ترجمه برای دریابندری مانند بسیاری از مترجمان اندیشهورز همنسلش، روشی برای تفکر و تاثیرگذاری اندیشگانی در جامعه بوده است و او از این ابزار بسیار هدفمند بهره برده است.
راسلخوانی در زندان
دریابندری انتشار ترجمه متون فلسفی را از سال1340، با نشر کتاب «تاریخ فلسفه غرب» نوشته برتراند راسل آغاز کرد. این کتاب که یکی از مهمترین متون در حوزه تاریخ فلسفه است، با رویکردی پوزیتیوستی نوشته شده. دریابندری بعدها در خاطرات خود بیان کرده بود که ترجمه کتاب را در زندان قصر آغاز کرده است. او در جوانی عضو حزب توده در آبادان بود و پس از کودتای 28 مرداد در جریان یک سلسله دستگیری متهم به خرابکاری شد و به زندان افتاد. ابتدا محکوم به اعدام و شد و سپس اعدامش به حبس ابد تقلیل پیدا کرد و بعد از آن نیز پس از مدتی آزاد شد. در طی مدت حبس، دریابندری فرصت را برای ترجمه کتابی مانند تاریخ فلسفه غرب غنیمت شمرده بود اما به گفته خودش، ماحصل تلاشش را زندانبانها ضبط کردند و بعدها او مجبور شد دوباره کتاب را ترجمه کند.
پس از ترجمه «تاریخ فلسفه غرب»، دریابندری در سال 1349 کتاب دیگری از راسل را ترجمه کرد. او در ترجمه فارسی نام این کتاب را «عرفان و منطق» گذاشت. خودش در مقدمه کتاب دلیل این انتخاب اسم را اینطور توضیح داده است: «مقالاتی که این کتاب را تشکیل میدهد از چند کتاب مختلف فراهم شده است؛ عرفان و منطق نام یکی از آنهاست. در آن کتاب علاوه بر مقاله «عرفان و منطق»، که اساسی ترین مقاله کتاب است. مقالات دیگری هم هست که در کتاب حاضر نیامده است. عنوان عرفان و منطق را مترجم به کتاب حاضر داده است؛ زیرا تصور میکند اساسی ترین مقاله کتاب حاضر نیز همین مقاله است. درجه اهمیت سایر مقالات فرق میکند. پارهای از آنها نسبتا سبک است و متعرض مسائل دشوار فلسفی نمیشود؛ پارهای دیگر سنگینتر است و گاه نویسنده در آنها نظریات اساسی خود را طرح کرده است. هر دو دسته مقالات، به نظر مترجم، از روشن ترین و خواندنی ترین مقالات راسل است.»
در سال 1361، دریابندری کتاب دیگری از راسل را نیز ترجمه و منتشر کرد. کتاب «قدرت» که نشر خوارزمی آن را منتشر کرده بود، از آثار مهم در حوزه اندیشه سیاسی محسوب میشود. دریابندری در مقدمه کتاب قدرت و در معرفی این کتاب مینویسد: «این کتاب در پاسخ به مسائلی نوشته شده است که در ۱۹۳۸ میلادی در اروپا مطرح بود؛ هنگامی که پنج سال از عمر حکومت نازیها در آلمان میگذشت و بیش از یک سال به آغاز جنگ جهانی دوم نمانده بود. در آن روزها نگرانی شدید و موجهی از «کاربرد بی رحمانه قدرت» در اروپا وجود داشت که بازتاب آن در صفحات این کتاب میبینیم. پس از ۴۰ سال بیگمان قدرت راسل مقدار زیادی فعالیت خود را از دست داده است اما مساله قدرت در همه جای جهان در یک روز مطرح نمیشود و آنچه در یک جا ممکن است، مساله کمابیش کهنهای به نظر برسد در جای دیگر چه بسا مساله روز باشد.»
تاکید او بر دغدغهاش در باب پاسخگویی به مسائل روز در همین نقلقول واضح است. در مجموع میتوان گفت راسل یکی از مهمترین متفکران مورد توجه دریابندری بوده است. این توجه از این منظر جالب توجه است که خاستگاه اندیشهای دریابندری متفکران چپ هستند. اما او در سالهای زندان گذاری از تفکر چپ داشت که در آینده اندیشهای او نقشی مهم ایفا کرد. توجه به متفکرانی با منش فلسفی لیبرال که میلی به سمت فلسفه تحلیلی دارند و به عبارت دیگر، توجه به سنت فلسفی انگلوساکسون مشخصه پروژه ترجمهای دریابندری، در اکثر آثار فلسفیای است که در طول عمرش ترجمه کرده است.
شورویشناسی در دهه شصت
دهه شصت را میتوان اوج دوران ترجمه آثار اندیشهای و فلسفی توسط دریابندری دانست. او علاوه بر کتاب قدرت نوشته برتراند راسل که در سال 1361 منتشر میشود، در همان سال و با همان ناشر، کتابی از یکی از مهمترین متفکران منتقد تفکر چپ، آیزیا برلین را هم به فارسی برمیگرداند. کتاب «متفکران روس» یکی از آثار مهم برلین است. توجه نشر خوارزمی به آثاری از نوع قدرت و متفکران روس و نیز «جامعه باز و دشمنان آن» نوشته کارل ریموند پوپر، که عزتالله فولادوند در همان سالها آن را ترجمه و در نشر خوارزمی منتشر میکند جالب توجه و معنادار است. از دیگر آثاری که دریابندری در حوزه اندیشه با خوارزمی منتشر کرد، «افسانه دولت» نوشته ارنست کاسیرر بود که آن را هم به نوعی در ادامه همین پروژه میتوان محسوب کرد. چرا که آن اثر نیز مانند قدرت برتراند راسل به مقوله قدرت و دولت در قامت نماینده آن میاندیشد. این بار از منظر واشکافیهای اسطورهای. سالها بعد نیز دریابندری در کتاب «افسانه اسطوره» در قالب یک تکنگاری جذاب به بازاندیشی در مفهوم اسطوره و افسانه میپردازد و بازگشتی به اندیشههای کاسیرر دارد.
اما در دهه شصت و برای دریابندری ترجمه و نشر آثار اندیشهای به نوعی شرکت در نبردی اندیشگانی میان روشنفکران ایرانی تبدیل شده بود. او در همین دوران در نبرد قلمی او با عباس میلانی و منوچهر صفا (با نام مستعار فرامرز تبریزی) که در نشریه نقد آگاه که بر سر ترجمه و انتشار رمان ظلمت در نیمروز نوشته آرتور کوستلر شکل گرفت در برابر مواضع کاملاً ضد چپ میلانی و صفا، موضعی در دفاع از تفکر چپ اتخاذ کرد و حتی تلقی عمومی به این سمت رفت که او در دفاع از استالینیسم قلمفرسایی کرده است، اما سیر آثار او در این دهه نشان میدهد که او در جایگاه یک چپگرای سوسیالیست که به اندیشههای لِفتلیبرال نیز علاقه دارد در برابر نوعی راستگرایی افراطی علم نقد را برافراشته بوده است.
ترجمه و نشر کتاب «تاریخ روسیه شوروی، انقلاب بلشویکی» نوشته ای. اچ. کار که در سال 1371 منتشر شد را نیز در ادامه همین پروژه باید ارزیابی کرد. جالب توجه است که دریابندری هم مترجم آیزیا برلین بوده است و هم مترجم ای. اچ. کار. این امر از آنجا جالب توجه است که این دو متفکر و تاریخدان انگلیسی همواره در نوعی نبرد اندیشهای با یکدیگر بودند. یکی علم لیبرالیسم را برافراشته بود (برلین) و دیگری علم سوسیالیسم را (کار) و از چنین مواضعی به نقد یکدیگر میپرداختند. در چنین شرایطی سیر اندیشگانی مترجم هوشیار آثار این دو جالب توجه به نظر میرسد. چه شد که دریابندری هم برلین را ترجمه کرد و هم کار را؟ آیا جز این است که او فارغ از دگماتیسم، در پی ارائه شناختی دقیقتر از شوروی بود. شورویای که تا انتهای دهه شصت شمسی در سیر اندیشه و عمل اهل تفکر همواره مسئلهای بنیادین محسوب میشد.
اندیشیدن به کل
در دهه هفتاد و نیمه اول دهه هشتاد، دریابندری در مقام مترجم آثار اندیشهای به مباحث نزدیک به فلسفه محض توجه ویژهتری داشت. انتشار کتاب «کلیها» نوشته هیلری استنیلند در سال 1383 نمودی از این رویکرد است. او با کتاب کلیها بازگشتی به منطق (که در کتاب عرفان و منطق راسل به سراغش رفته بود) و فلسفه تحلیلی داشته است. دریابندری در مقدمه بسیار کوتاهش بر این کتاب (شاید کوتاهترین مقدمه در میان آثاری که ترجمه کرده است) مینویسد: «این کتاب رسالهای است در منطق که مسائل جدید و جالبی را طرح میکند و مترجم امیدواراست علاوه بر دانشجویان فلسفه و منطق برای بسیاری از خوانندگان فرهیخته نیز جذاب باشد.»
اندیشیدن در مقام مترجم
توجه به مفاهیم فلسفی در سیر اندیشگانی دریابندری البته محدود به آثار ترجمه شدهاش نمیشود. او در سال 1368 کتابی را در بررسی مفهوم الیناسیون در فلسفه غرب با نام «درد بیخویشتنی» منتشر کرد که اثری شیرین و جذاب است. در آنچه در این کتاب مورد بحث است مفهوم «الیناسیون» در فلسفه و تاریخ و نتیجتاً در سیاست است و دریابندری بر آن است تا نشان دهد معانی باریک و پیچیده این اصطلاح در این مباحث نیز در واقع با توسعه و تحول همسان معانی ساده شکل میگیرد. این اندیشیدن به مفاهیم و سیر تحول آنها را دریابندری در «افسانه اسطوره» نیز دنبال کرد.
نبرد مترجمانه
در مجموع میتوان گفت برای دریابندری نیز مانند بسیاری از مترجمان اندیشهورز همنسلش، ترجمه روشی برای تفکر و تاثیرگذاری اندیشگانی در جامعه بوده است و او از این ابزار بسیار هدفمند بهره برده است. همچنین همدلی نسبی کنونی ما با آرای او نشان میدهد در نبرد اندیشهای شکل گرفته در دهه شصت، دریابندری در صف پیروزان قرار گرفته است.
نظرات