عموم مصلحان برجسته مسلمان در طول تاریخ نیز کار اصلاحی خود را بر مبنای قرآن آغاز کردند. حکومتها نیز آنگاه که در کنشهای خود مبانی مطرح شده در کتاب خدا را به کار بستند، موفق بودند. امام خمینی(ره) نیز یکی از مصلحانی است که حرکت اصلاحی خود را بر مبنای کلام خدا و سنت رسول (ص) آغاز کرد و به نتیجه رسید. طریق سیر و سلوک مبارزاتی و اجتماعی او نیز به باور بسیاری از مفسران منبعث از کلام خدا بود. به مناسبت سیویکمین سالگرد ارتحال امام (ره) با حجتالاسلام والمسلمین صادق امیدخدا به گفتوگو نشستیم.
وی درباره ابعاد شخصیتی امام خمینی(ره) گفت: بجز ائمه معصومین، میان تمام شخصیتهای برجسته و اثرگذار از صدر اسلام تاکنون، امام خمینی از جمله کسانی است که در تمامی ابعاد شخصیتی به کمال رسیده بود. شاید بسیاری از شخصیتهایی که ما آنها را در دایره عرفا تلقی میکنیم، صفاتی داشتهاند که بر آن اساس دیگران و ما حس کردهایم که برخی ابعاد شخصیتی ائمه معصومین در آنها متبلور نبوده است.
وی افزود: حضرت امیرالمومنین (ع) یا اباعبدالله الحسین در عین اینکه اوج قله عرفان قرار دارند، شمشیرزن هم هستند. آنها قدیسهای شمشیرزنند و با وجود تمام لطافتهایشان، هنگامه جنگ و جهاد در خط مقدم حضور دارند. دست پروردگان عرفان اهل بیت یعنی سلمانها، مقدادها، کمیلها و... و همچنین کسانی که در کلاس پیروی از اهل بیت به مدارج بالا دست یافتهاند نیز چنین ویژگیای دارند.
حجتالاسلام امیدخدا ادامه داد: نمیتوان شخصیت ناب عرفانی مرحوم امام خمینی (ره) را انکار کرد. صفات وجودی انسان یکسری بروزاتی دارند که به واسطه آنها دیگران متوجه آن صفات میشوند. ما هم به واسطه بروز یکسری رفتارهایی در شخصیت و عمل امام خمینی(ره) میگوییم که او از اولیای خدا بود. خداوند در قرآن مجید اولیای خود را اینگونه معرفی میکند: أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ. یعنی اولیای خدا دچار خوف و حزن نمیشوند. ما این موارد را به طور مشخص در رفتار و سلوک حضرت امام شاهد بودهایم. نزدیکان امام نیز در خاطرات خود به این موارد اشاره کردهاند. ایشان هنگامی مبارزات خود را شروع کرد که محمدرضا پهلوی در اوج قدرت خود بود، با این اوصاف وقتی به منبر میرود شاه را با اسم کوچک خطاب میکند.
این پژوهشگر و خطیب درباره دیگر صفات امام خمینی نیز اشاره کرد: زمان جنگ تحمیلی هشت ساله وقتی مساله اشغال خرمشهر توسط رژیم بعث پیش آمد، مسئولان کشور نگران بودند که چگونه این خبر را به امام بدهند. وقتی نزد ایشان رفتند متوجه شدند که خبر را شنیدهاند. آنجا امام بود که به دیگران دلداری میداد که نگران نباشند به لطف خدا خرمشهر دوباره به مام میهن باز میگردد. مثال دیگر حالات امام هنگام بازگشت به میهن است. امام پس از سالها مبارزه و دوری از وطن وقتی میخواهد به کشور بازگردد، در هواپیما از او میپرسند که چه حسی دارد؟ جواب میدهد: هیچ، این در صورتی است که ملتی منتظر اویند تا به رهبری و زعامت خود انتخابش کنند.
وی اضافه کرد: این پاسخ نشان میدهد که امام هیچ حب دنیایی ندارد و این صفات، مخصوص اولیای خداست. روایتی از حضرت امیرالمومنین (ع) است بر این مضمون که مومن در اوج شادی و خوشحالی و در عین حال در اوج بدبختی حالاتش یکی است چون خود را در پیشگاه خدا میبیند. نه محزون میشوند بر آنچه از دست دادهاند و نه خوشحال میشوند برای آنچه در ظاهر به دست آوردهاند. چرا که معرفت دارند به این نکته که ظاهر و باطن عالم را خدا پر کرده است. میدانند که نه چیزی از کف دادهاند و نه چیزی به دست آوردهاند. کلام خدا نیز بر این معنا دلالت دارد. این موارد از رفتار و سلوک و مشی امام مشخص است. از همین رفتارهاست که میتوان گفت ایشان از اولیا الله بودند.
امام خمینی و وعدههای الهی
حجتالاسلام امیدخدا در بخش دیگری از این گفتوگو، به خوف دچار نشدن را از مهمترین ویژگیهای امام خمینی برشمرد و ادامه داد: آیه ۱۷۳ سوره مبارکه آل عمران چنین است: الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ. یعنی اولیای خدا کسانی هستند که وقتی مردم به آنها میگویند که کل جهان بر علیه شما بلند شده است و باید بترسید، نه تنها نمیترسند که تازه ایمانشان هم زیادتر میشود و میگویند خدا ما را بس است و او بهترین کسی است که میتوان به او تکیه کرد. همه کسانی که در کلاس اهل بیت تربیت شدهاند همینگونه بودند. فراموش نکنید که پس از پیروزی انقلاب دنیا بر علیه امام خمینی بلند شد و بویژه در جنگ تحمیلی هشت ساله همه کشورهای قدرتمند جهان پشت حزب بعث عراق ایستاده بودند، در این حالت امام با صلابت بر همان آرمانها و اعتقادات و ایمان پافشاری کردند. علل القاعده انسان وقتی که ابرقدرتهای جلویش قرار بگیرند میترسد. اما اولیای خدا چون به وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ایمان دارند، مطمئن هستند که خدا از آنها دفاع میکند.
این پژوهشگر علوم دینی در بخش دیگری از این گفتوگو ایمان به وعدههای الهی را نافی عقل ندانست و اضافه کرد: عقل میگوید که نمیتوانید مقابل ابرقدرتها بایستید. عقل چرتکه بنداز میگوید که نمیشود. پس اولیای خدا چگونه عمل میکنند؟ سوال مهم این است که آیا ایمان واقعی به آیات و وعدههای الهی یعنی تعطیلی عقل؟ خیر اینگونه نیست. ایمان و توکل در معارف اسلامی به معنی کنار گذاشتن عقل معاش که منافع و مضار را مشخص میکند نیست. عمل به عقل معاش از دستورات اسلام است. انسان باید ملاحظه منافع و مضار را بکند، اما این دستور در پرتو عقل نظری است.
وی افزود: وقتی انسان با عقل نظری به این یقین رسید که خدا خلف وعده نمیکند، خود به خود حدودی به عقل معاش شده میشود. یعنی عقل نظری به تحلیل عقل معاش حد میزند و میگوید که درست است که منافع و مضار مشخص شده اما وعدههای الهی هم هست. عقل نظری میگوید که اگر تو در راه خدا باشی و خدا را یاری کنی، خدا نیز شما را یاری میکند و نصرت میدهد. عجیب اینجاست که بسیاری به بهانه عقلانیت دینی میخواهند به معارف ناب قرآن و اهل بیت پشت کنند. برخی از کسان نیز به بهانه عقلانیت دینی میخواهند عقل معاش را تعطیل کنند. آنهایی هم که قصدشان صرفا بسنده کردن به عقل چرتکه بینداز بود، قصد تحریف امام را داشتند و میگفتند که امام در اواخر به عقلانیت دینی با تفسیر آنها بازگشته است.
امام هیچگاه از نظریات قرآنی خود بازنگشت
حجتالاسلام امیدخدا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که امام خمینی هیچگاه بحث ایمان به وعدههای الهی در راه مبارزه را فراموش نکرد، گفت: آنهایی که اکنون تبلیغ میکنند که امام اواخر عمر دست از عقاید پیشینی خود برداشته بود، کافی است نگاهی به مکتوبات و پیامهای امام(ره) بیندازند. امام (ره) هیچگاه از نظریات خود بازنگشت. پیامی که ایشان سال ۱۳۶۶ یعنی حدود یکسال و نیم پیش از وفات به حجاج بیتالله الحرام میدهند ناظر به همین معناست.
وی گفت: بخشی از این که پیام پس از یک دوره مبارزه طولانی صادر شده به این شرح است: « هیهات که خمینی، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظارهگر صحنههای ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بتپرستی است ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحترا از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مینمایند سلب خواهد کرد.» این پیام که در جلد بیستم صحیفه امام منتشر شده نشان میدهد که امام سالها پس از مبارزه نیز بر همان نظریات اصیل خویش بوده و عقل نظری را مقدم بر عقل معاش میدانستند. امام بر همان سیره زندگی کرد و اتفاقا به تعبیر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای ما هرجایی که از همین خط صاف مومنانه و انقلابی خارج شدیم، همانجا لطمه خوردیم و عقب افتادیم.
نظر شما