«مردی با باوری بلند روشن» عنوان کتابی درباره استاد کریم پیرنیا است که با پژوهش حسین مسرت از سوی نشر یزدا منتشر شد. وی را به حق باید «پدر معماری نوین ایران» دانست.
معماری ایران در هر قرن، ویژگیهای منحصر خود را دارد و آن نیز از سوی کسانی خلق شده که با آگاهی از توانمندی هنر ایرانی، به آفرینش طرحهای ابداعی دست زدهاند و راهی روشن را پیش روی آیندگان نهادهاند. یکی از روشنگران عصر کنونی، استاد محمد کریم پیرنیا است که با هوش و استعدادی که داشت، پس از مطالعاتی ژرف و دامنهدار در نهاد معماری ایران، به نظریاتی دست یافت که تا پیش از او کسی را راه بدان نجسته بود.
پیرنیا با تلفیق استعدادهای ذاتی هنر معماری ایرانی در اعصار گذشته و برپایه آزمودههای خود سبکی را در معماری نوین ایران بنیان نهاد که به نام خودش مشهور شد. او را پدر معماری نوین ایران میخوانند که بسیار بهجاست. آثار و گفتارهایی که وی در طول زندگی پر بارش گردآوری و تدوین کرده است، راه را برای معماران ایرانی در طول قرنهای پیش رو هموار کرده است.
این کتاب پس از پیشگفتار به لبریز از دانش و هنر، پرهیز از غوغا و هیاهو، زندگی، آثار و خدمات زنده یاد استاد محمدکریم پیرنیا، کتابشناسی استاد پیرنیا، پیر معماری ایران، پیرنیا، پیر ادیب (شعر)، خدمات استاد پیرنیا به دانش معماری ایران، جایگاه استاد پیرنیا در عرصه معماری ایران از زبان کارشناسان و دیدگاههای استاد پیرنیا درباره هنر و معماری میپردازد. پایانبخش کتاب نیز به تصاویر پرداخته است.
محمدحسین دهقان، مدیر نشر یزدا در پیشگفتار کتاب نوشته است: «استاد محمدکریم پیرنیا را به حق باید «پدر معماری نوین ایران» دانست زیرا بر اثر علاقه، هوش و ذکاوت او بود که معماری ایرانی که از اواخر دوره قاجار به راهی کج و بیهوده میرفت، توانست با ترسیم برنامهها و پیشنهادهایی آنها را در چهارچوب نظام آموزشی نوین به سرمنزل مقصود برسد. پیرنیا با طرح مسئله اصول پنج گانه معماری ایرانی و تقریر کتاب «سبکشناسی معماری ایرانی» آموزههای سی ساله خود را از معماری سنتی و اصیل ایرانی را در دسترس دانشجویان گذاشت. او با شناختی که از معماری فاخر وارجمند ایرانی داشت با تلفیق آن با نیازهای روز، معماری ایرانی را دوباره زنده کرد و جان داد.
بی گمان اگر نخست در شهری چون تهران و سپس در یزد، دانشکده معماری ایران پا گرفت، به برکت دلسوزیها و علاقهمندیهای او بود که بذر این دانش را او پاشید، زیرا خود او به یکباره دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را در سال 1324 در اعتراض به آموزش خود باختگی در برابر معماری غربی رها کرد و راهی دانشگاهی شد که استادانش سالها دانستههای هنری را از نسلی به نسلی، سینه به سینه منتقل میکردند و بدون کاغذ و قلم، هوشمندانهترین طرحها را اجرا میکردند، طرحهایی که هنوز از پس گذشت صدها سال و دستیابی بشر امروزی به آخرین امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در فهم و اجرای آن متحیر مانده است.»
حسین مسرت، مولف کتاب نیز در یادداشتی نوشته است: «استاد محمدکریم پیرنیا در خانوادهای اصیل که حاصل پیوند استاد میرزا صادق خان نائینی (از دانشمندان نامی نائین) و بانو رحیمی (خواهرمحمدصادق خان رحیمی) بود، محمدکریم در 25 شهریور 1299 ش در یزد به دنیا آمد. وی نخست راهی دبستان اسلام و سپس مدرسه دولتی یزد شد و آنگاه در دبیرستان ایرانشهر در رشته عملی مدرک متوسطه خود را اخذ کرد.
آنگاه در سال 1319 ش راهی تهران شد و به رغم پیشرفت خوبی که در ادبیات فارسی داشت، در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ثبت نام کرد؛ اما هنوز دانشگاه را به پایان نرسانده بود که در اعتراض به شیوه آموزش مدرسان فرانسوی و بی توجهی به معماری ایرانی در سال 1324 ش آن مکان را رها کرد و با عشق و علاقهای که از کودکی به معماری و معماران اصیل ایرانی داشت، به پای تجربه استادان نامی این رشته نشست و درسها و آزمودهها را فرا گرفت.
پیرنیا در سالهای 1332 تا 1350 ش با طرحی نو نظام مدرسهسازی ایران را دگرگون کرد، طرحی که بعدها یونسکو نیز آن را پذیرفت و به کشورهای جهان سوم معرفی کرد. در سال 1344 ش به وزارت فرهنگ و هنر رفت و پس از تشکیل سازمان ملی حفاظت آثار باستانی راهی آن مکان شد. در طی سالهای 1344 تا 1376 ش که مدام با آثار تاریخی ایران سروکار یافت، به ریزهکاریها و تجارب معماران ایرانی دست یافت و موفق شد آنها را در مقالات گوناگون خود بازتاباند که حاصل آن تهیه، تدوین و نظارت بر ده جلد کتاب و بیش از پنجاه مقاله در زمینه هنر و معماری ایران است.
معروفترین کتابهای وی، راه و رباط، شیوههای معماری ایرانی، آشنایی با معماری اسلامی ایران و هندسه در معماری است. از کارهای به یادماندنی وی به غیر از تألیف و تدریس معماری، بازیافت مسجد جامع فهرج به عنوان نخستین مسجد اسلامی جهان در سده نخست هجری است. خوشبختانه در سال 1373 ش به پاس خدمات وی از سوی دانشگاه تهران دکترای افتخاری به او اهدا شد. سرانجام این هنرمند فرزانه که شاعری دلسوخته نیز بود و سالها در محافل گوناگون از ارزش معماری مکتب یزد دفاع می کرد. وی در نهم شهریور 1376 ش رخت به دیار جاوید کشید و بنابر سفارش خودش در شهر یزد (در محل دانشکده معماری یزد) در خاک آرمید.»
کتاب «مردی با باوری بلند روشن(زندگی، آثار و افکار استاد پیرنیا)» به قیمت 20 هزار تومان در 80 صفحه در قطع رقعی از سوی نشر یزدا منتشر شد.
نظر شما