کارشناسان معتقدند؛ خواسته یا ناخواسته، رکود بازار کتاب در دوران کرونا، منجر به تعطیلی برخی از فعالان صنعت نشر خواهد شد و تنها آنهایی باقی میمانند که به فناوریهای روز مجهزند.
کارشناسان با قطعیت از زمینگیر شدن کسب و کار برخی ناشران و کتابفروشان سخن بهمیان میآورند و پیشبینی میکنند باقیماندگان این کارزار آنهایی هستند که پیشتر فکر سرمای زمستان بودهاند و ساز و کار فعالیتشان را با فناوری و دنیای دیجیتال نو کردهاند.
سیدعباس حسینینیک، مدیر نشر مجد و عادل طالبی، مدیر نشر برآیند معتقدند؛ کرونا صنعت نشر را بیدار کرد تا به راههای جدید برای نو شدن فکر کند و یکی از آنها هدایت یارانهها در مسیر صحیح بهویژه در حوزه پست کتاب است. در میزگرد مجازی «آینده نشر و پساکرونا»؛ همچنین به صعف در شبکه توزیع کتاب؛ بهعنوان یکی از اصلیترین مسائل صنعت نشر اشاره شد که با وجود پیشرفت فناوری، همچنان بر چرخ الگوی سنتی خود میچرخد.
بعد از شیوع ویروس کرونا، بسیاری از کسبوکارها دچار آسیب شدند؛ ازجمله صنوف نشر که پیشتر نیز از بحرانهای متعدد لطمه دیده بودند. دلیل این میزان آسیبپذیری نشر چیست که بیم از توقف فعالیت و تغییر کاربری واحدهای نشر و کتابفروشیها میرود؟
حسینینیک: سطح تماس اندک مشتری با کتاب یا ضعف شبکه توزیع، اصلیترین معضل صنعت نشر کشوراست. برگزاری نمایشگاه کتاب تهران این ضعف را بهخوبی نشان میدهد؛ بازدید میلیونی از نمایشگاه، یک «مفهوم» و «منطوق»(ظاهر امری) دارد؛ ظاهر امر، بازدید میلیونی مردم است اما مفهوم این حضور، مطلوب نیست، زیرا نشان میدهد کتاب در دسترس نیست که مخاطبان از سراسر کشور، برای خرید کتاب به پایتخت سفر میکنند.
با شیوع ویروس کرونا، فضای دیجیتال تا حدودی موجب افزایش سطح تماس مردم با کتاب شدهاست؛ اما پیش از شیوع ویروس کرونا، بسیاری از ناشران، فاقد فروشگاه مجازی بودند و هنوز هم به این فرصت، بیتوجهاند. حتی دیگر حلقههای نشر، موزعان و کتابفروشها کمتر به ایجاد فروشگاه دیجیتال توجه داشته و دارند. شیوع ویروس کرونا به اهالی نشر یادآوری کرد تا به بازنگری رویکردها توجه کنند. بحران امروز، ویروس کرونااست و شاید فردا بحرانی دیگر را تجربه کنیم.
طالبی: غافلگیری کسبوکارها ازجمله صنعت نشر از شیوع ویروس کرونا منحصر به ایران نیست. دولت ایالات متحده آمریکا با وجود سازوکارها و سازمانهای قدرتمند ازجمله «داگون» که در پیشبینی ها عموما نمره بالای چهار را کسب میکنند، همچنین کشورهای قدرتمند اروپایی آلمان و ایتالیا نیز از شیوع کرونا غافلگیر شدند؛ بنابراین نباید تصور کنیم صنعت نشر ایران به دلیل ناتوانی در مقابل این ویروس، دست و پای خود را گم کردهاست. صنعت نشر در ایران به دلایل مختلف، صنعت نیمهخوابی است و شیوع کرونا تلنگر قابلتوجهی بود و موجب شد همه آنچه سالهاست، درباره نقاط ضعف این صنعت میگوییم و میشنویم، به چشم بیاید؛ بهعبارت دیگر «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.»
از شبکه توزیع سنتی بهعنوان ضعف صنعت نشر، بحث شد؛ البته من از واژه «شبکه توزیع آفلاین کتاب» استفاده میکنم. شبکه توزیع کتاب در ایران، دوره پهلوی شکل گرفته و هنوز مدرن نشدهاست؛ درحالیکه حلقههای مختلف بخش تولید از نویسنده تا صفحهآرا از انواع نرمافزارهای رایانهای استفاده و چاپخانههای کتاب در ایران نیز به جرات میگویم با چاپخانههای مدرن دنیا برابری میکنند. ایراد اصلی صنعت نشر، کمبود ویترین است. براساس آمار موسسه خانه کتاب فرض کنیم ـ هرچند که اینگونه نیست ـ اگر بیش از یکدوم کتابهای تولید شده، مصداق کتابسازی باشد و فقط 20 هزار عنوان کتاب را واقعی تعریف کنیم، مگر چند کتابفروشی برای عرضه این تعداد کتاب در کشور وجود دارد؟ ضربه کرونا به صنعت نشر موجب شد تا به جریانهای نوین در تولید کتاب توجه کنیم و معتقدم کووید 19 زمینهساز بیداری صنعت نشر شدهاست.
این عقیده وجود دارد که آسیبهای موجود در صنعت نشر، با شیوع ویروس کرونا بیشتر به چشم آمدهاند. بهنظرتان در شرایط موجود، چه راهکارهایی برای رفع آسیبها و توسعه صنعت نشر وجود دارد؟
طالبی: کرونا به فعالان حوزه نشر، مزیتهای توزیع دیجیتال را نشان داد و آمارها از رشد 11 درصدی فروش کتاب در فروشگاههای دیجیتالی حکایت دارد. صنعت نشر باید 10 سال پیش به ایجاد «ویترین دیجیتال» فکر میکرد. ویترین دیجیتال نامحدود است و مشکل پرداخت رهن و اجاره، پرداخت هزینه آب و برق ندارد. کسی شنونده اهمیت ایجاد این نوع ویترین نبود و همچنان به سهولت جریان توزیع چکی دلخوش بودند؛ درحالیکه دنیا به چاپ پییودی رو آوردهاست و براساس درخواست مشتری به تولید کتاب اقدام میشود. بیتوجهی به روشهای نوین، یعنی 30 درصد دورریز، 6 ماه خواب کتاب و بین 10 تا 40 درصد، مرجوعی.
کتابفروشان و موزعان بعد از کرونا، توزیع دیجیتالی را جدی میگیرند و با حمایت بخش خصوصی، بهبود سیستم توزیع ناکارآمد فعلی بعید نیست. شبکه پخش از توان لازم برخوردار است تا با استفاده از جریان توزیع قدرتمند، کتاب را مستقیم به دست مخاطب برساند. یکی دیگر از آثار کرونا، کاهش تولید کتابهای «باری به هر جهت» است. اگر صرفه اقتصادی چاپ کتاب ـ محتواهای کم ارزش ـ کاهش پیدا کند، امکان جلب جذب مشتری به ویترین محدود کتاب، افزایش پیدا خواهد کرد. مطمئنم تا یکسال آینده به این سمت خواهیم رفت.
مساله دیگر، فعالیت «ناشرنما»ها است. اصطلاح «ناشرنما» موجب شد، برخی زبان به گلایه باز کنند؛ درحالیکه میدانیم برخی، ادای ناشری درمیآوردند. تعارف نداریم، نشر فقط چاپ کتاب نیست، شناخت بازار، تولید محتوا براساس نیاز مخاطب، نظارت بر جریان توزیع، بازاریابی و تبلیغ از ضروریات نشر است. باید بپذیریم، نشر یک صنعت است نه فقط یک فعالیت مقدس. کرونا، ناشرنماها و حتی ناشران موثر که موفق به اصلاح بهموقع فعالیت خود نشدند را قلع و قمع خواهد کرد.
حسینینیک: فاصلهگذاری اجتماعی بین مخاطب با کتابفروشی فاصله ایجاد کرد, بنابراین من هم دیجیتالی شدن نشر، از تولید کتابهای صوتی تا ایجاد فروشگاههای دیجیتالی را برای حفظ صنعت نشر موثر میدانم. ناشران همچنین میتوانند از توجه مخاطب به مطالعه در دوران قرنطینه اجباری بهعنوان یک فرصت برای ترویج کتابخوانی استفاده کنند.
در این میان، دولت و انتظار حمایتهای دولتی چه محلی از اعراب خواهند داشت؟
حسینینیک: همه دولتها؛ بهویژه در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته که صادرکننده فناوریهای نوین و حتی علومانسانی هستند، به همه بخشهای فرهنگ ازجمله کتاب، یارانه اختصاص میدهند؛ البته یارانه غیرمستقیم که فسادانگیز نیست و در عینحال مشوق است. آنها تجهیز کتابخانه و حمایت از کتابفروشیها را با هدف کاهش آسیبهای اجتماعی در دستور کار قرار دادهاند، بنابراین؛ معافیت مالیاتی فعالان حوزه نشر را نباید خاص کشورهای جهان سوم بدانیم.
البته در کشورهای پیشرفته، دولت در تصمیمات تشکلهای نشر دخالت ندارد، حتی نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، خصوصی برگزار میشود؛ بنابراین دولت ایران هم باید به حوزه فرهنگ کمک کند؛ اما با تخصیص یارانه غیرمستقیم. در حوزه نشر بهطور خاص، دو اقدام از سوی دولت انتظار میرود؛ نخست از دخالت در امور تشکلهای نشر دست بردارد؛ دوم، بودجه حوزه نشر را صرف تامین زیرساخت کند. سالهاست بر این موضوعات تاکید میشود اما کو گوش شنوا؟
اگر ناشران به فکر خودشان نباشند، از دولتهای مختلف به دلیل مشغلههای فراوان داخلی، بینالمللی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی نمیتوان انتظاری داشت. صنعت نشر، خودش باید به فکر تامین بودجه باشد؛ مانند برخی موسسات آموزشی که با نگاه سیستمی، انگیزه و استقلال مالی قدرتمند و ماندگار شدهاند؛ بنابراین نباید تصور کنیم، دست همه ناشران در جیب دولت است. همه ناشران باید به راههای ماندگاری توجه کنند. نبود مدیریت و سیستم، از نقاط ضعف صنعت نشر است. مدیران یک روز میآیند و روز دیگر میروند اما این ناشران و فعالان صنعت نشر هستند که میمانند و باید ادامه دهند.
ناشران جزو اقشار صاحب فکر، مشی و گرایش سیاسی هستند، بنابراین همچنان تشکیل «پارلمان نشر» را که در نخستین نشست همفکری با دکتر صالحی، معاون وقت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طرح کردم، ضروری میدانم. نمایندگان پارلمان نشر که با محاسبه من بیش از 60 نفر نخواهند شد، باید براساس یک مکانیسم انتخاب شوند تصمیمات این پارلمان هرچه باشد، صحیح است و باید به آن عمل کرد اما جامعه نشر پراکنده است و ضرورت گفتوگو در این جامعه احساس نمیشود. مصداق مدعای من در دوره قرنطینه است. با چند مسئول دولتی و همچنین همکاران صنف برای چارهاندیشی تماس گرفتم اما متاسفانه حاضر به گفتوگو و پاسخگویی نشدند. تنها پاسخ پیامکی که دریافت کردم، این بود: «فرصت ندارم.»
صنعت نشر دچار مشکل پدریابی است
طالبی: بهنظر من باید اجازه بدهیم، بازار خودش انتخاب اصلح داشته باشد و وضعیت پیش آمده، تکلیف فعالیت ناشران را روشن کند. دولت هم نباید کمک کند، تا عدهای حذف شوند و از دل این جریان، ققنوسآور شاهد تولد صنعت نشری سالم باشیم. بالاخره ناشران باید کاستیها را بپذیرند. شبکه توزیع نیازمند تحول است.
شیوع ویروس کرونا موجب شد، نشر دیجیتال رشد کند؛ آنچنانکه آمارها رشد بیش از 700 درصدی را نشان میدهد. بنابراین اجازه بدهیم ناشران توانمند، به بازآفرینی فعالیت خود اقدام کنند؛ حمایت از ناشرنماها هدررفت منابع است. ضربه سخت کرونا زمینهساز پالایش سیستماتیک خواهد شد. با حمایتهای اشتباه به حیات نظام اشتباه فعلی کمک نکنیم و البته که تصمیمات صنفی در این دوران ضروری است.
کشور ما در حوزههای مختلف ازجمله نشر دچار مشکل «پدریابی» است. توقع داریم در بحرانها، مثلا در اتحادیه و یا در ابعاد بزرگتر، دولت برای نوازشگری حاضر شود؛ درحالیکه اهالی نشر مطالبهگری را نیاموختهاند. من هم موافقم که دولتها باید بهطور غیرمستقیم از صنعت نشر خود حمایت کنند. نتیجه تزریق یارانه مستقیم در حوزه نشر، چیزی جز کتابسازی و آمارسازی نیست.
انواع حمایتها، معافیت مالیاتی، معافیت از پرداخت حق بیمه کارکنان دفاتر نشر، حمایت از اهالی قلم موثر است؛ اما دیدیم که توزیع کاغذ یارانهای، زمینهساز ظهور «سلطان کاغذ» شد! تجربه نشان داده توزیع یارانه مستقیم دولتی، رانت ایجاد میکند؛ درحالیکه دولت باید به روش عادلانه از حوزه نشر حمایت کند. بهعنوان مثال؛ کیفیت فعالیت ناشر باید بر بهرهمندی بیشتر از معافیتها موثر باشد و بهجای خرید کتاب از ناشر، به کتابخانهها حق خرید کتاب پرداخت شود.
موضوع رسانه هم مهم است، نشر نیازمند رسانه است اما متاسفانه صداوسیما عملکرد قابلتوجهی در ترویج کتابخوانی نداشتهاست. ناشران باید بهویژه در دوره پسا کرونا باید مطالبهگری کنند تا مجاز باشد از همه رسانهها ازجمله شبکههای ماهوارهای استفاده کنند. باید بپذیریم، جامعه کتابخوان، مخاطب تلویزیون نیست.
در جریان شیوع ویروس کرونا، تشکلهای صنفی برای مدیریت این بحران توانستند نقش مثبتی در کاهش آسیبها بازی کنند؟
حسینینیک: امروز در صنعت نشر؛ بحث بر سر بودن و نبودن است. پیشبینی میشود، بسیاری از ناشران و کتابفروشان بعد از کرونا حذف میشوند. متاسفانه بعد از گذشت دو ماه از شیوع کرونا، اقدام جدی از سوی صنف انجام نشدهاست. کدام یک از تشکلهای نشر، برای یافتن راه چاره کنار هم جمع شدهاند؟! تا وقتی زبان گفتوگو، بین اهالی نشر وجود ندارد، مستحق این دشوارها و شدیدتر از این مصائب هستیم. در این میان، از دولت نباید توقعی داشت؛ دولت یک سر دارد و هزار سودا. اولویت دولت تامین آب و نان، برق و گاز مردم؛ است که البته حق هم دارد.
طالبی: تشکلها و اتحادیهها باید از همفکری با ناشران حوزه کودک و نوجوان و آموزشی و برخی ناشران خصوصی که بدون چشمداشت به حمایتهای دولتی، عملکردهای موفقی داشتهاند، استفاده کنند.اما برخی تشکلهای دیگر هر سال منتظر خریدهای سازمانی، نگران و نالانند. تا وقتی به حق انتخاب مخاطب و بازاریابی اهمیت ندهیم، باید هزینه بپردازیم. تا وقتی بیتوجهی ناشران به تعامل، هفکری، اقدام جمعی وجود دارد، گام روبهجلویی برداشته نخواهد شد. حمایت دولت از ناشران، هدرفت منابع است.
در دوران قرنطینه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت از صنعت نشر، یارانه پست کتاب را افزایش داد. این حمایت را چطور ارزیابی میکنید؟
حسینینیک: پست کتاب در ایران امکان قابلتوجهی برای ناشران و مخاطبان نیست؛ چراکه بستهها با تاخیر ارسال میشود. این روش ارائه خدمات اشتباه است؛ درحالیکه میتوان به همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا صنف با شرکتهای پست خصوصی فکر کرد تا بستههای کتاب با یارانه دولتی، رایگان به دست مشتری برسد.
پست رایگان در شرایط فعلی بهترین فرصت و خواسته اصلی ناشران است و البته عدالت آموزشی و اجتماعی را نیز محقق میکند. با پست رایگان، ناشران و کتابفروشان نیز حداقل پنج تا 10 درصد تخفیف برای مشتریان در نظر میگیرند. اگر فروشگاههای دیجیتالی گروهی با همکاری چند ناشر کوچک، چند مرکز پخش یا چند کتابفروش در سراسر کشور ایجاد و انواع خدمات پستی با همکاری ادارات کل فرهنگ و ارشاد استانها تا دو سال آینده رایگان شود، بیش از 40 درصد مشکلات صنعت نشر برطرف میشود. این شیوه فروش، پایدار است و عملی شدن نمایشگاه مجازی کتاب را نیز تقویت میکند.
طالبی: سقف احتمالی بودجه یکسال پست رایگان، 21 میلیارد تومان میشود که با توجه به هزینه سنگین رفتوآمد مردم به نمایشگاه ارزشمند است.
برگزاری طرحهای فصلی با هدف تقویت ویترین برگزار میشود اما با یارانه دولتی. در دوره پسا کرونا اجرای این طرح در تقویت ویترین موثر خواهد بود؟
طالبی: طرحهای فصلی دارای بُعد تبلیغی و محرک بازار است. هرچند گاهی شاهد بروز تخلفهایی بودهایم اما بهانه خرید را افزایش دادهاست؛ بنابراین با تداوم برگزاری طرحها موافقم.
حسینینیک: هرچند با پرداخت یارانه مستقیم مخالفم اما از بین روشهای مختلف حمایتی، طرحهای فصلی کمترین خطر را متوجه صنعت نشر میکند. تاثیرگذاری بیشتر طرحهای حمایتی با تسریع در تسویه حساب با کتابفروشان میسر میشود. تاخیرهای طولانیمدت در تسویه حساب در شرایطی که با نوسان قیمتها ازچمله ارز مواجه هستیم، نقض قرض است. باید بودجه تامین شود، بعد به اجرای طرح اقدام کنند؛ چراکه کتابفروش طاقت انتظار 10 ماهه ندارد.
نظر شما