شنبه ۱ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۷
کتاب، زبان مشترک بیمار و پزشک است

ریاحی معتقد است، رسیدن به زبان مشترک میان پزشک و مردم وظیفه‌ای است که پزشکان باید در آن کوشا باشند؛ کتاب در این زمینه سفیر خوبی خواهد بود و بستر اساسی برای به ظهور رساندن این هدف به حساب می‌آید.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) یکم شهریور ماه روزی است که ابوعلی سینا، دانشمند شهیر جهان اسلام چشم به جهان گشود و متعاقب آن روز پزشک نام گرفت. امسال شاید باید جور دیگری از پزشکان نوشت؛ بی شک ایستادگی در مقابل پاندمی کرونا آن هم به مدت چندین ماه برای حفظ جان مردم جامعه از آن جمله رشادت‌هایی است که به طور قطع آیندگان در تاریخ به نیکی یاد خواهند کرد و هیچگاه از یاد نسل امروزی فراموش نخواهد شد.
 
گفتنی است؛ پس از شیوع ویروس کویید نوزده، امروز پس از گذشت چند ماه می‌توان گفت اغلب ما یاد گرفته‌ایم که چگونه می‌توان با وجود شیوع یک بیماری نسبتا خطرناک زندگی کرد. پاندمی کرونا هر چه که هم نداشته باشد بعد از گذشت هفت ماه باعث شد اطلاعات عمومی مردم درباب رعایت اصول بهداشتی و نحوه مراقبت برای پیشگیری از آن افزایش یابد و به نوعی مردم با دنیای پزشکی به زبان مشترکی برای پیشگیری از آن دست یابند.
 
از طرفی بسیاری از صاحب‌نظران در زمینه اخلاق پزشکی معتقدند بیماران یا هر فردی که تحت درمان قرار می‌گیرد، در راه درمانی خود باید حق انتخاب داشته باشد؛ این امر مستلزم نوعی آگاهی است که پزشک به آن می‌دهد. بی شک کتاب‌ها بستر اطمینان‌بخشی برای افزایش این نوع آگاهی هستند.
 
حسام‌الدین ریاحی، متخصص در زمینه اخلاق پزشکی به مناسبت روز پزشک در گفت‌‌وگو با ایبنا درباره رسالت پزشکان در افزایش آگاهی عمومی و بایدها و نبایدها در امر تالیف معتقد است؛ پزشکان علاوه بر نقش درمان در جامعه ما نقش آموزش هم برعهده دارند.
 

 
وی با اشاره به سیرتاریخ این فرآیند خاطر نشان کرد: اگر بخواهیم سیر تاریخی این روند را مشاهده کنیم، در دوران صفویه حضور پزشکان بیش از آنکه در درمان مردم مشهود باشد، در حفظ سلامت آنان بوده است. در واقع این امر ماموریتی بوده است که امپراطوری صفویه به پزشکان داده بود که به ازای حفظ صحه مردم، پزشکان می‌توانستند درآمد بیشتری داشته باشند.
 
وی ادامه داد: درست برعکس آنچه که امروز وجود دارد. در واقع در آن زمان نقش پزشکان در قالب سالم‌سازی سبک زندگی مردم بوده است و به آن‌ها کمک می‌کردند که بیمار نشوند. اما با گذر زمان که سیستم طب سنتی ایرانی که امروزه به خوبی رشد می‌کند، از کشور ما غایب و طب جدید غربی جایگزین آن شد؛ به دنبال آن جامعه پزشکی ما این رسالت خود را فراموش کرد که باید همراه مردم در سالم ماندن باشند نه آنکه تنها به درمان بیماری بپردازند.
 
قدیمی‌ها دانش پزشکی بیشتری داشتند
این پزشک و مولف گفت: بنابراین آموزش‌هایی که در دوران صفویه برای عموم وجود داشت، دیگر به مردم داده نمی‌شد. اگر خوب دقت کنید دو یا سه نسل قبل‌تر مردم دانش پزشکی نسبتا بالایی داشتند و می‌دانستند که چگونه باید از سلامتی خود مراقبت کنند. اما متاسفانه ما به جایی رسیدیم که اگر فردی هم اطلاعات عمومی خود را در زمینه پزشکی زیاد کند مورد قبول پزشکان واقع نمی‌شود.
 
ریاحی با اشاره به تفاوت طب سنتی با طب جدید در ارائه دانش عمومی گفت: محور اصلی طب سنتی ایرانی تندرست نگه‌داشتن مردم بوده است؛ اما در طب جدید غربی درمان کردن بیماری‌ها با جزییات و روش‌های تخصصی و فوق تخصصی وجه تمایز اصلی در آموزش عمومی است. اگر خوب دقت کنیم می‌بینیم که حتی اطلاعات پزشکی در کتاب‌هایی چون حافظ و مثنوی و معنوی هم آمده است. برای مثال حافظ در دیوان مثال‌هایی برای این امر دارد. بنابراین همه مردم دارای یک دانش پایه پزشکی بودند که به آن حفظ ‌الصحه می‌گفتند.
 
موانع راه کتاب
وی افزود: اما کمی بعد، در نیمه دوم قرن بیستم غربی‌ها به طب پیشگیری رجعت کرده‌اند که ارکان اصلی آن همانی است که در ایران قدیم پزشکان به آن پایبند بودند. اکنون و با این دیدگاه فعلی در ایران نوشن کتاب برای مردم دارای موانعی است.
 
وی افزود: وقتی پزشکان وارد دانشکده پزشکی می‌شوند و با مدل‌های قرن گذشته آموزش می‌بینند به آن‌ها زبان ارتباط با مردم را آموزش نمی‌دهند. این امر در  کتاب‌های مبانی به طور کامل مشهود است. حال این پرسش مطرح می‌شود که چرا در پنجاه یا هفتاد سال گذشته درمورد یکی بودن زبان مردم با زبان پزشکان مقاومت وجود داشته است؟ یکی از این علت‌ها به نوع رابطه پزشک و بیمار برمی‌گردد که در مدل غربی رابطه پدرسالارانه یا بقراطی بوده است.
 
 
رابطه بقراطی؛ مردم ندانند بهتر است
وی در تشریح رابطه بقراطی میان پزشک و بیمار گفت: بر اساس قسم نامه بقراط دانش پزشکی را نباید در اختیار مردم قرار داد درست برعکس نگاه ایرانیان در طب سنتی. در قسم‌نامه بقراط آمده است که برای اینکه دانش پزشکی در اختیار فرد دیگری قرار نگیرد، دانش پزشکی باید تنها را در اختیار شاگردان و اعضای خانواده این دانشمند قرار داده شود. در واقع آن‌ها دارای انحصارگرایی علمی بودند. حال زمان می‌گذرد و طب امروزی شکل می‌گیرد؛ اما همچنان نگرش بقراطی وجود داشت که پیوسته دانش طب را برای خواص می‌دانند.
 
ریاحی افزود: تنها به زبان‌های یونانی و لاتین طب را منتقل می‌کردند تا مردم متوجه نشوند. در حقیقت این واژگانی که ما به کار می‌برند در دنیای پزشکی یا لاتین است یا یونانی که بسیاری از آن‌ها در زبان انگلیسی هم واژه معادل ندارند. برخلاف اینکه شاید برخی از مردم تصور کنند این واژگان و اصطلاحات انگلیسی است و شاید بخواهند در دنیای زبان انگلیسی به دنبال آن بگردند.
 
به گفته این پزشک، در دوران انفجار اطلاعات که این سال‌ها را هم شامل می‌شود آن حریمی که بقراط برای اطلاعات پزشکی گذاشته بود، شکسته شد و افرادی پیدا شدند که خواهان برگردان اطلاعات به زبان عموم بودند.
 
 
نگارش وظیفه یک پزشک است
این متخصص در زمینه مشارکت بیمار در درمان گفت: این فرایند باعث می‌شود که بیمار هم در امر درمان مشارکت مثبت داشته باشد به همین دلیل باید بداند که دقیقا نوع بیماری چیست و چه فرایندی در جسمش دارد. با دانستن جزییات بیماری، شخص می‌تواند تصمیم آگاهانه بگیرد. آن‌چیزی که امروز شما روی آن دست گذاشته‌اید یعنی تالیف کتاب برای عموم مردم نه تنها در مستندات مکتوب و کتاب‌ها کاربرد دارد، بلکه در طبابت امری واجب است. در واقع نگارش و به زبان مردم سخن گفتن چه شفاهی و چه کتبی در همه سطوح وظیفه یک پزشک است.
 
کتاب؛ سفیر پزشکان
وی گفت: با این فرآیند رابطه جدیدی باید میان پزشک و بیمار شکل می‌گیرد که در نهایت به تصمیم‌گیری مشارکتی میان پزشک و بیمار می‌انجامد. کتاب در این زمینه سفیر خوبی خواهد بود و بستر اساسی برای به ظهور رساندن این هدف به حساب می‌آید. تا کنون کتاب‌هایی از سوی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی تالیف شده است که به معادل‌سازی واژگانی پرداخته‌اند.
 
به گفته ریاحی کتاب‌هایی که به زبان ساده در علم پزشکی تالیف شده‌اند تعدادشان زیاد است، اما کیفیت یکسانی ندارند. در تعریف یک کتاب استاندارد در این زمینه باید گفت نویسنده باید واژگانی به کار برده باشد که برای توضیح آن مخاطب نیازمند منبع دیگری نباشد.
 
ریاحی درباره تالیف فرهنگ‌نامه دوزبانه میان پزشک و بیمار در آینده‌ای نزدیک گفت: خوشبختانه امروزه دید مثبتی میان گفتار مشترک میان پزشک و بیمار وجود دارد و احتمال آن می‌رود که فرهنگ دو زبانه میان پزشک و بیمار در آینده‌ای نزدیک شکل بگیرد.
 
وی ادامه داد: پزشکان حق ندارند در زمان ویزیت طوری حرف بزنند که بیماری که دارای حداقل سواد است، متوجه بیماری خود نشود. این مطالبه از سیستم آموزشی و وزارت بهداشت است.  درواقع امروزه پزشکان علاوه بر اینکه درمانگر، پژوهشگر و نویسنده هستند باید ارتباط گر هم باشند.
 
ریاحی با اشاره به حوزه ترجمان دانش گفت: کشور ما ظرفیت خوبی در ترجمان دانش دارد. به اعتقاد من در آینده‌ای نه چندان دور پایگاه‌هایی برای راه‌اندازی ترجمان دانش تخصصی در کشور به وجود خواهد آمد. شاید شاهد این باشیم که یک پزشک لزومی نداشته باشد که درباره بیماری‌ها بنویسد بلکه یک بیمار هم می‌تواند در این امر دست به قلم شود.
 
یک پزشک، یک معلم
وی افزود: در این میان پزشکان یک معلم هم هستند برخی تحقیقات نشان می‌دهد که برخی پزشکان حتی سه دقیقه هم برای بیماران خود وقت صرف نمی‌کنند. برای رسیدن به زبان مشترک خوب است خود بیماران یادداشت داشته باشند. در حقیقت مدل روابط امروز پزشکان با بیماران باید معلم وارانه باشد و نقش یک آموزگار دلسوز را برای بیمار ایفا کنند.
 
این متخصص در زمینه اخلاق پزشکی گفت: کتاب‌هایی که در راستای تقویت روابط میان پزشک و بیمار تالیف شده‌اند مولودهای مبارکی خواهند بود  که پزشکان دانش خود را به زبانی ارائه می‌کنند که برای مردم افاده معنا می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها