گزارشی از فعالیت اقتصاد بازار جهانی نشر در سال 2019؛
اقتصاد بازار جهانی نشر در سراشیبی رکود/ صنعت نشر ایران باید مستقل از دولت باشد
جعفریاقدم معتقد است؛ رفع آسیبهای صنعت نشر تنها در سایه استقلال این صنعت محقق میشود. از نگاه او، تشکلهای نشر باید بنابر وضعیت موجود صنعت نشر پروژههایی را براساس نیازسنجی تعریف کنند.
وضعیت حاکم بر بازار جهانی نشر در سال 2019 را چطور ارزیابی میکنید و اقتصاد جهانی نشر در سال گذشته با چه روندی مواجه بود؟
اقتصاد جهان در سالهای اخیر رشد نسبتا خوبی داشتهاست؛ اما متاسفانه اقتصاد نشر از سال 2010 روند نزولی و رکود را تجربه میکند و از سال 2017 شیب اقتصاد جهانی نشر بیشتر شد. البته نسبت این رکود در تمام نقاط جهان به یک اندازه نبوده و شیب نزول در کشورهای انگلیسیزبان ملایمتر از کشورهای اروپایی است.
نمونههای بارز بیانگر روند شدت گرفتن این رکود در صنعت نشر، وضعیت کتابفروشیهای فیزیکی و مجازی و همچنین شبکههای توزیع است. طبق آمار بیزینس کلاب نمایشگاه کتاب فرانکفورت، بازار نشر آلمان از سال 2017 تاکنون چیزی حدود 6میلیون و 400هزار مشتری خود را از دست دادهاست و کشور انگلستان که با شیب رکود ملایمتری مواجه است، از 5000 عنوان کتاب پرفروش به 2800 نسخه کتاب در سال 2019 رسیدهاست.
رکود صنعت نشر در سراسر جهان یکسان نیست؛ بازار نشر چین و هند شاهد رشد ملایم و صعودی موفق بازار نشر بر خلاف بازارهای نشر دیگر جهان است، پس اهالی صنعت نشر با توجه به این شرایط در کتابفروشیها و شبکههای توزیع فعالیتهایشان را تعطیل کردند، محدود کردند و یا به کارهای دیگر تغییر فعالیت دادند. براساس آمار بیزینس کلاب، بیشتر کتابفروشیهای مستقل در این شرایط تعطیل شدند. بهطور مثال؛ شبکه توزیع «KNN» آلمان که بزرگترین شبکه توزیع این کشور است و شبکه توزیع فرانسه و آمریکا فعالیتهایشان را بسیار محدود کردند. البته این موضوع در محدوده فعالیت کتابهای دیجیتال (ایبوک) نیز انجام شدهاست. مثلا آمازون صرفا در ارائه و توزیع کتاب متمرکز نشده؛ بلکه فعالیتهای دیگری را برنامهریزی کرده و در بخش توزیع مدلهای دیگری چون «ناشر-مولف» را معرفی و توزیع کردهاست.
بحران کرونا؛ مشخصا چهتاثیری بر افزایش و کاهش روند رکود اقتصاد بازار جهانی نشر داشتهاست؟
با آغاز کرونا از ژانویه سال 2020 بحران رکود صنعت جهانی نشر روند صعودی پیدا کرد؛ اما نه اینکه کرونا باعث این رکود شدهباشد؛ بلکه بازار نشر جهان این رکود را از سال 2017 آغاز کرده و حالا کرونا هم مزید بر علت و موجب کاهش مشتریان کتاب و نه کتابخوانان شدهاست. کتابهای دیجیتال که از دو دهه پیش بهوجود آمدند بر بازار نسخه چاپی کتاب تاثیر بسیاری داشت؛ اما پس از مدتی ایبوکها نیز افول کردند و علل مختلفی برای آن متذکر شد؛ ابتدا اینکه قیمت ایبوکها کشور به کشور و در همهجای دنیا متفاوت است، دیگر آنکه ایبوکها جوابگو محتواهای جدیتر چون کتابهای کلاسیک نیستند و بیشتر محتواهایی را دربرمیگیرد که تاثیرگذاری بالایی ندارند؛ علت دیگر آنکه مخاطبان نتوانستند با محتوا و متن ارتباط برقرار کنند و بنابراین؛ افول در بازار کتابهای دیجیتال هم اتفاقافتادهاست.
از نظر شما، آسیبی که بازار جهانی نشر در شرایط رکود با آن مواجه است، چیست و چه ابعادی دارد؟
چند وقت پیش مقالهای خواندم که میگفت: «هوا در بازار نشر جهان طوفانی نشده؛ بلکه آب و هوا تغییر پیدا کردهاست». منظور نویسنده در این مقاله این است که نسل جدید عادت و رفتار خواندنش متفاوت شده است. نسل جدید به اقلام فرهنگی از جمله کتاب علاقه دارد؛ اما با رشد اینترنت و فعالیت فضای مجازی عادت خواندن به این سمت تغییر پیدا کردهاست.
این مسأله ضربه بزرگی به فرهنگ عمومی جهان زدهاست و موجب شده تا نسل جوان بهجای اینکه بر موضوعات خاص بیشتر و دقیق متمرکز شود، در موضوعات مختلفی اطلاعات سطحی داشته باشد؛ یعنی نسل جوان جهان بهسمتی حرکت کرده که اطلاعات زیاد با عمق کم دارد و این موضوع موجب افت در بازار نشر شدهاست.
راه برونرفت از این معضل و آسیب جهانی چیست و چطور باید انجام شود؟
در سال 2019، 41درصد جمعیت جهان زیر 25 سال است که حدود 60 درصد این جمعیت از اینترنت استفاده میکنند و 92 درصد آنها ویدئو و 58 درصد آنها تلویزیون میبینند و 30 درصد نیز بازیهای کامپیوتری میکنند. بنابراین؛ کشورهای مختلف هم هزینههای گزافی برای تولید محتوا در این فضاها میکنند؛ بهطور مثال در سال 2018، 12 بیلیون دلار برای تولید محتوا و ایجاد فرصتهای فرهنگی در فضای مجازی صرف شدهاست.
بازار نشر از تغییر ذائقه، عادت و رفتار فرهنگی نسل جدید غافل شده و یا دیر اقدام کردهاست. حالا برخی از کشورهای پیشرفته مدلهایی را طراحی کردهاند تا از این فضا استفاده کنند و کتابهایشان را بهدست مخاطب برسانند و در این مسیر به موفقیت رسیدهاند. یکی از این راهها «قصهگویی» یا STORY TELLING است که در این راه بهجای ارائه کل کتاب، اثر را بخش-بخش و بهشکل سریالی به مخاطب عرضه میکند؛ یعنی وقتی مخاطب بخشهای ابتدایی را خواند، برای خواندن بخشهای بعدی کتاب مشتاق میشود.
طرح بعدی، «وات پدها» هستند که ویژه نویسندههای آثار است و نویسندهها در این روش، بدون هیچ همکاری با بازار نشر، آثار خود را بهشکل بخش-بخش عرضه میکنند و مستقیم با مخاطب ارتباط برقرار میکنند.
واکنش بازار نشر ایران نسبت به این آسیبها را چطور ارزیابی میکنید و فکر میکنید آیا ایران در ارائه راهکارهای برونرفت از این معضل توانستهاست موفق باشد؟
کشورهای جهانسوم همچون ایران، معمولا نسبت به این شرایط دیر اقدام میکنند و ابتدا نتیجه این اقدامات را در دیگر کشورها میبینند بعد خود اقدام به فعالیت خواهند کرد. تعداد کمی از نویسندگان و ناشران ایرانی با این طرحها آشنا هستند و صنعت نشر ایران باید براساس نیازسنجی از مخاطبان، در قالبهای دیگری چون کتاب فیزیکی تولید محتوا کند؛ البته ایران بهجهت ارتباط کم با بازار نشر جهان کمتر با ساز و کارهای جهانی سازگاری پیدا میکند.
باتوجه به این شرایط ناشران در کشورهای اروپایی به تولید محتواهایی روی آوردند که مناسب ذائقه نسل جدید باشد و همچنین نویسندگان و پژوهشگران را به سمتی هدایت میکنند که آثاری را تولید کنند که قابلیت تبدیل به محتوای دیداری و شنیداری همچون فیلم را داشتهباشند.
نکته دیگر آنکه کتابهایی که بنابر هر دلیلی فروش چشمگیری نداشتهاند را دوباره بازنویسی میکنند تا بهشکل محتواهایی قابل عرضه در قالبهای دیداری و شنیداری دربیاورند. نکته سوم آنکه این کشورها بهدنبال طراحی مدلهایی هستند تا محتوا را در قالبهای شنیداری و دیداری برای نسل جدید دربیاورند تا همگام با رفتار مخاطبان نسل جدید حرکت کند، نسل جدید از گذشته بهدنبال محتواهای فرهنگی همچون کتاب است؛ اما نه در فرمت قبلی، بلکه در فضای اینترنت.
بازار نشر ایران در این شرایط چه راهکاری میتواند برای حل این معضل انجام بدهد، مخصوصا در دوران کرونا که صنعت نشر ایران بسیار آسیب دیدهاست؟
تا زمانیکه به استقلال نشر فکر نکنیم، نمیتوانیم راهکارهای مناسبی برای رفع آسیبها پیدا کنیم و تا زمانی که این تفکر در صنعت نشر ایران حاکم است، ارائه راهکار مشکل است؛ یعنی نباید دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بهعنوان تکیهگاه همیشگی صنعت نشر نگاه کنیم تا مانع از زمینخوردن این حوزه شود؛ بلکه دولت باید در بهوجودآمدن زیرساختها و بالارفتن سطح آگاهی مردم نقش دارد.
اتحادیه ناشران و کتابفروشان و تشکلهای نشر باید بنابر وضعیت موجود صنعت نشر پروژههایی را براساس نیازسنجی تعریف کنند و دولت را برای ایجاد زیرساختها صدا کنند، نه اینکه کاملا خود را از صنعت نشر کنار بکشند. اما از یک جایی بهبعد، صنعت نشر باید استقلال داشتهباشد و میتواند صنعت نشر داخل را به اقتصاد نشر جهانی متصل کند و دایره مخاطبانش را از طریق مبادلات کپیرایت و... گسترش بدهد. سابقه حضور در بازار نشر جهانی به من ثابت کرد که ایران بهلحاظ پشتوانه تاریخی و فرهنگی برای تولید محتوا نسبت به دیگر کشورها بسیار قوی است و در این شرایط رکود بازار جهانی نشر میتواند راهگشا باشد.
در پایان بفرمایید، آیا چشمانداز اجرای این راهکارهای موفقیتآمیز خواهد بود و بر رشد اقتصاد جهانی نشر تاثیر خواهد داشت؟
پشتوانه ارائه این راهکارها، پژوهشهای تحقیقاتی است؛ یعنی جامعهشناسان و روانشناسان به کمک بازار نشر آمده و به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند مردم و بهویژه نسل جدید را متقاعد کند که آنطور که ما میاندیشیم و عمل میکنیم، عمل کنند؛ پس باید مطابق ذائقه نسل جدید حرکت کرد. از نظر من، محتوایی که در کتاب وجود دارد، در هیچ اقلام فرهنگی دیگر نیست و از طرحهای موثر در این شرایط استفاده کنیم، بازار جهانی نشر از رکود خارج میشود و رقابتی تنگاتنگ با دیگر کالاهای فرهنگی خواهد داشت و از آنها نیز پیشی خواهد گرفت.
نظر شما