روایت سحاب از توزیع نقشه با دوچرخه به کتابفروشیهای شاهآباد و نادری
آثار ارزشمندی که غلامرضا سحاب از نسل اول خاندان سحاب چاپ کرد
محمدرضا سحاب با اشاره به اینکه من و غلامرضا از بچگی و از 12 سالگی در موسسه سحاب و در زمینه نقشههای کارتوگرافی کار میکردیم، گفت: زندهیاد غلامرضا سحاب کتابهای ارزشمندی از ابوالقاسم سحاب چاپ کرد.
وی افزود: بنیاد فرهنگی سحاب را پدرم (عباس سحاب) در سال 1376 در تفرش تاسیس کرد که البته مدتی نیز راکد بود و در سال 95 غلامرضا آنجا را فعال کرد و چند سالی بود که مشغول فعالیت در این منزل آباء و اجدای بود. این خانه نیاکانی در تفرش و در باغی بزرگ به مساحت 3500 متر است.
سحاب به آثاری که غلامرضا چاپ کرده نیز اشاره کرد و گفت: «مفتاحالاعلام» اثری ارزشمند است که از زندهیاد ابوالقاسم سحاب به یادگار مانده است. این کتاب 5 جلد بوده که یک جلد درباره خاورشناسان است که من سال 1350 با تجدیدنظر کردم و منتشر شد و اکنون نایاب است. چهار جلد دیگر یکی درباره زنان و سه جلد دیگر درباره رجال است.
استاد ابوالقاسم سحاب در مقدمه این کتاب هم نوشته که «دایرهالمعارف اسلام» در هلند از سوی انتشارات بریل در سال 1310 چاپ شده بود که ابوالقاسم این اثر ارزشمند را میبیند و متوجه میشود که عربها آن را به زبان عربی ترجمه کردهاند و میگوید ما از دنیا عقب هستیم و من خودم شروع میکنم به نوشتن مفتاحالاعلام. وی 30 سال روی این کتاب کرده است، آن زمان کامپیوتر نبود که بتواند اعلام را فهرست کند بلکه 30 صفحه درباره «الف»، 20 صفحه درباره «ب» و... را گردآوری و سعی میکند آن را به شکل الفبایی تنظیم کند. زندهیاد غلامرضا این را از روی نسخه خطی در سه جلد کرده است و شنیدم پیش از اینکه به رحمت خدا برود منتشر شده اما هنوز به بازار کتاب نیامده است.
وی به کتاب دیگری که به کوشش غلامرضا سحاب منتشر شده اشاره کرد و گفت: «تاریخ خجسته» عنوان کتاب دیگری است که زندگی، زمانه و آثار استاد ابوالقاسم سحاب تفرشی از 1275 تا 1315 خورشیدی میپردازد. این کتاب از سوی چاپ انتشارات دنياي جغرافياي سحاب و بنیاد فرهنگی سحاب به چاپ رسیده است. تاریخ خجسته يادداشتهاي روزانه ابوالقاسم سحاب است و اطلاعاتي ارزشمند و ناياب از تاريخ زندگي وی (از دوران كودكي تا سال 1315)، ارائه میدهد؛ رخدادهايي كه پدربزرگ در آن حضور داشته است.
مدیر مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب ادامه داد: غلامرضا چاپ عکسی چندین اثر جغرافیایی و سفرنامه از دوره قاجار را منتشر کرده است. این آثار کار جدیدی نیست بلکه کتابها را اسکن کرده و چاپ عکسی آن را منتشر کرده است. وی در عین اینکه این آثار قدیمی را به چاپ میرساند به کار پژوهش و تحقیق نیز دلبستگی داشت.
زندهیاد غلامرضا سحاب
سحاب به دوران کودکی که با برادرش در موسسه سحاب کار میکرد نیز اشاره کرد و گفت: من و غلامرضا از بچگی و از 12 سالگی در موسسه کار میکردیم. اول نیمه وقت به موسسه میآمدیم و زمانی که در دبیرستان درس میخواندیم بعد از ساعت 2 تا 8 شب باید در موسسه کار میکردیم و اگر یک روز نمیرفتیم دو روز جریمه میشدیم. بسیار جدی با ما رفتار میکردند و یکی از وظایف اصلی ما این بود که پنجشنبهها عصر نقشههای موسسه سحاب را در کتابفروشیهای خیابان شاهآباد و نادری توزیع میکردیم؛ دونفری ترک دوچرخه مینشستیم و به کتابفروشیها سر میزدیم و تا چهار راه یوسف آباد و هتل هیلتون با دوچرخه میرفتیم و نقشههای موسسه سحاب را توزیع میکردیم.
وی ادامه داد: روزهای دیگر هم نقشهها را رنگ میزدیم و تا میکردیم و آرام آرام در کار کارتوگرافی وارد شدیم و کارهای زیادی با هم انجام دادیم. زمانی که غلامرضا سربازی رفت من در 18 سالگی مسئول بخش کارتوگرافی موسسه سحاب شدم و آثار این موسسه در طول این 60 سال گذشته حاصل زحمات نه تنها کار پدر، بنده و غلامرضا بلکه 350 تن در این موسسه همکاری کردند. دکتر علیرضا سحاب نیز سال گذشته به رحمت خدا رفت. وی نیز سالها رئیس بخش کارتوگرافی موسسه سحاب بود. سال 79 که پدر به رحمت خدا رفت موسسه و چاپخانه را تفکیک کردیم و موسسه را من عهدهار شدم و چاپخانه را اخوی و همشیرهها عهدهار شدند، چاپخانه یکی دوسالی کار میکرد اما به تعطیلی کشیده شد.
سحاب به نسل اول موسسه سحاب نیز پرداخت و گفت: ابوالقاسم سحاب یک شخصیت فرهنگی بود، در سه سالگی به مکتبخانه آخوند ملاحسین شاهمیری رفت و بعد از گذشت یک سال خلیفه میشود (یعنی به بچههای دیگر درس میدهد) در 16 سالگی در تفرش تدریس میکرد و معلم سرخانه فرزندان رجال تفرش بود. یکی از این رجال دبیر لشکر وابسته نظامی ایران در فرانسه بود. زمانی که او بازنشسته میشود به تفرش بازمیگردد. از پدربزرگم که او را میرزا ابوالقاسم خان میخواندند، درخواست میکند تا به فرزندانش درس دهد. مرحوم پدربزرگ به دو شرط این پیشنهاد را میپذیرد، نخست به این شرط که به جای دریافت حقالزحمه از کتابخانه آنها استفاده کند و دوم اینکه به او زبان فرانسه یاد دهد. پدربزرگ به زبانهای فرانسه، انگلیسی، روسی، آلمانی، اسپانیولی و عربی تسلط داشت.
وی افزود: ابوالقاسم سحاب افزون بر نگارش صدها مقاله در مطبوعات داخلی و خارجی و دیوان شعر، بیش از 72 جلد کتاب در زمینه علوم دینی، سیاسی و علمی از خود بر جای گذاشت که هرکدام از آنها به گونهای در مطالعه و تحقیق دانشمندان پس از وی موثر واقع شدهاند. اکنون بودجهای میخواهد تا بتوان دوباره این کتابها را احیا کرد و به دست پژوهشگران این حوزه رساند.
مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، نخستین مؤسسه جغرافیایی و نقشهنگاری در ایران و منطقه خاورمیانه است که در سال 1315 شمسی به همت استاد فقید ابوالقاسم سحاب و با همیاری فرزندش، زندهیاد مهندس عباس سحاب تأسیس شد و امروز نسل سوم و چهارم خاندان سحاب مدیریت آن را برعهده دارند.
نظر شما