همتی بلند با یاری دستانی کوچک در این روستای دورافتاده در بخش سارال دیواندره را که کتاب را مونس و انیس روزمرگیهایشان کردهاند، چند سالی است دختری 26 ساله با نام «دلنیا خالدی» به دوش میکشد.
خانم خالدی، متولد سال 1372 و دارای مدرک کارشناسی حقوق قضایی است و فعالیت در حوزه کتاب را از سال 84 با چاپ اولین کتابش با عنوان «از هر خرمنی خوشهای» در دوران متوسطه اول آغاز کرد و بیش از دو سال است به عنوان مربی چهار باشگاه کتابخوانی در شهرستان دیواندره مشغول به فعالیت است.
«دلنیا» خانم، انس گرفتن با کتاب را از دوران کودکی و دبستان به یاد دارد و نوشتن را از همان دوران با نوشتن انشاء در مدرسه آزموده است. او این روزها تلاش میکند قدمهای کوچک کودکان روستا را برای آموختن علم و دانایی با خودش همراه کند و آیندهای روشن را برایشان ترسیم کند.
او که برای اعتلای نام و موفقیت روستای خود تلاش میکند، یاریگری ندارد و تنها دغدغهاش داشتن محلی برای برگزاری کلاسهای باشگاههای کتابخوانیاش است. «دلنیا» معتقد است در دنیای کنونی که کودکان اسیر تکنولوژی شدهاند، میتواند با بهرهمندی از یار مهربان به ساختن آیندهای روشن امیدوار بود.
این روزها کوچههای روستای باغچله دیواندره مامن 40 کودک کتابخوان است که با همراهی مربیشان برای بالا بردن سرانه مطالعه، بالا بردن قدرت تحلیل و تفکر، گسترش و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی و سرگرم شدن با انیسی مهربان دست به دست هم دادهاند تا اشتیاق به آموختن را به گونهای دیگر جاودانه کنند.
فعالیتهایی مانند نامه به نویسنده، نامه به شخصیتهای داستان، نوشتن ادامه داستان، تصویرسازی بر اساس محتوای داستان، طراحی جلد و سایر فعالیتهای خلاقانه از جمله اهداف و فعالیتهای است که با همراهی مربی جوان این باشگاه در این روستا رنگ واقعیت به خود گرفته است.
پاییز سال گذشته یک سالگی باشگاه کتابخوانی «لاهان» را جشن گرفت و کیک سفارشی او کتابی بود که کودکان با خوردن آن بر شیرینی فضای دانشاندوزی خود افزودند.
این مربی جوان، بالا بودن آمار بیسوادی و خودکشی را از جمله مشکلاتی عنوان کرد که گریبانگیر دختران و زنان سرزمیناش شده و معتقد است کتاب میتواند بهترین دوست و همنشین برای رهایی از این مسائل باشد.
او بدون هیچ چشمداشتی سالهاست در این حوزه فعالیت میکند و تنها انتظارش داشتن کلاسی به وسعت یک باشگاه کتابخوانی است.
او حتی به در اختیار داشتن یکی از کلاسهای مدرسه برای چند ساعت و یا گوشهای دنج در مسجد روستا برای برگزاری کلاسهایش قانع است و از مسئولان درخواست میکند که با حمایتهایشان از این کار، نگذارند ریشه اُنس کودکان این روستا با کتاب خشک شود.
وی که روزانه کتابهای شخصی خود را در کارتن حمل میکند تا به کودکان امانت دهد، در جنگی نابرابر آرزو دارد روستایش یکی از روستاهای دوستدار کتاب در کشور تبدیل شود؛ برای رسیدن به این هدف اما، نیازمند داشتن حداقل یک فضای چندمتری برای چند قفسه کتاب در روستای باخچله دیواندره است.
نظر شما