دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۹
همنشینی گلشیری، سیف‌الدینی و اختلال اینترنت!

نشست مجازی «در پیچ و خم کتاب خم» با حضور سیاوش گلشیری، منقد ادبی و علیرضا سیف‌الدینی نویسنده و مترجم در صفحه مجازی شهرکتاب اردیبهشت اصفهان برگزار شد. اما قطعی متداوم اینترنت پررنگ ترین نقش این نشست مجازی بود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، نشست مجازی «در پیچ و خم کتاب خَم»، به مناسبت انتشار «کتاب خَم» از علیرضا سیف‌الدینی و در دومین سالگرد شروع به کار مجموعه «شهرکتاب اردیبهشت اصفهان» با حضور «سیاوش گلشیری»، منتقد ادبی و «علیرضا سیف‌الدینی» نویسنده و مترجم در صفحه مجازی شهرکتاب اصفهان برگزار شد.

این گفت‌وگوی زنده که بنا بود در غروب 28 تیرماه به‌صورت مجازی برگزار شود، به دلیل ضعف اینترنت، تاخیر در برگزاری و تا حدودی ناآشنایی بانیان و مجری برنامه با برگزاری نشست‌های مجازی، با مشکلات زیادی روبه‌رو بود؛ قطعی صدا و تصویر به‌صورت متوالی، اینترنت بیش از حد ضعیف و بسیاری از دلایل دیگر، سند مجددی بر فقدان زیربنای کافی برای برگزاری نشست‌ها و فعالیت‌های آنلاین در کشور بود.

با تمام این اوصاف، گلشیری سعی در مدیریت و مهار این ناهماهنگی‌ها داشت. مهمان ویژه این برنامه که علیرضا سیف‌الدینی بود و بهانه برنامه، گفت‌وگو راجع به آخرین اثر این نویسنده، در حضور و غیاب چند ثانیه‌ای در این برنامه شرکت داشت و در ابتدا، با اشاره به زیست‌گاه خود و محل فعالیتش بیان کرد: من در تبریز به دنیا آمدم و تا حدود 25 سالگی در این شهر حضور داشتم. نوشتن را از ابتدای جوانی آغاز کردم. در حوزه مطالب و نقد ادبی نوشته‌هایی دارم و کتاب‌های «خروج»، «پلنگ خانم تنهاست» و این آخری هم «کتاب خَم» از آثار داستانی من است. چند رمان ترجمه کرده‌ام و چند کتاب نظری در حوزه ادبیات. سرجمع 25 کتاب را تألیف و ترجمه کرده‌ام و حالا هم اینجا هستم.

سپس اما سیف‌الدینی به دلیل اختلال در اینترنت، از صفحه گفت‌وگوی زنده خارج شد!

در ادامه سیاوش گلشیری درباره «کتاب خَم» تازه‌ترین رمان این نویسنده و مترجم تبریزی بیان کرد: این رمان به دلایل بسیاری برنده جایزه ادبی «مهرگان ادب» شد. زاویه دید نویسنده، درون‌مایه و نثر و ساختار خاص این رمان، دلیل رأی هیئت داوران این دوره از جشنواره برای برگزیدن این اثر بود که من هم افتخار حضور در این هیئت را داشتم. وسواس سیف‌الدینی در نوشتن، کار او را خاص می‌کند و این در بند بند اثرش هویدا است.

او ادامه داد: «کتاب خَم» که سومین رمان سیف‌الدینی پس از «خروج» است، روایتی اعتراف‌گونه دارد که توسط راوی کتاب‌فروش صورت می‌پذیرد. او با فروش نسخه‌های دست‌نویس کتاب‌های ارزشمند حسابی پول به جیب می‌زند و همین سبب‌ساز اختلالاتی در زندگی او می‌شود. به نظرم آثار این نویسنده، ادبیاتی دارد که صرفاً برای فروش و مخاطب عام نوشته نشده است و همین آثارش را ارزشمند می‌کند. گرچه هرکس از خواندن آثار او می‌تواند لذت ببرد و طیف مختلف مخاطبان را در بر می‌گیرید.
 

گلشیری در ادامه با خواندن بخشی از رمان، زمان را خرید تا سیف‌الدینی به برنامه برگردد: «خطر برای من احضار شده بود. آرزویم آن را احضار کرده بود. چون روی آرزویم پافشاری می‌کردم. اما همان طور که دلم نمی‌خواست با آرزویم آرزوی کسی را نابود کنم، دلم نمی‌خواست کسی با آرزویش آرزویم را نابود کند. اما خود این هم که نمی‌خواستم آرزویم را کسی نابود کند آرزو بود. آرزویی که باید برای تحقق آن قدرت داشتم. قدرتی برابر یا حتی فراتر از قدرتی که آرزویم را خواسته یا ناخواسته تهدید به نابودی می‌کرد. کار همیشه وقتی خراب می‌شد که آرزوها خواسته یا ناخواسته به مرزهای هم تجاوز می‌کردند. زیاده خواه می‌شدند. اما واقعاً زیاده خواه می‌شدند؟»

این منتقد ادبی در ادامه افزود: مسائلی که «کتاب خَم» را خاص می‌کند، فضای وهمی، تاریک و «اکسپرسیونیستی» بود که توصیف شده بود. ارجاعات راوی به موقعیت و احوالش روشن کننده روند این رمان بود. ممکن است بخش‌های اول این رمان، ابهاماتی را برای خواننده به همراه داشته باشد که دلیلش، بخش‌هایی است که روند غیرخطی دارد. ارجاعات زمانی دور و نزدیک هم از دیگر شاخصه‌های این رمان است که ممکن است مخاطبان را گمراه کند.

سپس علیرضا سیف‌الدینی مجددا روی صفحه اینستاگرام آمد و آغاز به سخن کرد: «با سخن شما موافقم. از این جهت که...» و مجددا با قطع و وصلی مداوم از صفحه لایو خارج شد!

گلشیری ادامه داد: یکی از دغدغه‌های مهم این کتاب، «مکان» است. مسئله مکان در این اثر، نسبت به آثار دیگر متفاوت است. از صحنه‌سازی‌های «دکوراتیو» دوری شده است. تقارن، در این اثر سویه‌های نگاه را ترکیب می‌کند و این ساختاری خاص را رقم می‌زند که در پایان به خم و خمیدگی منتهی می‌شود.

او افزود: زمان، در این اثر به صورت دوار است؛ گویی ابتدا و انتها مربوط هستند و در روندی دوار در حرکت است. دقت نظر سیف‌اللدینی در درون مایه، مرا یاد «داستایوفسکی» می‌اندازد؛ بیشتر این موضوع را می‌توانید در مفهوم و مسئله گناه و تاوان و در ساختار و فصل بندی رمان پیدایش کنید.

گلشیری در پایان با خواندن بخشی دیگر از رمان بیان کرد: متاسفانه اختلالات مداوم اینترنت و زیربنای محدود، باعث می‌شود که نتوانیم به حد استانداردی نشست‌های فرهنگی را برگزار کنیم و این آزاردهنده است. از همه شما که وقت گذاشتید و حاضر شدید، عذر می‌خواهیم.

یادآوری می‌شود، که این نشست مطابق اعلام، باید شامل گفت‌و گوی سیاوش گلشیری و علیرضا سیف‌الدینی می‌بود، اما اختلال اینترنت، میهمان ناخوانده‌ای بود که حضورش پررنگ‌تر از منتقد ادبی و نویسنده «کتاب خم» به چشم می‌آمد.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۵:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
    الان این گزارش چه ارزشی داشت؟
  • ۰۱:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
    خب الان چه کنیم؟
  • پرویز ۱۹:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
    همین یک پاراگراف که از رمان خوانده شد باعث شد تمایلی به خواندن این کتاب نداشته باشم : خطر برای من احضار شده بود. آرزویم آن را احضار کرده بود. چون روی آرزویم پافشاری می‌کردم. اما همان طور که دلم نمی‌خواست با آرزویم آرزوی کسی را نابود کنم، دلم نمی‌خواست کسی با آرزویش آرزویم را نابود کند... ...بازی های زبانی بی معنی ....
  • ۱۵:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۷
    ایشون که خوبه یکی هست به نام داریبیان خود طنزه. اونو باید بخونی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها