کتابفروشی دف واقع در ضلع جنوب غربی پل سیدخندان پس از پنج سال فعالیت شنبه ۴ مرداد تعطیل خواهد شد.
شب گذشته (شنبه ۲۸ تیر) پستی در صفحه اینستاگرام این کتابفروشی بارگذاری شد که از تعطیلی و خاموشی چراغ کتابفروشی دف در مرداد ماه امسال خبر میدهد. در بخشی از این مطلب آمده است:
«روشن نگه داشتن چراغ کسب و کارها در سالهای اخیر و با وجود زنجیرهای از وقایع تلخ پشت سر هم، کاری سخت و طاقتفرسا بود. در دورهای که بنیانها در مقیاس ملی متزلزل و نیازمند بازشناخت و بازتعریفاند، کسب و کارهای فرهنگی نیز مخاطرات "بود و نبود" بیشتری را تحمل میکنند.»
بر اساس این اعلان، قرار است خانه کتاب نشر دف، چهارم مرداد تعطیل شود و قرار است در روزهای باقی مانده برای سبک شدن بار جابهجایی، کتابهای این کتابفروشی با ۱۰ درصد تخفیف عرضه شوند.
حمیدرضا شعبانی مدیر خانه کتاب نشر دف درباره علت تعطیلی این کتابفروشی به ایبنا گفت: خانه کتاب نشر دف طی پنج سال، خود را به یکی از پاتوقهای خاطرهساز فرهنگی بدل کرد. برخلاف آنچه اغلب رسانهها درباره رابطه سرد مردم و کتابفروشیها میگویند، این کتابفروشی، تجربهای زنده و دائمی از محبت و توجه مردم محلی و حتی ساکنان مناطق اطراف و اکناف خود داشت.
وی ادامه داد: پاسخی که میتواند نهایتاً ما و شما را به تعطیلی این کتابفروشی؛ - قانع که نه - مجاب کند، وجود بنیانهای نادرست اقتصادی در کشور و نبود تضمین دوام فعالیت کسب و کارهای کوچک و متوسط است. متاسفانه در کشور ما، اقتصاد نه مبتنی بر «ارائه خدمات بهینه به مردم» یا «اصالت تولید»؛ بلکه مبتنی بر «سوداگری» است.
شعبانی با تشریح مقصود خود از این موضوع عنوان کرد: اجازه بدهید از همین کتابفروشی کوچک خودمان که ملک آن در بحبوحه گرانیهای امسال بهفروش رفت، مثال بزنم. اگر مالکی از محل فروش ملک خود (با توجه به افزایش ناگهانی و کنترلناپذیر قیمتها) و سپرده کردن پول حاصل از این فروش در کوچکترین و دورافتادهترین بانکهای کشور، بیش از 10 برابر نرخ اجاره آن به صاحبان کسب و پیشه در هر ماه سود ببرد، یا اگر به فاصله دو ماه سرمایهاش در معاملات حُبابی بورس، طلا، ارز و اتومبیل، دویست درصد یا بیشتر رشد کند، باید با چه منطق و استدلالی از او انتظار داشت که دست از فروش ملک خود بردارد و معادل یکدهم ارزش پولی را که میتواند از بانک بهعنوان سود سپرده دریافت کند، از مستأجر خود قبول کند؟
وی یادآور شد: این اتفاق درحالی رخ میدهد که سفره اقتصاد کتاب (و البته بسیاری مشاغل و کالاهای ملی دیگر) در سالهای اخیر کوچک شده؛ یا به تعبیری به اندازه توسعه جمعیت و تعدد افراد شاغل در این حوزهها، رشد نیافته است. زمانی که اقتصاد کتاب قادر به رشد ارزش منابع خود در حبابهای ناگهانی و تورمی نیست، چگونه میتوان انتظار داشت که از این شرایط سوداگرانه بدون آسیب عبور کند؟
شعبانی با بیان اینکه شالودۀ نظام پولی-بانکی و بنیانهای اقتصاد ایران مبتنی بر اصل «سوداگری» و نه کار و تولید است، گفت: شما هم دیدهاید که متهمان اقتصادی در این چند سال اخیر، گردنکشترین متهمان دستگاه قضایی بوده و اغلب آنها فارغ از شیوههای نادرست رفتارشان در استفاده از امتیازات رانتی، تنها به این دلیل که پول بانکها را با سودهای کلانش تمام و کمال پرداختهاند، خود را از هر تقصیری مُبری میدانند.
وی با اشاره متن اعلان تعطیلی کتابفروشی دف، افزود: در این متن آمدهاست که «بنیانهای اقتصادی در مقیاس ملی نیازمند بازشناخت و بازتعریفاند.» من فکر میکنم مادامی که مدیران ارشد نظام دست به یک پروستریکای اقتصادی نزنند و بستر مناسبی برای ارزش «خدمات و تولید» و «نیروی کار» انسانی، آنچنان که صاحبان حِرَف بتوانند روی پای خود بایستند، فراهم نکنند، این اضطرابها و تعطیلیهای نابههنگام عصاره جان تمام مشاغل را میکشد.
شعبانی در بخش دیگر صحبتهای خود تاکید کرد: در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 سه رقیب اصلی انتخابات، با طرح برنامهها و وعدههای مختلف هرکدام به نوعی اعتماد بخش از جامعه را بهدست آوردند. امروز این سه مسئول، روئسای سه قوه مقننه، مجریه و قضائیهاند. لطفا پیش از اتمام کار دولت بنشینند با توافق حول یک برنامه جامع علمی؛ ولو بلندمدت، دستگاههای تحت امر خود را به سمت اصلاح ساختار اقتصادی و تحقق تمام وعدههایی که به مردم دادهاند، هدایت کنند. وی همچنین در پاسخ به سوال دیگر ایبنا درباره اینکه آیا دوباره کتابفروشی دف در نقطهای از شهر و مکانی تازه به راه میافتد توضیح داد: امیدوارم که بهزودیِ زود، این امکان فراهم آید. حتی اگر مخاطرات شغل کتاب هر روز بیشتر از روز قبل بشود، آنهایی که اصل آن را پذیرفتهاند، چارهای جز ادامه در خود نمیبینند.
شعبانی ادامه داد: اگرچه اخبار عمومی دلگرمکننده نیست، ولی ما هر روز امیدواریم که مناسبات دستگاههای مختلف، از فشار مالیات و تأمین اجتماعی گرفته تا تعاملات داخلی میان ناشران، توزیعکنندگان و کتابفروشان به حفظ حرمت و محبوبیت بیشتر «کتاب» در جامعه بینجامد. در اینصورت ما هم ممکن است بتوانیم سهم کوچک خودمان را از این کاری که با تمام وجود دوستش داریم، دوام بخشیم.
نظر شما