«شادی بابازاده» دانشآموخته رشته مدیریت و مدرس زبان انگلیسی و علاقهمند به مطالعه کتابهای روانشناسی با رویکرد خودشناسی و همچنین رمان و داستان کوتاه، اظهار کرد: من یکی از علاقهها و عادتهای زندگیام رفتن به کمپ و حضور چندروزه در طبیعت است؛ علاقه خاصی به محیط زیست و طبیعت بهخصوص رنگ سبز دارم. برای من طبیعت یعنی حال خوب، یعنی جایی که نگاهم را به همه چیز عوض میکند.
وی با تأکید بر اینکه فردی مثبتاندیش است و حضورش در چنین جاهایی منجر به ارتقاء روحیهاش میشود، گفت: یکی از تجربیات مستمر و بهنوعی همیشگی من در کمپها وقتی است که در چادرم مینشینم و کتاب میخوانم و یا وقتی دوستانم به گشتوگذار میپردازند، من در کنار آتش دراز میکشم و غرق در کتابم میشوم؛ هرچند همیشه دوستانم بابت این کارهایم به من گله میکنند که باز تو کتاب آوردی اما من باز همچنان مشغول به خواندن میشوم.
بابازاده ادامه داد: یادم میآید در یک کمپینگ دو، سه روزه یک رمان حدود 500 صفحهای را خواندم که واقعاً برایم خاطرهانگیز شده است اما درمجموع محیط زیست برایم الهامبخش است؛ خصوصاً برای من جنگل فضایی برای ریکاوری و تقویت روحیه و ذهن است و وقتی با کتابخوانی آمیخته میشود، این لذت مضاعف میشود.
وی افزود: الان یاد جملهای افتادم اینکه؛ اگر کتاب نمیخوانی دهانت را باز نکن؛ من معتقدم واقعاً هم همین است چون هر وقت آدم کتابی را میخواند کلاً تفکرش تقویت میشود و تغییر پیدا میکند و عمق پیدا میکند.
بابا زاده اظهار کرد: به نظر من کتابخوانی در طبیعت به خاطر ویژگیهای منحصربهفردش تأثیر مثبتی در تقویت روحیه کتابخوانی افراد دارد. به نظرم طبیعت جدا از جنبههای زیباییشناسی، سکوت شب، ماه زیبا در دل آسمان، الهامبخش است و روح را غنی میکند؛ محیط زیست خصوصاً درختان مثل آدمها حس دارند و ما را درک میکنند و وقتی با این همه زیبایی و طبیعت در تعامل باشیم، بیشک آرامش و شادی عمیقی را حس خواهیم کرد.
«حوریه بُرنا» نیز که دانشآموخته مترجمی زبان انگلیسی است و به کتابهای حوزه روانشناسی و کتابهای مستند، شعر و هنر علاقه وافری دارد، گفت: کتابخوانی در طبیعت و محیط زیست یکی از جذابترین قسمتهای زندگیام است و عمدتاً بهجای گوشی تلفن همراهم با خودم کتاب به دل طبیعت میبرم و با گوش سپردن به صدای محیط لذت دوچندانی نصیبم میشود.
وی افزود: همچنین همیشه بهگونهای سفر میکنم که انتخاب اولم جایی است که طبیعت زیبا را شاهد باشم؛ واقعاً حیف است که به طبیعت بکر بروی و مثلاً گوشی تلفن همراه با خودت ببری و یا آهنگی را پخش کنی؛ چون معتقدم وقتی میتوانی در آن لحظه زندگی کنی و به صدای طبیعت گوشی کنی و آن دقایق را با کتاب خواندن بگذرانی، دیگر لزومی به حضور تلفن نیست.
برنا ادامه داد: یکبار سفری به جنوب داشتم و در آن ایامی کتابی را خواندم که پیشتر به سراغش رفته بودم، منتهی در آن سفر و خوانش مجدد احساس میکردم بهتر آن کتاب را درک کردم.
وی با تاکید بر ضرورت توجه به محیط زیست، اظهار کرد: با کتاب و کتاب خوانی میتوانیم توانمندتر شویم و به افرادی تبدیل شویم که میتوانند با ارتقاء بینش عمومی و تقویت روحیه مشارکت قدمهای موثری را برای نگهداری از محیط زیست که امروزه به شدت نیازمند مراقبت است، برداریم.
«سمانه شهرینژاد» دانشآموخته هنر، مؤلف و پژوهشگر حوزه اقوام (پوشاک، صنایعدستی، میراث فرهنگی ناملموس و فرهنگ عامه) و مدرس دانشگاه است که ضمن ارائه خاطراتی از خوانش کتاب در طبیعت، گفت: ما در شمال زندگی میکنیم و در محیطی زیست میکنیم که دارای منابعی غنی طبیعی و بکری است که بهرایگان در اختیار ماست اما چقدر خوب است قدرش را بدانیم و آگاه باشیم چیزی را که بهراحتی به آن دسترسی داریم، ممکن است به خاطر بیتوجهیهای ما بهراحتی از دستش بدهیم.
وی که علاقهمند به کتب روانشناسی و هنری است، افزود: شایسته است از این ارزش و منبع طبیعی که بهرایگان در اختیارمان است، محافظت کنیم و در درون خود فرهنگسازی کنیم که باید از طبیعت و محیط زیستمان که همواره از آن لذت میبریم، همچون یک سرمایه ارزشمند محافظت کنیم.
شهرینژاد ادامه داد: همیشه در ایام تعطیلات نوروزی و تابستانی و ...این سؤال در ذهنم پیش میآید که این حجم زباله را واقعاً چه کسی یا کسانی به طبیعت تحمیل میکنند؟! کاش این افراد کمی تعمق و توجه کنند که با این کارها چقدر به زمین و عمرش ضربه وارد میشود؛ زمینی که سالهاست روی آن زندگی میکنیم و آیندگان ما قرار است بر روی آن زندگی کنند.
وی ادامه داد: اگر احساس کنیم آن جنگل و دریا و درمجموع محیط زیست عضوی از خانواده ما است، به نظرم بیشک در رفتارمان با طبیعت تجدیدنظر میکنیم و نگهبان محیط زیست میشویم. اگر همان آداب و همراهی و همکاری که هر یک از ما بهعنوان یک عضو خانواده در منزل خودمان داریم، در طبیعت انجام دهیم، بدون شک شاهد شرایط بهتری خواهیم بود؛ از سویی دیگر همانطور که میدانیم باید تمام اعضا خانواده در امور خانه یاریرسان باشند زیرا یک عضو خانه هرقدر هم توانا باشد، نمیتواند بهتنهایی همه امور را پیش ببرد؛ بیاییم دست در دست هم حافظ محیط زیست باشیم و بهجای آنکه به محیط زیست ضربه بزنیم، مرهمی بر زخمهایش شویم.
وی افزود: اگر در حوزه فعالیت خودم و در راستای حفظ محیط زیست بخواهم مطلبی را بگویم، مناسب میدانم درباره الیاف مصنوعی و نایلونی که برای محیط زیست مضر هستند و متأسفانه وارد صنعت مد و لباس شدهاند، حرف بزنم اما بحث مفصلی را میطلبد و شاید جایش اینجا نباشد اما در همین حد میتوانم بگویم با تمام این احوال خوشبختانه درجایی چون آسیای جنوب شرقی با بهرهمندی از برگ درختان و ...محصولاتی تهیه میشود که درصورتیکه آسیب ببینند، این قابلیت را دارند که دوباره به چرخه طبیعت برگردند درنتیجه بهتر است ما هم برای حفظ محیط زیست بهگونهای محصول تولید کنیم که قابلیت بازگشت به طبیعت را داشته باشد؛ زیرا همه موجودات و مخلوقات حق حیات دارند و ما مسئولیم و باید بهگونهای فعالیت کنیم که نسلهای آینده هم بتوانند از این محیط زیست خدادادی بهرهمند شوند.
«کیومرث سلیمانیان مقدم» نیز که دستی در هنر فیلمسازی دارد و ادبیات، تاریخ و فلسفه و هنر بخصوص سینما حوزههای محبوب مطالعاتش است، گفت: کتاب خواندن بخشی از رفتارهای روزمره من است و همیشه در سفرهایم در هر اقلیمی که میروم کتاب همراهم است.
وی ادامه داد: به باور من کسی که کتاب میخواند و درست کتاب میخواند، کسی است که نمیتواند به جهان اطرافش صدمه بزند؛ زیرا تمام موجودات اطرافش اهمیت دارند؛ این مسئله صرفاً لطافت روح نیست بلکه از اندیشیدن میآید یعنی آدمی اگر قدرت اندیشیدن را نداشته باشد، هیچوقت نمیتواند خودش را دوستدار طبیعت بداند.
سلیمانیان مقدم افزود: شاید این پرسش مطرح شود که افراد زیادی هستند که سواد دانشگاهی و... ندارند اما توجه و نگاه ویژهای به طبیعت و محیط زیست دارند پس جای این افراد کجاست؟ بنده معتقدم این افراد به خاطر زندگی مداوم در طبیعت این نوع نگاه را از خود طبیعت گرفته و آموختهاند و مثل افراد کتابخوان ذهن و روحشان را ورزش دادهاند و توانمند کردهاند؛ چون باور دارم زندگی در طبیعت انسان را مجبور به فکر کردن درباره خودش میکند. از سویی دیگر به باور من انسانی که در تعامل با محیط زیست و طبیعت باشد، انساندوست داشتنیتر، قابلاعتمادتر و انسان انساندوستتری است.
وی گفت: به نظر من رابطه مطالعه و اندیشیدن و فلسفیدن و طبیعت دوستی یک رابطه مستقیم و عجیب است؛ اگر جامعه امروز جهانی بهخصوص ایران که با کتاب مأنوس نیست و از طبیعت فاصله گرفته و توجه نشان نمیدهد، به دلیل آن است که به یکطرف ماجرا اصلاً توجهی نداشته؛ یعنی اگر اهل مطالعه بود و سرانه بالای مطالعه را داشت، حتماً برایش محیط زیست و طبیعت مهم میشد.
سلیمانیان مقدم در خاتمه، گفت: متأسفانه در این رابطه مستقیم، مشخصاً نسل جوان امروز قرار نگرفتهاند و در این میان جامعه سرمایهداری لطمات جبرانناپذیری را به محیط زیست میزند که بحث مفصلی را میطلبد. در پایان امیدوارم روزی جامعه ما در آن رابطه مستقیم مطالعه، تعمیق و فلسفی دن و اندیشیدن و طبیعت قرار بگیرد، زیرا تنها راه خروج ما از این وضعیت همین چیزها است.
نظر شما