ایبنا در گزارشی با گفتوگو با دبیر و دو داور نهمین دوره جایزه ادبی هفتاقلیم به روند برگزاری این دوره، انتخابهای داوران و شیوه برگزاری مراسم اختتامیه پرداخت.
از این رو اختتامیه نهمین دوره این جایزه ادبی هفت اقلیم که قرار بود در اسفندماه سال 98 و به شکل حضوری برگزار شود، به صورت آنلاین روز سهشنبه (۱۶ اردیبهشتماه) برگزار شد که در این مراسم در بخش رمان، کتاب «قوها انعکاس فیلها» از نشر مرکز به عنوان رمان برتر سال ۱۳۹۷، برنده لوح، تندیس و جایزه نقدی شد و در بخش مجموعه داستان نیز «جغد برفی»، نوشته فاطمه مهرخانسالار از نشر مرکز به عنوان مجموعه داستان برتر ۱۳۹۷ برنده لوح، تندیس و جایزه نقدی، شد. همچنین رمان های «خَم» نوشته علیرضا سیفالدینی از نشر نیماژ و «هشتِ پیانیست» نوشته مهدی بهرامی از نشر نیماژ به عنوان رمانهای شایسته تقدیر ۱۳۹۷ معرفی شدند و ما در همین راستا به سراغ آیت دولتشاه، دبیر جایزه، علی خدایی، داور بخش مجموعه داستان و رضا زنگیآبادی، داور بخش رمان رفتیم تا با این افراد درباره این جایزه صحبت کنیم که در ادامه میخوانید.
آیت دولتشاه، دبیر نهمین دوره جایزه ادبی هفت اقلیم در گفتوگو با ایبنا در توضیح سطح آثار داوری شده در این دوره گفت: به لحاظ کمی آثار تقریبا به اندازه سالهای قبل بود و بین 250 تا 270 اثر به دست ما رسید و باز فاصله بین مجموعه داستان و رمان نیز مانند سالهای گذشته تفاوتی نداشت و 60-70 درصد رمان بود و مابقی مجموعه داستان. به لحاظ کیفی هم باید بگویم که هر دو گروه داوران معتقد بودند که سطح آثار این دوره متوسط بود و مخصوصا در بخش مجموعه داستان.
وی ادامه داد: در بخش رمان نسبت به آثار ارسالی، رمانهای خوب تعداد قابل قبولی داشتند؛ اما در مجموع باید بگویم که کیفیت آثار ارسالی در سطح میانه قرار داشت. با این حال داوران معتقد بودند که کارهای برگزیده و آثار نامزد، کارهای خیلی خوبی بودند و سطح آثار به نسبت سالهای قبل به شدت بالا بوده است.
دبیر جایزه ادبی هفت اقلیم، با اشاره به اتمام نهمین دوره جایزه هفتاقلیم گفت: به نظر من جایزه ادبی هفتاقلیم لحن و لهجه خودش را پیدا کرده است؛ یعنی شاید این لحن، لهجه و نگاه در دورههای اولیه به این وضوح مشخص نبود و شاید هنوز هفتاقلیم مسیر خودش را پیدا نکرده بود؛ اما با نگاهی به اسامی برگزیدگان چهار – پنج دوره اخیر میتوان فهمید که با ثبات داوران، نگاه جایزه هم در حال ثبات است و این نگاه امروز برای همه مشخص است.
وی افزود: به اعتقاد من، این اتفاق خیلی خوبی است، نه فقط برای جایزه هفتاقلیم و باید گفت که برای کل ادبیات و داستاننویسی ایران اتفاق خوب و مبارکی است؛ چراکه هفتاقلیم جزو معدود جوایزی است که بیان شخصی و دیدگاههای مربوط به خودش را دارد و استانداردهای خودش را تعریف میکند. من جوایز دیگر را هم رصد میکنم و به نظرم این بیان شخصی و دیدگاه و نوع آثاری که انتخاب میشوند (نه بر اساس روابط، بلکه به دلیل دیدگاه جایزه) در این جایزه جا افتاده است.
دولتشاه در توضیح تجربه برگزاری جایزه به صورت مجازی گفت: تجربه برگزاری جایزه به شکل آنلاین تجربه جدیدی است و به نظر من مهمترین معضل در این گونه اتفاقات، آماده نبودن زیرساختهاست. یعنی وقتی ما نتوانیم یک لایو ساده را بدون قطعی، نویز و پارازیت برگزار کنیم، خب طبیعتا اتفاق جالبی رخ نمیدهد.
در ادامه این گزارش به سراغ علی خدایی، نویسنده و داور بخش مجموعه داستان، معتقد رفتیم. او درباره کیفیت آثار گفت: آثار در یک سطح نبودند و دوبار تا رسیدن به دست داوران مرحله نهایی، غربال شده بودند، بنابراین من به عنوان داور نهایی نمیتوانم خیلی درباره آثار رسیده نظر بدهم.
این داور بخش مجموعه داستان با اشاره به اثر برگزیده گفت: نخستین نکته درباره انتخاب اثر برگزیده، این است که به نظر داوران، همه آثاری که نامزد شدند، شایسته تقدیر بودند. نکته دوم اینکه ما متوجه شدیم همه آثاری که نامزد شدند، با خواندن یک یا دو داستان از آن میشود امضای نویسنده، جهان روایی او و نحوه ارائه را پیدا کرد که این نکته بسیار مهمی است که در هفت اثر نامزد قابل مشاهده بود.
وی ادامه داد: در بیانیه اشاره شده بود که مجموعه داستان «جغد برفی» مجموعهای است که آشناست. یعنی شخصیتهای آشنا دارد، داستانها و قصههای آشنا دارد و از یک مساله حیوحاضر صحبت میکند، مسالهای که در یک رابطه تبدیل به تومور شده است. فکر میکنم پرداختن به این موضوع و اینکه نویسنده جرات میکند آن را به کلمه بیاورد، در حالی که در جهان واقعی نمیتواند، باعث میشود که ما به عنوان اثری قابل توجه به این مجموعه نگاه کنیم. کلمه «احساس آشنایی» که ما برای این اثر بکار بردیم، دقیقا اشاره میکند به یک اثر اپیزودیک.
این نویسنده با اشاره به اعتبار جایزه هفتاقلیم در میان نویسندگان گفت: من فکر میکنم دیگر از هفتاقلیم به عنوان یک جایزه سابقهدار باید نام برد و این نشانه آن است که این جایزه زنده است و به آثار ادبی اهمیت میدهد و در مقابل سختیها ایستاده است. من فکر میکنم اگر از سال 80 به این طرف، جایزههای داستاننویسی را بررسی کنیم، متوجه میشویم که این جوایز روند مثبتی را طی کرده و کتابهای خوبی را به جامعه معرفی کردهاند.
خدایی در محور پایانی صحبتهایش و در توضیح نحوه برگزاری اختتامیه اظهار کرد: تقویم جایزه هفتاقلیم به ما میگفت که باید در اسفند 98 مراسم پایانی را برگزار کنیم، اما روزهای کرونایی همه برنامه را بهم ریخت و حتی ما میبینیم که اردیبهشتماه در حال پایان است و هیچ خبری از نمایشگاه کتاب تهران نیست. در این راستا ما فکر کردیم که اگر حتا اوضاع بهتر شد در یک شرایط جمعوجور مراسم اختتامیه را برگزار کنیم؛ مثلا از طرف ناشر برنده یک نفر باشد یک یا دو نفر از داوران و دبیر جشنواره و در یک جمع محدودی کار را جمع کنیم، اما واقعیت نشد و سعی کردیم با آن چیزی که این روزها رایج است برنامه را اجرا کنیم.
وی افزود: شاید امروز و در این لحظه فکر کنیم که این هم تنها یک راهحل بوده است و اگر در سالهای آینده آلودگی هوا زیاد شود و ما نتوانیم بیرون بیاییم، کوهنوردی کنیم و به یک جای پاک برسیم و مثلا در کنار کوه دماوند اختتامیهای برگزار کنیم. این تفکرات نشان میدهد که هفتاقلیم روی پاست و آرزوهای خوب دارد و مایل است که ادبیات ما جایگاه خیلی خوبی داشته باشد و این احترامی که این جایزه به نویسندگان ایرانی میگذارد.
در گام پایانی گزارش به سراغ رضا زنگیآبادی، نویسنده و داور بخش رمان رفتیم و وی نیز در توضیح کیفیت آثار این دوره گفت: از نظر کمی که رمانهای زیادی در طول یک سال چاپ میشود به لحاظ کیفی هم به نظر من آثار قابل قبول زیادی هست در طی سه سال گذشته که من در جریان داوری رمان بودهام اتفاق خاصی در کمیت و کیفیت نیافتاده است فقط ممکن است در یک سال اثر شاخصی باشد که روی آن تا حد زیادی اتفاق نظر هست و استقبال بعدی از اثر هم این را نشان میدهد. گاهی هم چند اثر هستند که کیفیتشان خیلی به هم نزدیک است مثل امسال.
این نویسنده در توضیح دلایل معرفی سه نفر به عنوان برگزیده و شایسته تقدیر به ایبنا اظهار کرد: خب طبیعی است که نظر داوران یکسان نیست. گاهی ممکن است که مثلا انتخاب اول یک داور اساسا جز انتخابهای داور دیگر هم نباشد. در واقع اتفاق بر سر اشتراکات است. البته جر و بحث زیادی هم بین داوران نیست امتیازها در نظر گرفته میشود.
وی ادامه داد: من در جریان داوری بخش داستان کوتاه نیستم. اما در بخش رمان در واقع اختلاف امتیازهای این سه اثر بسیار کم بود و میشود گفت به لحاظ کیفی به هم نزدیک بودند و از همه مهمتر مشخص بود که وقت و انرژی زیادی برای نوشتن آنها صرف شده است و به نظر من که تقریبا اکثر رمانهای ایرانی سه سال گذشته را خواندهام، مشکل بسیاری از رمانها نیز همین شتابزدگی و عطش برای چاپ است، وگرنه رمانهای خوبی با ایدهها و فکرهای خوب هست که معلوم است قربانی این شتابزدگی شدهاند. یعنی با مکث و بازنویس و تامل بیشتر میتوانستند به کیفیت خیلی بهتری برسند.
از زنگیآبادی درباره به بلوغ رسیدن جایزه هفتاقلیم سوال کردیم و گفتیم که آیت دولتشاه معتقد است که چنین اتفاقی رخ داده است. این نویسنده در توضیح این موضوع گفت: من هم موافق این موضوع هستم؛ چراکه هفتاقلیم، جایزه مستقلی است که تداوم داشته است و حالا دارای پیشینهای است که میشود این پیشینه را بررسی کرد.
وی افزود: انتخابهای این جایزه قابل دفاع هستند و میدانیم برگزاری جایزههایی از این دست چقدر سخت و طاقتفرساست و همواره حواشی زیادی دارد؛ ولی علیرغم این حواشی با توجه به فقدان و یا کمبود فضای نقدهای موثر و پژوهشهای درخور ادبیات داستانی ایران فعلا بار معرفی آثار قابل توجه هر سال بر دوش جوایز ادبی است. من امیدوارم جوایزی از این دست بیشتر شود تا طیفها و سلیقههای بیشتری را پوشش بدهد.
داور بخش رمان این دوره از جایزه هفتاقلیم با اشاره به مجازی برگزار شدن جایزه گفت: به هر حال از سر ناچاری بود و با توجه به کیفیت بد نت و تجربه اندک در برگزاری چنین مراسمی به نظرم قابل قبول بود و حتی شاید بهتر چون در شکل سنتی آن ممکن بود برخی از برگزیدهها یا داوران نتوانند در مراسم شرکت کنند؛ کما اینکه خود من در سالهای گذشته در مراسم حاضر نبودم؛ اما در شکل مجازی هر چند با مصیبت برخی از داوران و تقریبا همه برگزیدگان رودرو با مخاطبان حاضر شدند و صحبت کردند که از نظر من مزیت برگزاری این مراسم به این شکل بود.
نظر شما