کرونا با همه بدیهایش، پس از سالها نشر الکترونیک را از حاشیه به متن آوردهاست و در این میان، نقاط ضعف و بیتوجهیهای ادواری به این گرایش از نشر نیز بیشتر بهچشم میآید.
اینگشایش البته توام بود با بهچشم آمد کاستیها و ظرفیتهایی که در طول سالهای اخیر، آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفتهاند. هرچند محمد صدوقی (مدیر اپلیکیشن طاقچه) و حمیدرضا شربتیان (مدیر اپلیکیشن کتابصوتی نوار) آینده روشنی را برای نشر الکترونیک متصورند اما هنوز خلاهای زیادی در این راه وجود دارد که نیازمند توجهاند. مشروح نگاه کارشناسان را در میزگرد «کرونا و آینده نشر الکترونیک» دنبال میکنید:
با توجه به شرایط پیشآمده و گرایش مخاطبان به سمت کتابهای الکترونیک؛ آیا پلتفرمهای نشر الکترونیک و کتاب صوتی به لحاظ زیرساختی آمادگی و توانایی پاسخگویی به حجم مطالبات را داشتهاند یا خیر؟
شربتیان: از دو منظر زیرساخت و محتوا میتوانیم به این موضوع نگاه کنیم. فکر میکنم هر کدام از پلتفرمهایی که الان در بازار نشر الکترونیک هستند، تا رسیدن به ظرفیتهای زیرساختی، خیلی فاصله دارند و بسیار بیشتر از ترافیک موجود، برای ارائه خدمات به کاربران جدید، شنونده یا خواننده درلحظه ظرفیت دارند. به لحاظ ظرفیت میتوان گفت مشکلی وجود ندارد؛ زیرا همه پلتفرمها بهتناسب پیشبینی که از رشد کاربران خود دارند، قاعدتا زیرساخت لازم را هم فراهم میکنند.
به لحاظ محتوایی اما هنوز جای کار داریم. باید کارهای زیادی انجام دهیم، ناشران زیادی اضافه شوند و تنوع محتوایی بیشتری داشته باشیم. البته این به این معنی نیست که الان وضعیت خوب نیست؛ زیرا بیش از ۶۰ هزار عنوان کتاب شناختهشده، بهروز، پرفروش و محبوب بهصورت الکترونیک و صوتی روی مجموع پلتفرمها دردسترس است.
صدوقی: ما هم در دوره قرنطینه، از نظر زیرساخت مشکلی نداشتیم. تقریبا اوایل اسفندماه و قبل از همهگیری کرونا، برای اینکه هم یک نسخه جدید منتشر کنیم و هم میخواستیم کاربرانمان سرعت بهتری را تجربه کنند، در اپلیکیشن طاقچه تغییرات جدی داشتیم و تعداد سرورها را سه برابر کردیم. البته قبل از آن هم طاقچه از این نظر مسألهای نداشت؛ ولی برای اطمینانخاطر بیشتر از نظر زیرساخت، این کار صورت گرفت؛ یعنی جزو برنامههای ما بود که از قضا مصادف شد با شیوع کرونا.
هیچ برنامهای برای گسترش بازار نشر الکترونیک نداریم
با توجه به ضرورت تقویت نشر الکترونیک و همراه شدن با تکنولوژیهای جدید، آیا تا کنون مساله توسعه و گسترش این شکل از نشر به یک دغدغه تبدیل شده است؟
صدوقی: این سوال را باید از مسئولان امر پرسید است. ما تمام تلاشمان را در این برهه زمانی انجام دادهایم و خیلی تغییری در فرآیندهای ما اتفاق نیفتاده است. مسأله مهم این است که با ظهور مشکل کرونا، به خاطر اینکه کتاب الکترونیک و صوتی راهحلی برای جبران ماجرا بود؛ مجموعههای دولتی یا متولی امر، بیشتر به این موضوع اهتمام ورزیدند؛ در صورتیکه باید مستقل از این اتفاقات به این موضوع فکر و به توسعه آن کمک میکردند.
البته اینکه در شرایطی مثل کرونا، مسئولان به دنبال راهحلها و جایگزینهایی باشند و آنها را تقویت کنند، تاحدی طبیعی است؛ ولی درکل جا داشت که مسئولان امر در وزارت ارشاد یا سازمان رسانههای دیجیتال، زودتر و خیلی جدیتر به آن توجه کنند و باعث رشد آن شوند؛ زیرا درکل مزیتهای زیادی دارد و تنها یکی از این مزیتها در زمان کرونا، نمود پیدا کرد.
شربتیان: واقعیت این است که هیچ برنامه جدی، منظم و زمانبندیشده برای گسترش این بازار جدید وجود ندارد. تلاشهایی هم که ما بهعنوان پلتفرم و بخش خصوصی انجام میدهیم، بهدلیل علاقه و عشق شخصی و سازمانی خود ما برای گسترش این فرهنگ است. اما هرچقدر این پلتفرمها کمک کنند این امر جلو برود، باز آن گستردگی و قدرتی را که یک برنامه تلویزیونی یا جایی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی بحث کتاب، قانونگذاری و تسهیلگری است، میتوانند داشته باشند، نداریم.
باید این واقعیت را هم قبول کنیم؛ تا زمانی که وزارت ارشاد بهعنوان متولی امر، این پذیرش را نداشته باشد که کتاب الکترونیک -چه متنی و چه صوتی_ بهعنوان شیوه جدیدی که باعث میشود فرهنگ مطالعه راحتتر گسترش یابد و هزینه کمتری به ناشرها تحمیل میکند، پذیرفته و معرفی نشود، قاعدتا ما با آن سرعتی که باید، پیش نمیرویم.
چرا کسبوکاری که سه سال پیش، همزمان با ما در یک کشور اروپایی کوچک شروع بهکار کرده، الان در بورس است و شاید ارزشش بیش از ۱۰۰ برابر ارزش نوار شده است؟ درحالیکه در شروع کار، یک تعداد محتوا و به یک اندازه شنونده کتاب صوتی داشتیم. اگر قانونگذاری که توسط متولی موضوع کتاب در آن کشور انجام شده، حمایتی را که برای معرفی و تسهیلگری برای ناشران، مولفان، مترجمان و پلتفرمها در آن کشور انجام شده است، کنار هم بگذاریم، میبینیم که اصلا دلیلی ندارد در ایران باوجود این همه سرمایهگذاری، تلاش و این میزان علاقهمندی، رشدی بیش از این صورت بگیرد.
من فکر میکنم تا این برنامه عزم جدی نداشته باشد، فواید پلتفرمهای نشر الکترونیک برای متولیان بحث کتاب ثابت نشود، آن را نپذیرند و این مسأله مدیربهمدیر تغییر نکند، هیچ اتفاق خاصی نمیافتد؛ لذا هرچند که ما همچنان به گسترش فرهنگ علاقهمندیم و در این بخش سرمایهگذاری خواهیم کرد؛ اما آن حرکت درست و مورد انتظار، خیلی سخت و کند جلو میرود.
جای خالی متولی کتاب الکترونیک
البته گسترش و توسعه نشر الکترونیک فقط در گرو توجه و اهتمام مسئولان نیست و پارامترهای دیگری چون همکاری ناشران و همراهی فرهنگسازی مردم را نیز میطلبد.
صدوقی: ما همیشه باید سعی کنیم از چند منظر رشد کنیم؛ ابتدا منظر ارتباط با مردم است؛ که باید فرهنگ مطالعه الکترونیک را در مردم بالا ببریم. دوم اینکه باید فرهنگ و ارتباطات بین خودمان و ناشرها را تقویت کنم و به آنها اطلاعرسانی خوبی داشته باشیم. منظر سوم هم بحث حاکمیت و زیرساختهای خود پپلتفرمها است؛ که باید سعی کنیم در طول زمان در آنها رشد داشته باشیم
اهتمام در نشر الکترونیک، بخشهای مختلفی دارد. ابتدا اینکه ما بهعنوان صاحب کسبوکار باید تمام سعی و تلاشمان را بهکار میبستیم، تا آنچه باید در این حوزه انجام میشد. ما بخش خصوصی هستیم و سعی کردیم برای رسیدن به این هدف، سرمایههایی را وارد این کار کنیم. اینکه ناشران در جریان کار ما نیستند، یک بخش آن برمیگردد به مجموعههایی که ما باید با آنها وارد مذاکره و جلسه شویم؛ اما بخش دیگر آن باز برمیگردد به کسی که متولی امر کتاب است.
من معتقدم اگر کتاب الکترونیک در کشور ما متولی صحیح و درستی داشت و پیگیریهای درستی در این رابطه میشد، اطلاعرسانی به ناشران و مولفان، خیلی زودتر و دقیقتر اتفاق میافتاد. اینکه انتظار داشته باشیم یک نفر در بخش خصوصی بتواند این اطلاعرسانی کامل را به همه ناشران و مولفان داشته باشد، خیلی انتظار صحیحی نیست. در گفتوگویی که چند روز قبل با یکی از ناشران بزرگ داشتم، میگفت قرار است با چند ناشر بزرگ دور هم جمع شوند و تازه درمورد مسائل نشر الکترونیک صحبت کنند!
وزارت ارشاد باید زمینهسازی این اتفاق را همان ۵ یا ۶ سال قبل انجام میداد، ناشران را جمع میکرد و برای آنها توضیح میداد که نشر الکترونیک در دنیا رونق پیدا کرده است و باتوجه به بهترشدن سرعت اینترنت و بیشتر شدن دستگاههای هوشمند، این نوع نشر یک روش هوشمند برای عرضه کتاب بهشمار میآید. باید از آنها میخواست قراردادشان با مولفها و مترجمها را اصلاح کنند، خودشان با پلتفرمها قرارداد دستی ببندند یا اگر یک پلتفرم خواست قرارداد خاصی ببندد، مقاومت کنند و قرارداد تیپیکال معرفی کنند.
بنابراین هزار کار میشد در این زمینه انجام داد، ولی این قضیه را به تاخیر انداختند و منتظر ماندند تا ببینند ما چه میشویم. یعنی گفتند اگر طاقچه، فیدیبو، کتابراه، نوار و دیگر پلتفرمها رونق پیدا کردند و بزرگ شدند، برایشان قاعده و قانون میگذاریم، یا اگر روزی کرونا شد، حمایتی هم از آنها میکنیم؛ درصورتی که این اتفاق باید از قبل میافتاد. ما بخش خصوصی هستیم و در هر صورت تمام سعی و تلاش، سرمایه و هموغممان را برای گسترش و توسعه این نوع نشر خواهیم گذاشت؛ ولی آنکسی که باید کمک کند و درباره این مقوله بیشتر اطلاعرسانی و فرهنگسازی کند و با ناشرها صحبت کند، متولی حوزه کتاب است.
ارشاد به جای حمایت مالی نشر الکترونیک را تبلیغ کند
همانطور که اشاره کردید، اتفاق تازهای که برای نشر الکترونیک در همین ایام کرونا افتاد، توجه برخی نهادها به این بخش و همکاری با آنها بود. مثلا وزارت فرهنگ و ارشاد با همکاری پلتفرمها، پویش کتابخوانی «کتاب_خانه» را بهراه انداخت. این نوع نگاه را مثبت میدانید یا منفی؟
صدوقی: بحث تخصیص یارانه کتاب الکترونیک از گذشته مورد توجه و تاکید ما قرار داشت و حالا که برای اولینبار شاهد رخ دادن این اتفاق هستیم، باید آن را به فال نیک بگیریم. اما به نظرم باید یک مقدار روی مدل و روش همکاری بیشتر فکر کنیم؛ زیرا عادتدادن مردم به خرید کتاب با تخفیف زیاد، خیلی اتفاق جالبی نیست و در طولانی مدت به ضرر ما خواهد بود.
اینکه۷۰ درصد روی کتابهای بزرگسال و ۸۰ درصد روی کتابهای کودک تخفیف داده شود، در دوره همهگیری کرونا؛ یک نوع مدیریت بحران و اتفاق مناسبی بود زیرا بهنحوی مردم دوست داشتند هدیهای دریافت کنند تا بتوانند این ایام را راحتتر بگذرانند اما حمایت وزارت ارشاد در سایر ایام سال باید بهنحو دیگری شامل پلتفرمهای نشر الکترونیک شود. لزوما حمایت نقدی و امکان ارائه تخفیف مدنظر ما نیست زیرا حمایتهایی از جنس معرفی، زیرساخت و کمک به توسعه، میتواند کمکهای موثرتری باشد.
در این قضیه ما علاقهمند بودیم که وزارت ارشاد-سوای بحث تخفیفی که ارائه میدهد- بحث تبلیغ را هم داشته باشد. صحبت هم شد که در این بازه همکاری، تبلیغ بهصورت زیرنویس یا تیزر، در تلویزیون باشد که بهجایی نرسید. علاقهمندی ما به تبلیغ و معرفی، بیشتر از بحث تخفیف یا حمایت مالی ۲۰ تا ۳۰ درصدی وزارت ارشاد بود؛ ولی متاسفانه معرفی صورت نگرفت.
حمایت ۲۰ درصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعمال شد. طبق توییت یکی از مسئولان، مجموع فروش این طرح به ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان فروش کتاب رسید که ۵۰ درصد آن را پلتفرم و ناشر تقبل کردند و از ۵۰ درصد مابقی هم ۳۰ درصد را کاربران و خریداران تقبل کردند. با این تفاسیر سهم وزارت ارشاد چیزی حدود ۶۰۰ میلیون تومان شد. درمجموع طرح خوبی بود اما اگر بخواهد ادامه داشته باشد، قطعا باید روشهای بهتری را برای حمایت انتخاب کنیم.
کمپین ناشران الکترونیک بدون ارشاد نتیجه بهتری داشت
شربتیان: خیلی مهم بود که این همکاری با پلتفرمهای حوزه الکترونیک آغاز شود. شاید کم و کیف برگزاری آن در این مقطع خیلی اهمیت نداشته باشد؛ هرچندکه در سطح عالی برگزار نشد زیرا بعد تبلیغاتی به هیچ وجه محقق نشد. این درحالی بود که در آن دوران، شاهد فعالیت کمپینهای معرفی کتابهای دیگری در صداوسیما بودیم.
شاید اگر ما پلتفرمها دور هم جمع میشدیم و آن سهم ۳۰ درصدی را که از فروشمان کنار گذاشته بودیم، به اضافه آن درصدی که ناشران برای تخفیف تقبل کردند، کنار هم میگذاشتیم، بهراحتی میتوانستیم برای کتاب الکترونیک و صوتی در رادیو و تلویزیون تبلیغ کنیم. ما با حمایت وزارت ارشاد تخفیف دادیم و گروهی که وارد این چرخه شدند، با قیمت بسیار پایین کتاب الکترونیک را خریداری کردند، اما چون این رویه ادامه پیدا نکرد _و طبیعی هم بود که با این حجم تخفیف ادامه پیدا نکند _ قاعدتا برای آن کاربران به عادت تبدیل نشد.
در نتیجه ما فقط ۲۰ روز پرترافیک داشتیم که مسئولیت آن هم بهعهده خودمان بود؛ بنابراین شاید اگر این کمپین را خود پلتفرمها برگزار میکردند، نتیجه بهتری داشت؛ کما اینکه قبلا -با تخفیفهای پایینتر- هم آن را برگزار میکردند.
نفع کوتاهمدت را به بقای بلندمدت نمیبازیم
استفاده از حمایتها و سوبسیدهای دولتی مسیری است که نشر کاغذی ما طی کرده و در نهایت نوعی وابستگی برای آنها ایجاد کرده است. آیا کممیلی شما به حمایت مالی دولت، بهدلیل ترس از همین وابستگی است؟
شربتیان: طبعا ما باید هوشمندتر از آن باشیم که یک نفع کوتاهمدت را به بقای درازمدت و ارتباط با مخاطبانمان ترجیح دهیم. ما دنبال این نیستیم که پولی تزریق شود و بخواهیم برای مدت کوتاهی ادامه دهیم؛ چراکه با سرمایهگذارهایی که داریم نیازی به این بودجه نیست. بحث ما حمایت از طریق قانونگذاری، مشخص کردن متولی حوزه کتاب الکترونیک، کپیرایت و مسائلی از این جنس بوده، که اسمش قانونگذاری، رگلاتوری یا تسهیلگری است و متاسفانه هیچکدام از این محقق نمیشود. سهم بازار کتاب الکترونیک نسبت به بازار کتاب چاپی ناچیز است، لذا ما به این حمایتها احتیاج داریم. اما درعوض این مطالبات، سعیمیشود حمایت مالی بهصورت مقطعی جایگزین شود؛ آنهم به شکل اشتباه و با عجله!
ماشینهای خوبی داریم، جاده را هموار کنید
صدوقی: اضافه بر آنچه همکارمان گفت، باید بگویم در هرصورت ما باید راه خودمان را ادامه دهیم. مساله اصلی این است که حمایتهای مقطعی، لزوما به رشد پایدار نشر الکترونیک کمک نمیکند. باید اتفاقی بهشکل پایدار و اصولی صورت بگیرد.
اتفاقی که در دوران کرونا افتاد، یک نوع مدیریت بحران یا یک هدیه سریع برای مردم بود، اما فرآیند دقیق و مشخصی برای حمایت نداشتیم. ما خودمان ماشینهای خوبی داریم، مهم این است که جاده آماده و هموار شود تا بتوانیم حرکت کنیم. تا الان این جاده را هم خود ما میساختیم، ولی اگر مسئولان امر در ساخت این جاده کمک کنند، حرکت ماشین نشر الکترونیک سریعتر خواهد بود و مردم هم بیشتر از آن استقبال خواهند کرد.
باتوجه به شرایط موجود، چشمانداز شما از آینده این نوع نشر چیست؟!
شربتیان: در سالهای گذشته، «نوار» و دیگر پلتفرمهایی که در این حوزه حضور دارند، بهطور متوسط سالی دو تا سه برابر رشد داشتهاند و این بازار هم تقریبا همین اندازه رشد کرده است. بنابراین حتی در نبود حمایتهای واقعی، قانونگذاری و تولیگری درست نیز، قطعا آینده روشن است.
امروزه وقت مردم محدودتر شده است و ابزارهای جدیدی در اختیار دارند که از کتابهای چاپی به آنها نزدیکتر است. بااینحساب طبیعی است که این بازار روزبهروز رشد بیشتری داشته باشد. همه کسانی هم که در این بازار یا صنعت نشر الکترونیک فعال هستند، تلاششان را برای رشد انجام میدهند. برای همین میگویم آینده روشن است؛ زیرا هم مردم ما لیاقت رشد بیشتر و خدمات بهتر از این را دارند و هم اینکه ما علاقهمندیم این اتفاق با سرعت بیشتری بیفتد.
صدوقی: موافقم؛ این بازار از سالهای گذشته خودش این رشد را تجربه کرده است. البته این رشد بهمعنای سهمگرفتن از بازار کتاب چاپی نیست، بلکه افزایش کاربرانی است که به هردلیلی مطالعه از این طریق را بیشتر میپسندند. اگر الان نشر الکترونیک یا صوتی هم وجود نداشت، سهم مخاطب و فروش کتابهای چاپی بیشتر نبود؛ زیرا از زمانی که نشر الکترونیک آمده است، فکر نمیکنم تغییر خاصی در نمودار رشد ناشران اتفاق افتاده باشد و آنها فرآیند رشد خودشان را داشتهاند. درحقیقت افراد که دسترسی و زمان و امکان مطالعه کتاب چاپی را نداشتند، جذب نشر الکترونیک شدهاند.
درمورد رشد آینده نشر الکترونیک باید بگویم بازاری که در این مدت، هر سال دوسه برابر شده است، امسال میتواند رشد بیشتری داشته باشد. برآوردی که خود من در بخش قانونی بازار نشر الکترونیک و صوتی از سال ۹۸ داشتم، حدود ۲۰ میلیارد تومان مجموع فروش را نشان میدهد و پیشبین میکنم سال ۹۹ این عدد به ۶۰ تا ۸۰ میلیارد -یعنی یک رشد تقریبا چهاربرابری- هم برسد و این حاصل فعالیت آدمهای جدیدی است که به این بازار اضافه میشوند.
قانونگذار و متولیان کتاب؛ کمکارتر از دیگران!
در گفتوگویی که با دبیر انجمن ناشران الکترونیک داشتیم، مهمترین پارامترهای دخیل در توسعه نشر الکترونیک را ناشر، قانونگذار و مردم میدانست. چه باید کرد تا حال نشر الکترونیک بهتر شود؟!
صدوقی: در بحث کتاب الکترونیک چند رکن درگیر هستند؛ ناشران، پدیدآورندگان، مولفان، مترجمان، وزارت فرهنگ و ارشاد بهعنوان قانونگذار و متولی حوزه کتاب و پلتفرمها. یکطرف هم کاربران، ذینفعان این مسأله هستند که باید هر کدام بهنوبه خود کارشان را درست انجام دهند. وظیفه پلتفرها این است که بتوانیم محتوا را به بهترین نحو بهدست مشتری برسانیم؛ وظیفه ارشاد این است که زیرساختها را آماده، قوانین و قواعد را مشخص و در بحثهایی مثل مالیات و بیمه و این قبیل مسائل کمک کند.
در مسائل صنفی یا اتفافاتی که ممکن است بین پلتفرمها پیش بیاید، باید اتحادیه ناشران و کتابفروشان کمک کند. البته مدتی است که رسته ناشران الکترونیک در اتحادیه ناشران و کتابفروشان راهاندازی شده است، ولی متاسفانه خیلی پرقدرت جلو نرفته و باید به آن بیشتر توجه شود. مردم هم اگر جایی مزیت ببینند و اطلاعرسانی درستی برای آنها شود، قاعدتا استفاده میکنند؛ لذا خیلی نمیتوان مسئولیتی برعهده آنها گذاشت.
درمجموع اگر از کسانی که یک مقدار در این مسئله کم کاری داشتند، تقسیمبندی داشتهباشیم، حوزه قانونگذار و متولی را کمکارتر از بقیه میبینم؛ آنهم احتمالا به خاطر نوع جایگاه و مناسباتی است که وجود دارد؛ وگرنه آنها باید جلوتر از ما باشند.
نظر شما