند.
جا دارد به بهانه روز گرافیک از آنهایی که این کار را انجام میدهند -هرچند تعدادشان کم است اما کیفیت آثارشان قابل قبول است- تشکر کنم و تقاضایم هم از نهادهای آموزشی یا اساسا از ادبیات کودک این است که توجه بیشتری به حوزه خردسال کنند؛ زیرا اگر قرار است بچهها عاشق کتاب شوند، این اتفاق باید از خردسالی بیفتد؛ یعنی باید زمانی که بچهها کوچک هستند، آنها را عاشق کتاب خواندن کنیم تا به کتابخواندن در بزرگسالی ادامه دهند.
مساله دیگر این است که ما در حوزه تالیف، کتاب کودک کم داریم و به تبع آن، تصویرساز و طراح گرافیک حوزه خردسال هم کم است. اگر در اطراف خود فرد خردسال داشته باشید؛ متوجه شدهاید که آنچه امروز در دست بچهها میچرخد، بیشتر کتابهای ترجمه است. حتی انیمیشنهای شبکه ماهوارهای تبدیل به کتاب و کاراکترهایی میشود که بچهها دوست دارند؛ بنابراین جا دارد که روی این مسأله تمرکز کنیم و کار در حوزه خردسال را که بهواقع ضروری و جدی است، جدیتر دنبال کنیم.
اهمیت تصاویر در کتاب کودک
تصویرگری و طراحیگرافیک در بحث کتاب کودک بسیار به هم نزدیک و در هم تنیده و مهماند. اساسا اولین مواجهه کودک با کتاب، بهواسطه تصاویر آن است؛ یعنی وقتی یک کتاب دست بچه میدهیم، بیش از اینکه خواندن بلد باشد یا حتی کسی قصه آن کتاب را برای او خوانده باشد، شروع به ارتباطگیری با تصاویر آن کتاب میکند. بنابراین؛ زبان اول بچهها، زبان تصویر است. خیلی مهم است که ما بتوانیم با زبان تصویر با کودک خردسال دو یا سه ساله صحبت کنیم؛ پس گرافیک در کتاب کودک، بیان و زبان است.
به اعتقاد من در همه محصولات؛ اعم از تبلیغات، کتاب بزرگسال، بازیها و خیلی از چیزهای دیگری که در آنها با گرافیک سروکار داریم، گرافیک با بیان تصویر، حرفی، پیامی، نکتههای آموزشی یا محتوایی را به مخاطب منتقل میکند؛ اما در کتاب کودک این مسأله خیلی جدیتر است و آن چیزی که ما از آن بهعنوان «گرافیک در کتاب کودک» یاد میکنیم، خیلی وابسته به تصویرسازی است. البته این دو نهایتا میتواند یک چیز باشد؛ یعنی تصویرسازی و گرافیک کتاب کودک از هم جداشدنی نیستند.
این که این تصویر باید چه و چگونه باشد، چطور پیام را منتقل کند، وضوح آن چقدر و به چهرنگی باشد، ابعاد کتاب چقدر باشد، فونت روی جلد کتاب چگونه باشد، همه اینها مسائلی است که گرافیک را در کتاب کودک خیلی مهم میکند. زمانی که تصویرگری کتاب کودک بهشکل استاندارد آن را شروع میکنیم، باید به گرافیک آن هم فکر کنیم، یا وقتی که یک مدیر هنری میخواهد کتابی را به واسطه سفارش ناشر تولید کند، باید توأمان به گرافیک و تصویرسازی آن -که بسیار درهمتنیدهاند- فکر کند. مثلا اگر میخواهد کلام را در کنار عکس یا حرکت یا کنش کاراکتر داستانی بگذارد، باید حواسش به این باشد که قرار است با این متن چه چیزی را به بچه آموزش بدهد. مثلا؛ قرار است رنگ را آموزش بدهد یا... چگونگی بیان این مسأله که عمدتا به واسطه تصویر اتفاق میافتد، اهمیت گرافیک را در کتاب کودک دوچندان میکند.
اگر سن کار را کمی بالا ببریم، مسأله بعدی این است که حروف و فونت فارسی چه گنجایشی دارند و ما برای اینکه کتابها را کمی متفاوت کنیم و خوانش را برای بچهها راحتتر کنیم، چطور میتوانیم از آنها استفاده کنیم؟ نمیدانم چه اتفاقی در سیستم آموزشی ما افتاده است، ولی هرچه هست، خوانش در بچهها ضعیفتر شده؛ یعنی کمتر بلدند بخوانند یا مهارت خواندن آنها ضعیف شده است. حال سوال این است که ما بهعنوان طراحان گرافیک یا ناشر یا کسی که کتاب را تولید میکند، چطور میتوانیم خواندن راحتتری دراختیار بچهها قرار دهیم تا زمانی که کتاب میخوانند، بهخاطر سختخوانی یا اینکه چیدمان کتاب خوب نیست، فشرده است یا سفیدخوانی کافی ندارد، یا تصویر و متن خیلی با هم تنیده شدهاند، یا داستان درازگویی دارد. اینها بحثهای تخصصی است که باید به آن پرداخت.
تصویرسازی و طراحیگرافیک، بهخصوص در حوزه خردسال کار بسیار پرزحمت و حساسی است که امیدوارم هر کدام از فعالان این حوزه وظیفه خود بدانند که آدمهایی برای گستردهتر کردن این کار تربیت کنند؛ یعنی یکی از وظایف طراحانگرافیک میتواند این باشد که افرادی را بپروراند؛ چنان که این اتفاق در همه ابعاد رشتههای هنری، در طول تاریخ افتاده است و هر کس در رشته خودش شاگردانی داشته و آنها را تربیت کرده است.
ما نیاز داریم که فعالان در حوزه گرافیک کتاب کودک و خردسال، کسانی را تربیت کنند و دانش خود را به نفرات بعدی منتقل کنند؛ تا بتوانیم در حوزه کتاب کودک و بهخصوص خردسال گستردهتر فعالیت کنیم.
در پایان روز گرافیک را به همه این عزیزان بسیار تبریک میگویم برای آنها روزهای خوب و توان مضاعف در صنعت نشر بسیار پرچالش امروز ایران آرزو میکنم.
نظر شما