ابراهیم عمرانی در گفتوگو با ایبنا:
باید به خلاقیت کتابداران اعتماد کرد/ رعایت کپی رایت در دیجیتالسازی منابع کتابخانهای مهم است
مدیران باید به کتابداران اجازه انجام کارهای خلاقانه و رفتن به میان مردم را بدهند؛ کارهایی مانند ساخت وبلاگ و فعالیتهای ترویجی در شبکههای اجتماعی.
با توجه به شیوع گسترده ویروس کرونا و تعطیلی کتابخانهها و اجتماعات ترویج فرهنگ کتابخوانی، فکر میکنید شرایط کتابخوانی و کتابخوانان در این ایام چه تغییری خواهد داشت؟
بحث کتابخوانی قدری عمیقتر است. شرایط کرونا در کتابخوانی تاثیر عمدهای نگذاشته و شاید تاثیرات مثبت هم داشته است؛ چراکه کتابخوانی در درجه اول، ریشه در فرهنگ خانواده و اجتماعاتی چون مدرسه، دانشگاه و جمع های دوستانه دارد. اگر شخصی کتابخوان شده باشد، در ایام کرونا فرصتی برای بیشتر خواندن پیدا کرده است چرا که در خانه بوده و بیشتر فرصت خواندن داشته. دوستانی را میشناسم که از خانه ماندن استقبال کردهاند و میگویند بالاخره فرصتی شد برای خواندن کتابهایی که سالها وقت خواندن آن را پیدا نمیکردند.
ایام کرونا برای خانوادهها و افرادی که کتابخوان و اهل کتاب هستند، فرصت خوبی فراهم کرد؛ ولی آنان که اهل خواندن نیستند با کرونا و بدون کرونا کتاب نخواهند خواند و همان سریالهای تلویزیونی و پیامکخوانی در شبکههای مجازی را دنبال خواهند کرد. البته در جامعه گروه دیگری داریم که بینابین قشر کتابخوان و قشر کتابنخوان قرار دارند؛ بدین صورت که اگر به آنها امکانات کتابخوانی بدهیم، کتاب میخوانند و اگر امکانات نداشتهباشند، کتاب نمیخوانند. این قشر، از طبقه متوسط و خانوادههای کمدرآمد هستند و باید یک فکر اساسی در باره این گروه کرد. این طیف، کسانی هستند که زمینه تبدیلشدن به کتابخوان حرفهای را دارند و کتابخانهها باید در این مسیر از قبل فعالتر باشند. در مجموع کرونا در حوزه کتابخوانی تاثیر منفی نداشته و تاثیر مثبت هم داشته است.
در شرایطی که مراجعه حضوری به بسیاری از نهادها کمرنگ شده و فعالیتهای فرهنگی از جمله فعالیت کتابخانهها رنگ و بوی مجازی و دورکاری به خود گرفتهاست، ضرورت توجه به ایجاد کتابخانه دیجیتال در این شرایط را چهاندازه میدانید؟
وقتی از کتابخانه دیجیتال صحبت میکنیم، باید میان کتابخانههای دانشگاهی-تحقیقاتی با کتابخانههای عمومی، آموزشگاهی و کودکان تفاوت قائل شویم. بخشی از منابع لاتین کتابخانههای دانشگاهی ظرف 20 سال گذشته، دیجیتالی خریداری شده، یعنی تا آنجایی که قانون کپیرایت اجازه داده، به سمت منابع دیجیتال رفتهاند که البته باید فعالیت بیشتری در این حوزه انجام شود. دقیقاً از سال 1999 که منابع دیجیتالی به بازار آمد، فعالیت در این حوزه با مقالهها و بهتدریج پایاننامههای بینالمللی آغاز شد و این منابع در دسترس قرار گرفت و پس از آن ناشران بزرگ بینالمللی کتابهای خود را دیجیتال کرده و نسخه آن را با نرمافزارها و پروتکلهای مبتنی بر کپیرایت ارائه کردند.
مشکل امروز ما در ایران کمبود منابع دیجیتالی آنلاین قانونی است که آنهم بهدلیل مشکلات ارز و کمبود بودجه پیشآمده و امکان دسترسی به منابع دیجیتال را محدود میکند. ولی در مورد منابع متعلق به ناشران ایرانی منابع دیجیتالی قانونی کم است. برخی کتابخانهها، کتابها را دیجیتال میکنند. خانه کتاب و ارشاد باید به کمک ناشران بیایند و نگذارند؛ چرا که اگر مراقب نباشند، این کار به نشر کشور به شدت لطمه میزند. باید همه این موارد در چارچوب قانون حمایت از مولفان و مصنفان 1348 باشد.
کتاب ناشران را نمیتوان بدون مجوز دیجیتال کرد. در آمریکا و اروپا ناشران بزرگ آثار خود را دیجیتال میکنند و براساس پروتکلهای حقوقی تدوینشده به بازار ارائه میکنند. در ایران هم اگر قرار است کتابی دیجیتالی شود، باید با مجوز ناشر باشد. در دیجیتالیکردن منابع موجود، باید حتما قانون کپیرایت را رعایت کنیم و برای درست کردن ابرو، چشم را کور نکنیم؛ یعنی برای کتابخوان کردن مردم، صنعت نشر کشور را از بین نبریم. اینطوری بیشتر به مردم آسیب میزنیم؛ چراکه کتاب خوب دیگر منتشر نخواهد شد.
نکته مهم اما ارائه خدمات دیجیتال است. مهمترین بخشی که در ایام کرونا میتواند موثر باشد، ارائه خدمات روی شبکه است. در بحث ارائه خدمات دیجیتال هم باید به این اصل توجه کنیم که مقبولیت کتابخانه چقدر است؟ آیا آنقدر هست که مراجعان را بکشاند به سایت کتابخانه؟ مثلا کتابخانه دانشگاه چهاندازه قبلا خوب کار کرده و زمینهسازی کرده که حال مراجعهکنندگان مشتاقانه بروند به سایت کتابخانه و مطمئن باشند که حتما در این ایام هم امکانات خوبی برای آنها تهیه دیده است؟
در توضیح مساله بالا، بیاییم از تکنیکهای رسانهای کمک بگیریم. در بسیاری از کشورهای دنیا سریالهای طنز 500 قسمتی تولید میشود که مردم به تماشای آن عادت کردهاند؛ بهطوریکه برای دیدن قسمت بعد لحظه شماری میکنند. دولتها برای اقناع مردم نسبت به یک هدف خاص، در قالب داستان سریال آن را به مردم ارائه میکنند. حرف این است: کتابخانه چقدر توانسته مردم را به استفاده از خدمات خود عادت بدهد تا در چنین موقعیتی وقتی خدمات مجازی ارائه میکنیم و مردم حضور دائم در سایت ما داشته باشند؛ تا نروند سراغ گوگل.
داستان کرونا کمبودهای بسیاری را به جامعه یادآوری کردهاست. من نمیگویم کرونا توانسته در جامعه تغییر ایجاد کند، برای این اظهار نظر خیلی زود است؛ اما مسائل بسیاری را یادآوری کرد که کتابخانهها در چه شرایطی هستند، چه کمبودهایی دارند و باید برای رفع این کاستیها چه زمینهسازیهایی بکنند. در نهایت تاکید من بیشتر از منابع دیجیتال، خدمات دیجیتال است که باید نهادهای ذیربط به شکلگیری و رشد آن کمک کنند. کتابخانهها باید برای مقابله با مراجعههای گوگلی مردم که درصد بالایی از اطلاعات ناصحیح منتشر میکند، به جذاب کردن سایتهای خود روی بیاورند.
فکر میکنید نهادهای دولتی چهاندازه در حمایت از ارائه خدمات مناسب کتابخوانی به مراجعان تاثیرگذار هستند؟
تاثیر نهادهای دولتی در این مسیر غیرقابل انکار است، 45 سال است کتابدار هستم و تمام سالهایی که در دانشگاه تهران کتابدار بودم، کسی از من خدمات غیر کپیرایتی نگرفته است و همیشه سعی میکردم که راهی قانونی برای خواستههای مراجعان پیدا کنم؛ نه اینکه کپی غیرمجاز انجام بدهم. حالا هم تاکید من بر خدمات مجاز است.
باید بگویم همین الآن خدمات خوبی در زمینه امانت کتاب بهصورت قانونی در ایران درحال انجام است؛ همچون کارهایی که اپلیکیشنهای طاقچه، نوار، فیدیبو... انجام میدهند و اگر نهادهایی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا خانه کتاب میخواهند در این زمینه حمایت کنند، باید فعالیتهای اینچنینی را گسترش بدهند و اگر میتوانند، کمک کنند کتاب را بهطور رایگان در دسترس مخاطبان قرار بدهند. البته که باید قانونی مبتنی بر رعایت حقوق ناشران و مولفان باشد تا مردم با خیال راحت و وجدانی آسوده کتاب بخوانند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه کتاب که با ناشران سروکار دارند باید این گونه خدمات را تقویت کنند و ضمن طراحی و اجرای یا کمک به چنین پروتکلهایی راه را برای دریافت قانونی کتابها، با قیمت ارزانتر هموارتر کنند. البته که درحال حاضر سایتهایی که کتابهای غیرقانونی و با نقض حقمولف در اختیار مخاطبان میگذارند، افزایش پیدا کرده و این مسأله به صنعت نشر کشور صدمه میزند. من هرگز ناشر نبودم؛ اما بهعنوان یک کتابدار از امر رعایت قانون کپیرایت دفاع میکنم؛ چراکه هرکاری که انجام میدهیم باید در چارچوب قوانین کشور باشد و کاری هم به قوانین کپیرایت بینالمللی ندارم.
در پایان، نقش کتابداران را در این شرایط و ارائه خدمات دیجیتالی و مجازی را چهاندازه موثر و مثبت میدانید؟
برخی کتابداران در طول عمر خود فقط چراغ کتابخانه را روشن نگه داشتهاند و منتظرند یکی از در وارد شود و کتابی از آنها بخواهد و سوالی بپرسد تا از جای خود بلند شوند و کاری انجام دهند. چیزی که تمام بزرگان و اهالی حوزه کتابخانهداری همواره فریاد می زنند، این است که کتابدار نباید در یک نقطه منتظر بنشیند، کتابدار باید میان مراجعهکنندگان باشد، و در همین روزها خبر دارم که برخی کتابداران یک لحظه آرام ننشستهاند و هرکاری از دستشان برآمده را از طریق شبکههای مجازی و شبکه انجام دادهاند، با مخاطبان ارتباط گرفتهاند، وبلاگ کتابخانه را فعال کردهاند و با مراجعان و دانشجویان ارتباط میگیرند و اطلاعات ردو بدل میکنند.
روی سخن من با کتابدارانی است که عادت کردهاند در کنار مردم و میان آنها باشند. حالا هم شبکههای مجازی خود را فعال کردهاند تا پاسخگوی خدمات مراجعهکنندگان باشند و کارهای ترویجی خود را با در کنار مردم بودن ادامه دهند. مدیران نهادهای ذیربط باید به کتابداران بیشتر اعتماد کنند و اجازه کارهای خلاقانه و رفتن به میان مردم را به آنها بدهند؛ کارهایی مانند ساخت وبلاگ برای ارتباط بیشتر با اهل محله و مراجعهکنندگان. کتابداران در همین ایام باید با رعایت پروتکلهای بهداشتی کنار مردم باشند و فعالیتها، شبکهها و سایتهایشان را معرفی کنند. از نظر من؛ اگر کتابداران گوشه کتابخانه بنشینند به این امید که دری باز شود و کاری برای مردم انجام بدهند، قطعا نتیجهبخش نخواهد بود.
نمونههای خوبی از کتابخانههای روستایی غیر دولتی داریم که در همین روزها ارتباطهای خوبی با اهل روستا گرفتهاند که میتواند الگوی خوبی برای همه کتابداران باشد.
نظر شما