کارون مطلبی در سه اثر جدید خود با عناوین «و خدا کافیست»، «صورتک از چهره بردار خودت باش» و «چایت را بنوش»، مخاطبان را با راز عبور از رنجهای زندگی و رسیدن به لذات بندگی آشنا میکند.
نویسنده این کتاب پس از تحول و تولدی که به لطف و خواست خدا حدود بیست سال پیش در قلب و اندیشه اش شکل میگیرد، همراه با مطالعه و تفکر و تحقیق فراوان، علیرغم تمامی موانع و مشکلاتی که سر راهش بوده با تکیه به لطف و قدرت خدا، قلم در دست گرفته تا به مردمان سرزمین خود از حقایق فراموش شده بگوید؛ از خدا و عظمت و مهربانیهایش از زندگی و حقایق زیبا و شادیآفرین آن و از انسان و توانمندیهای وجود و حقیقت قلب او بنویسد.
تاکنون بیش از بیست عنوان کتاب توسط این نویسنده منتشر شده است و سه کتاب «صورتک از چهره بردار خودت باش»، «و خدا کافیست» و «چایت را بنوش» از جدیدترین آثار وی به شمار می رود.
در مقدمه کتاب «و خدا کافیست» میخوانیم: «خدای من! ای عشق ابدی و ازلیم! ..کارون هستم همان بندهای که وقتی همگان آغوشها را به رویش بستند و طردش کردند آغوش سرشار از عشق و مهربانی خود را به سویش گشودی و دروازههای معرفت و آگاهیات را به روی قلبش باز کردی تا نگاهش به زندگی و زنده ماندن دگرگون شود...!!!
خدایا! ای همه وجودم زمانیکه از همه جا و همه افراد درمانده و رانده شدم و سرگشتگی و حیرانی و غم و اندوهی فراوان بر وجود خستهام سایه افکنده بود عاشقانه پناهم دادی. در آغوشم کشیدی و با آیه آیههای کتابت بر کویر قلب تشنهام شروع به باریدن کردی و از حقایق هستی برایم گفتی. از مهربانی و مهرورزی برایم سرودی.
برایم از ناپایدار بودن این جهان نمادین و از زیباییها و شگفتیهای آن سرزمین فرامدرنت گفتی! از سرزمینی گفتی که به هیچ حجاب و واسطه، همهاش حضور توست. آنجایی که همه عشق است و شادمانی و مهربانی. نه سخنان بیهودهای، نه قضاوت و نه تهمت و نه دروغ و ریایی. خبری از دشمنی و تعدی به حق و حقوق یگدیگر نیست همهاش راستی است و درستی.
خدایا! در آیههای رهاییبخش کتاب زندگیات بهم گفتی هرآنچه از خیر و نیکی میرسد از جانب خدایت است و من جز شادمانی، سلامتی و مهربانی برای بندگانم نمیخواهم!! گفتی هر بدی کنیم به خود ما برمیگردد و خوبیهای ما نیز همچنین!! پس نه برای بدی کردن اختفا و زیرکی کارساز است و نه برای خوبی و مهربانی کردن نیازی به جار زدن و خودنمایی است .!!!!
گفتی از پرستش خدایان و قدرتهای دروغین و ساختگی دست بشوییم و فقط و فقط یک خدای همیشه حاضر و زنده و فقط تو را به بزرگی، بلندمرتبگی و مهربانی ستایش کنیم و فقط از تو یاری جوییم که برای همه درد و رنجها و گرفتاریها و رسیدن به تمامی رویاها و هدفهای ما کافی هستی و هرناممکن را برایمان ممکن میکنی ...!!!
خدایا !! ای عاشقانهترین عاشقانهها و ای بهترین بهانه زندگیام! من کارونام ، کارون! به عظمت و خدایی و به عشق و مهربانیات سوگند تا جان در بدن و فرصت حیات زمینی دارم به پاس همه محبتهایت که حتی شماره نتوانم کرد، با قلم و نوشتههای برخاسته از تمام قلبم، با وجود همه ناملایمتیها و نامهربانیها ، همچون رود در قلبهای بندگانت جاری خواهم شد و از عشق و مهربانی و از معجزه محبت و مهرورزی برایشان خواهم گفت! از تو خواهم گفت! از تو مهربان خدااا! تویی که نه در آسمانهای دور بلکه در قلبهایمان جای داری. تویی که نه میراث افکار و افراد خاص بلکه خدای همگانی؛ گناهکار و بیگناه، سفید و سیاه!! برای تو رنگها، القاب و عناوین، نژادها و تبارها بیمعناست! برای تو همه این مرزبندیهای ساختگی ما پوچ و بیمعناست ...!!
از تویی خواهم گفت که مهربانی و ببخشایندگیات برتمامی صفاتت احاطه کرده است. تویی که مظهر عشق، شادمانی، مهربانی و دانایی هستی.»
شاد باش و آسوده خدا کافی است...
«آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟...»، این جمله بزرگ از کلام مثبت و خلاق را هر روز و شروع روز زندگیات به دفعات و با اطمینان کامل بر قلب و زبان خود جاری کن و آن را با امید و شادمانی فریاد بزن که «خدا کافی است»، تا با نزدیک شدن به خدای درون خویش به شادی بیکران و به آرامش و آسودگی روح و روان برسی! نمیدانیم که چه مسیرهای ناهمواری در پیش خواهیم داشت و کی و چگونه گرفتار بادهای طوفانزای مشکلات و پیچ و خمهای زندگی خواهیم شد، نمیدانیم که چه رنجهایی در کمین ما نشسته و چه زمان شادیهایمان مورد تهدید غمها قرار خواهند گرفت. اما بخوبی میدانیم که او را داریم تا با دل سپردن به او بتوانیم همه سختیها و رنجها را در خدمت موفقیتهای کوچک و بزرگ و رسیدن به شادمانی و خوشبختی درآوریم.
در فراز و نشیبهای زندگی و در تمام آزمونهای حیات، برای رها شدن از اسارت تن و به پرواز درآمدن در آسمان آبی عشق، حقیقت و شادمانی کمی آرام گیر و به خدایت بنگر و ندایش را بشنو و بر قدرت و رحمت و الطاف بی پایان و مهربانیهای بیمثال او ایمان بیاور تا با خیالی آسوده و فلبی آرام، شاد و مطمئن و با قدرتی بی محابا و عاشقانه بر سنگفرش زندگیت گام برداری.
به خدایت ایمان بیاور که او به تو ایمان کامل دارد
بی گمان پس از قدرت شناخت و آگاهی، از مهمترین قدرتهای درون انسان و خصیصه و صفتی که در کنار نام انسان و حقیقت و ماهیت او خودنمایی کرده و انسان را به خدایش نزدیک و یکی کرده و بدو شادی بیکران و قدرت تسخیرناپذیر اعطا می کند، قدرت ایمان است. اما در مرحله بعد آنچه در مقوله ایمان می گنجد آن نیرو یا کسی است که این اطمینان و کشش درونی نسبت به او انجام میپذیرد؛ یعنی آنچه در عالم واقع و خارج، ایمان و اطمینان درونی ما را بر میانگیزاند تا این عامل و کشش دوسویه باشد. کافی است که اطمینان پزشک و بیمار، شاگرد و معلم و مربی و بازیکن دو طرفه و کامل باشد تا حاصلی جز موفقیت و نتایج مثبت به همراه نداشته باشد.
با این تعاریف، اگر نقطه مقابل ایمان درونی انسان، کسی یا نیرویی همچون خدا باشد که نه در خارج، بلکه در عالم درون ما جای دارد، به طور یقین ماحصل این ایمان و اطمینان معجزهآسا خواهد بود.
خودت را با او هماهنگ کن...
از بزرگترین پیامها و آموزههای زندگی برای شناخت و نزدیک شدن به خداوند و افزون شدن ایمان به او در جلب خوشبختی و دستیابی به شادی بیکران و آرامش خیال و موفقیتهای فراوان، جز این نمیتواند باشد که خواستهها و آرزوها، اندیشهها و کلام خود را با برنامه ها، آرمان ها و خواست پروردگار هماهنگ و همسان کرده و خود را مجهز به قدرت «هماهنگی»، از دیگر قدرتهای درون قلب خود کنیم.
او بزرگ و مقتدر است، کوچک مپندارش...
اغلب ما انسانها درمانده و سراسیمه در رفع حاجتها و مشکلات خود میکوشیم و در این راه به همه کس می نگریم به جز خدا، به همه متوسل می شویم الا او، اگر چه به ظاهر دیندار و اهل نماز و عبادتیم و بارها طی نمازهای یومیه خود او را به بزرگی و بلندمرتبگی یاد میکنیم و فقط از او مدد جستن و فقط پرستیدن او را بر زبان جاری میکنیم اما در عمل و کارزار زندگی که باورها و ایمانها محک خورده میشوند در پشت دیوارهای تردید و توهم باقی میمانیم تا تمایزی در گفتار و کردار عبادی و اعتقادی مان با واقعیت زندگی ایجاد شود گویی که خدا فقط در لحظات خاص و یا فقط بر سر زبانها و پندارهایمان قادر و بزرگ است. چه زیبا و شادیبخش است که خدای را همیشه و همه جا با خود به همراه داشته باشیم که شادمانی و آرامش ما تنها از با او بودن میسر میشود.
کتاب «و خدا کافیست»، تألیف کارون مطلبی در 129 صفحه، شمارگان 1000 نسخه از سوی انتشارات الهه مهر روانه بازار نشر شده است.
«صورتک از چهره بردار، خودت باش»
نویسنده در کتاب «صورتک از چهره بردار، خودت باش»، به راههای دستیابی به اعتماد به نفس حقیقی اشاره کرده است. اعتماد به نفسی که در سیر تکاملی خود به «عزت نفس» منتهی و بدان نام شناخته میشود، یعنی اطمینان داشتن به هستی و هویت کامل و حقیقی خود، یعنی روراست بودن با خود و دیگران و محکم و استوار در مسیر زندگی قدم گذاشتن. مفهوم اعتماد به نفس و راههای رسیدن به آن در عین مشخص بودن قدری هم بحثبرانگیز است طوری که گاهی اوقات در فهم و درک آنها دچار اشتباه میشویم. این امر بیانگر وجود دو مقوله مهم در زندگی انسان با نامهای «واقعیت» و «حقیقت» است.
بی گمان اساسیترین و پرشمولترین شیوه برای هجرت از ذهن به قلب و شناخت خدا و گوش سپردن به ندایش ارتقای میزان آگاهی خویش و بارور و پربار کردن درون است. شناخت خداوند، ایمان به او، حقیقت زندگی و زیباییهای فراوان آن درک نمیشود، جز با کسب دانش و آگاهی؛ زیرا ذات خدا و آنچه را حیات بخشیده از نور، دانش و آگاهی است.
کتاب «صورتک از چهره بردار، خودت باش»، تألیف کارون مطلبی در 123 صفحه، شمارگان 1000 نسخه از سوی انتشارات الهه مهر روانه بازار نشر شده است.
«چایت را بنوش»؛ نگاهی دیگر به رنجها مشکلات زندگی
کتاب «چایت را بنوش» به علل و فلسفه وجودی رنجها و مشکلات و فواید تأثیرگذاری آنها در ساختار شخصیتی و روند زندگی انسانها میپردازد. به راستی حکایت اغلب ما انسانها در مواجهه با مشکلات و رنجهای زندگی اینچنین است! این حقیقیت بزرگ؛ حقیقتی آرامشبخش و شادیآفرین را به خاطر بسپار که هیچ رنج و گرفتاری قصد نابودی و به ترس و وحشت انداختن ما را ندارد بلکه هدف و قصد، آگاهی، هوشیاری و تعالی بیشتر روح و اندیشه ماست.
اما همینکه به علل و فلسفه وجودی رنجها و مشکلات خویش و فواید و تأثیرگذاری آنها در ساختار شخصیتی و روند زندگی خود پی ببریم و چگونگی رهایی از آنها مطلع شویم، زمانی که به این حقیقت بزرگ ایمان آوریم که هر آنچه از خدا به ما میرسد، جز خیر، برکت، سلامتی نیست و تمامی مشکلات و رنجها حاصل افکار و رفتار ناصحیح ما و والدین و اطرافیان ماست، زمانی که از این حقیقت مطلع شویم، قدرتی مهربان و تسخیرناپذیر در درون خود به اسم «خدا» داریم که حتی قادر است تمام ناممکنها را برای ما ممکن و میسر کند.
«راه سعادت، طاعت خدا و گفتار نیکوست»
بنا به فرمایش پروردگار، کلام نیکو همچون درختی است که اصل و ریشهاش به درستی در دل زمین برقرار و ساقه آن رو به آسمان است و به اذن خدا همیشه محصول خوش دهد و کلمه کفر و بیمار که تهی از حقیقت و محبت است، همچون درخت پلیدی است که اصل و ریشه آن به درون زمین نرود و هیچ ثبات و بقایی ندارد.
کتاب «چایت را بنوش»، تألیف کارون مطلبی در 99 صفحه، شمارگان 1000 نسخه از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شده است.
نظر شما