این اثر از سوی فریدالدین آرایینژاد ترجمه شده است. وی در گفتگو با خبرنگار ایبنا معتقد است؛ احتمال وجود حیات در دیگر سیارات بیشتر از عدم آن است؛ اما باید دید چه شکلی از آن در فضای کیهانی به وجود آمده است.
ابتدا کمی درباره کتاب و موضوع اصلی آن که اختر زیستشناسی است، توضیح دهید؛ اینکه این شاخه از علم چه موضوعاتی را در برمیگیرد؟
چاپ سوم این اثر به تالیف مشترک گروهی سیارهشناس بود که در سال 2018 منتشر شد. در واقع آنها زمینشناسانی هستند که زمینه اصلی پژوهشهایشان بررسی ویژگیهای سیارات دیگر است، تلاش کردهاند به ویژگی حیات در دیگر سیارات بپردازند. موضوع کتاب به لحاظ علمی برای اغلب علمدوستان جذاب است. ابتدا در مورد تاریخچه رشته اختر زیستشناسی باید گفت؛ موضوعی است که برای اولین بار در سال 1959 به کار برده شد و یک سال بعد به طور جدی دپارتمانی در این زمینه در آمریکا و در دانشگاه بیلی نویز تشکیل شد تا به صورت جدی دنبال شود. تاکنون در کشورهای گوناگون از جمله انگلستان، مجارستان و حتی در سازمان فضایی آمریکا، (ناسا) درباره این شاخه از رشته اخترشناسی پژوهشهای ویژهای صورت گرفته است.
اخترزیستشناسی در حقیقت یک شاخه میانرشتهای است و اگر فردی میخواهد در این زمینه به پژوهش بپردازد، باید زمینه اطلاعاتی درباره مبانی فیزیک و اخترفیزیک، زمینشناسی و بیولوژی به شکل عام بیاموزد. موضوعیت این علم میانرشتهای آن است که اگر به گذشته زمین برگردیم، با تنها سیارهای مواجه میشویم که دارای حیات است؛ این یافته نگرش دانشمندان را نسبت به حیات تغییر داده است. دو فصل ابتدایی کتاب درباره تاریخچه شکلگیری زمین و منظومه شمسی است؛ اینکه چه ویژگی هایی باعث شده زمین قابل سکونت شود. در فصلهای بعدی به سایر اقمار و سیارات منظومه شمسی پرداخته شده است و نویسندگان به موضوعاتی چون امکان حیات در گذشته یا زمان حال در این سیارات اشاره میکند.
برای مثال ما میدانیم که بر اساس نظریههای مریخشناسان، نزدیک به دو میلیارد سال پیش در این سیاره اقیانوسهای عظیمی وجود داشته است و امروزه مریخنوردها با حفاری سطح مریخ به این موضوع میپردازند که آیا حیات در این سیاره وجود داشته یا خیر؟ همچنین در قمر «اروپا» که یکی از اقمار سیاره مشتری است، اقیانوسی زیر لایه سطحی آن کشف شده است که تخمین زده شده آب این اقیانوس میتواند پنج بار اقیانوسهای سطح کره زمین را پر کند. گفتنی است پروژه بعدی ناسا این است که یک رباتی را به زیر سطح مشتری بفرستد تا اشکال حیات را در آنجا هم کشف کند.
چقدر در این کتاب به شرایط حیات سیارات خارج از منظومه شمسی اشاره شده است؟ آیا میتوان نشانههایی از حیات را در فراخورشیدیها یافت؟
از فصل ششم به بعد، کتاب به این میپردازد که چگونه سیارات خارج از منظومه شمسی را کشف کنیم. در واقع صحبت بر سر فراخورشیدیها است. در حال حاضر چهار هزار فراخورشیدی کشف شده است. نویسندگان در این فصل کتاب به روشهای پی بردن به امکان حیات در این سیارات میپردازد.
فصل آخر کتاب هم در ارتباط با هوش فرازمینی است که کارل سیگن از پیشتازان آن بوده است. در واقع بر اساس فرمول «برک» در کهکشان راه شیری چند سیاره زمینگون با ساکنانشان وجود دارد که میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. هیچ کدام از این فرضیهها نه افسانه هستند و نه شبه علم و هر آنچه که در کتاب گفته شده، بر اساس شواهد علمی است که محتوای کتاب را جذاب کرده است.
گفتنی است؛ برخی کتابهایی که در این شاخه مورد توجه اغلب مردم قرار گرفته است از تخیل بهره زیادی گرفتهاند و به نوعی تحت تاثیر هالیوود هم قرار گرفتهاند؛ اما این کتاب بر اساس فرمولهای دقیق ریاضی و شواهد علمی مطالب تالیف شده است.
حال من این سوال را از شما میپرسم، آیا میتوانیم عدم حیات را در دیگر سیارات ثابت کنید؟ چراکه با این اعداد و ارقام و فرمول بریک در کهکشان راه شیری خودمان که یکی از سههزار میلیارد کهکشان موجود در کیهان است، حداقل ده هزار حیات هوشمند شبهزمینی میتواند وجود داشته باشد. این فرمول بر مبنای ریاضیات است که از شش پارامتر، چهار تای آنها محاسباتی است؛ بنابراین نمیتوان گفت که تنها بر اساس حدس و گمان است.
آیا حیات در دیگر سیارات همان تعریفی دارد که ما در زمین میشناسیم؟
نکته قابل توجهی است، در پاسخ به این پرسش باید بگویم ابتدا تصوری که از فیلمهای هالیوودی در ذهن شکل گرفته شده است را باید کنار گذاشت. این کتاب به تعریف جامعی از حیات پرداخته است. طبق مباحث درج شده در این کتاب حیات دو الی سه شرط دارد؛ ابتدا موجود زنده باید بتواند خودپایدار باشد؛ دوم اینکه باید توانایی تکثیر خود را داشته باشد و سوم باید فرگشت داروینی را طی کند که این تنوع حیاتی که ما امروز شاهدش هستیم را دارا شود.
تا کنون شواهدی از این نوع حیات در دست آمده است؟ با توجه به اینکه پروژه فعلی ناسا زندگی بر روی مریخ است چه شواهد و دلایلی از این سیاره موجود است؟
آخرین پروژهای که بسیار جدی به وجود حیات در مریخ میپرداخت به سال 1976 برمیگردد. نام پروژه وایکینگها بود و سفینه وایکینگ یک و دو که مریخنشین بودند، سه آنالیز اصلی بر روی خاک مریخ کردند که در هر سه به این نتیجه رسیدند که سیاره مریخ فاقد حیات است؛ اما در حال حاضر با توجه به پروژههای جدید و اینکه جو این سیاره شرایط گذشته را ندارد و به شدت تحت تابش پرتو فرابنفش و پرتوهای کیهانی قرار گرفته، آنالیزهای جدیدی صورت گرفته است. در حقیقت دیگر نمیتوان به آنالیزهای قبلی اعتماد کرد؛ چراکه تاریخ مصرف آن اطلاعات گذشته است و باید ویژه همان زمان دانست.
امروزه در آنالیزهای جدید میخواهند پی ببرند که آیا در گذشته یا حتی در شرایط فعلی، مریخ حیاتپذیر است یا خیر. موضوع مورد بحث اینجاست که تا چند سال گذشته دانشمندان حیات را به شکل حیات زمینی میشناختند و با اشکال دیگر آن آشنا نبودند؛ اما در پژوهشهای اخیر به دنیال دیگر اشکال حیات هستند.
با توجه به وجود دیگر اشکال حیات، چقدر وجود آب در شکلگیری حیات مهم است؟
کتاب به این موضوع میپردازد که محیطهای غیر آبکی و مکانهای بر پایه متان هم میتوانند دارای حیات باشند؛ یا حتی در محیط آرسنیک هم میتوان به وجود حیات امیدوار بود. یکی از موضوعات فصل دو کتاب راجع به اشکال غیرمتعارف حیات بر روی زمین است که این اشکال میتوانند رادیواکتیویته بالا را تحمل کنند یا حتی دهها سال خشکی مطلق و فشارهای بسیار زیادی را متحمل شوند. موجودات زنده در این شرایط، سختیدوست نام دارند؛ یا حتی سرما دوستها که در دمای منفی هجده درجه هم میتوانند زنده بمانند که بسیاری از محصولات تراریخته با استفاده از ژن این موجودات خلق میشوند.
پیشبینی شما از پروژه سکونت روی مریخ چیست آیا میتوان روزی برای سکونت بشر روی مریخ برنامه ریزی کرد؟
انتخاب اول زمین است. اینکه ابتدا اگر بتوانیم زمین خودمان را تمیز نگهداریم بهترین مکان برای زندگی است. در پروژه «مارس وان» ادعا بر این اساس بوده است که تا سال 2024 انسان به مریخ خواهد رفت؛ باید گفت تمام این سخنها تنها یک توهم است؛ چرا که مریخ هنوز سیاره ناشناختهایست و به قدری شرایط محیطی آن با زمین متفاوت است که که اگر بخواهیم یک پیشبینی واقعی کنیم، باید بگوییم تا سال 2050 هم نمیتوانیم حیات یک موجود بشری را تضمین کنیم. به اعتقاد من برای سکونت انسان در فضا ایتدا باید ماه سکونتپذیر شود که نسبت به این امر دانشمندان بسیار خوشبین هستند. باید آزمون و خطاهای زیادی شود تا بتوانیم ادعای سکونت در مریخ را عملی کنیم. به طور قطع در مریخ آب وجود دارد و این امر میتواند ما را امیدوار کند، هنوز علم بشر در این زمینه بسیار محدود است و برای رسیدن به این هدف باید اینگونه تصور شود که امروز در عصر برادران رایت زندگی میکنیم.
با توجه به موارد یاد شده درباره سطح علم انسان و اهداف و تعیینشده آیا ساخت فیلمهای هالیوودی درباره تسخیر فضا و ستارگان باعث نشده است که اغلب مردم در سراسر جهان توقع بیشتری از ظرفیت علم کنونی انسان داشته باشند و این تفکر شکل بگیرد که تا آیندهای نزدیک دست انسان به ستارگان خواهد رسید؟
به مورد خوبی اشاره شد. نمیتوان گفت این نوع تفکر مخرب است یا باعث ایجاد نگرش منفی نسبت به علم میشود. گفتنی است نزدیک به دو سال میشود که نگرش مردم نسبت به ادبیات علمی تخیلی بسیار بهبود پیدا کرده است این نگرش منفی به قدری بود که در هیچ کتاب درسی نمیتوانستیم مطلبی از این دست درج کنیم اما با گذشت زمان ادبیات علمی تخیلی در میان مردم جا باز کرد و این امر باعث میشود که قوه تخیل افراد در جهت رشد علم تحریک شود. در واقع ادبیات یا فیلمهای علمی تخیلی میتوانند ذهن انسان را برای درک خواستههای فضاییاش آماده کند.
در پایان نظرتان راجع به آخرین پروژههای کاوش فضا نظیر جیمز وب چیست و در شرایط فعلی چه ایندهای برای آن پیشبینی میکنید؟
جیمز وب جزو پروژههای تحول ساز تاریخ علم بشر خواهد شد. تصور کنید قرار است تلسکوپی در فضا اسکان یابد که قطرش هشت برابر قطر آینده تلسکوپ هابل است؛ این تلسکوپ امکانات بسیار بالایی به بشر برای کشف جهان کیهانی خواهد داد و به اعتقاد من انقلاب بزرگی در دنیای اخترفیزیک به وجود خواهد آمد. دیگری ابر تلسکوب رادیویی چین است که این پروژه هم همپای جیمز وب پس از اسقرارشان باید شاهد برداشتن گام بزرگ بشر برای شناخت هوش فرازمینی باشیم و این دو حامل دگرگونیهای اساسی در دریافت داده و اطلاعات از فضای کیهانی خواهد بود.
نظرات