همزمان با آغاز ماه محرم سراغ «محمد انصار» نویسنده و پژوهشگر گرگانی اهل محله سبزه مشهد گرگان رفتیم. با او که دانشآموخته کارشناسی ارشد فقه و حقوق اسلامی و مؤلف کتابهایی چون «گلهای محراب»، «کتابشناسی استان گلستان»، «محله سبزه مشهد گرگان»، «کتابستان حماسه» است و 19 مقاله از وی که در دانشنامه سه جلدی گلستان و بیش از یکصد مقاله در نشریات محلی منتشر کرده، درباره پیشینه و تکایای محله سبزه مشهد و آیینهای عاشورایی در این محله و شهرستان گرگان به گفتوگو نشستیم که در ادامه ازنظر مخاطبان میگذرد.
لطفاً کمی درباره پیشینه و وجهتسمیه و رویدادهای محله سبزه مشهد برایمان بگوئید.
قدیمیترین سندی که نام محله سبزه مشهد در آن آمده، مربوط به سال 1230 قمری است که متن آن در جلد دهم کتاب از «آستارا تا استارباد» به قلم «منوچهر ستوده» به چاپ رسید. ولی از وجود آثار تاریخی و شواهد مربوط به دوران صفویه، میتوان گفت که پیشینه کنونی محله، بالغ بر 400 سال است.
چند وجه تسمیه برای سبزه مشهد گفته شده است؛ نخست اینکه نام سبزه مشهد برگرفته از گنبد سبز امامزاده نور در شهرستان گرگان است. همچنین گفته میشود سبز نماد سادات و مشهد، برگرفته از شهادت چند تن از امامزادگان مدفون در مسجد و قدمگاه امام حسن عسکری (ع) در آن محله است.
همچنین سبز به سبب وجود درختهای چنار، چمنهای سبز و باغهای زیبا و مشهد به این جهت بوده که اینجا محل یا مرکز تجمع مردم برای تشرف به مشهد بود، زیرا «گریگوری والریانوویچ ملگونف» نویسنده اروپایی مینویسد؛ سبزه مشهد و دروازه آن در قسمت شرقی شهر بوده و در قسمتهای شمالی آنهم برج و بارو است.
محله سبزه مشهد، سومین محله بزرگ شهر استرآباد و متصل به دروازه فوجرد بود. از آنجا که نخستین محله از ورودی دروازه فوجرد به شهر استرآباد، محله سبزه مشهد بود، احتمالاً حوادثی هم در این محدوده اتفاق افتاده است که ما اطلاعات چندانی از رویدادهای محله، جزء در دوره مشروطیت نداریم. بیشتر ساکنان این محله، طرفدار مشروطه بودند، بنا بر گزارشهای کتاب «مخابرات استرآباد» به قلم «حسینقلی مقصودلو» وکیل الدوله، مخبر انگلیسیها، اوضاع ناامنی در این محله هم حاکم بود.
تکایا یکی از عناصر بارز در محله «سبزه مشهد» شهرستان گرگان است. درباره عناوین و پیشینه و کارکرد این تکایا بگوئید.
در گذشته از تکایای محلات برای نقالی، اجرای نمایش، خوابگاه سربازان، نظامیان و افراد بیسرپرست استفاده میشد و در دهه اول ماه محرم مجلس سوگواری امام حسین (ع) برپا میشود. برخی از آنها در طول سال، اجاره داده میشود تا از درآمد آن، برای اطعام در ماه محرم استفاده شود.
بیشتر اسباب و وسایل آنجا از موقوفات و هدایای مردمی است و هر محلهای دو تکیه بانام «پیر تکیه» و «جوانان» دارد. به تکیهای که در طبقه بالای گذر ورودی به محله دیگر قرار گرفته «گوشواره» یا «وسافی» میگویند. محله سبزه مشهد، 13 تکیه دارد. متولیان تکایا خانوادههای خراسانی، وزیری، زمانی، زینعلی، نونهال، عقیلی، ایراندوست، دائمی، شفیعی، نهفته استرآباد و حزینی هستند.
مراسم عزاداری محرم در محله سبزه مشهد مانند همه محلات قدیمی شهر است. تکایا از شب اول تا شب دوازدهم اطعام میکنند. در قدیم هر محلهای برای خودش دستهای تشکیل میداد، اما بعداً تصمیم گرفته شد که چهار محله (سبزه مشهد، سرچشمه، سر پیر، دباغان) با هم یک دسته عزاداری داشته باشند. این چهار محل، در شب ششم و دهم، دسته سینهزنی تشکیل میدهند که از بزرگترین دستههای سینهزنی گرگان است.
ابتدا عزاداران محله سرچشمه، با علم و پرچم به محله سبزه مشهد میآیند و ازآنجا همگی به محله دَباغان و سَر پیر میروند. بعدازآن، همگی به ترتیب به محلات میخچه گران، پاسرو، نعلبندان و دربنو میروند و سرانجام در محله میدان مراسم به پایان میرسد.
طوق بندان در چهار محل در عصر روز ششم ماه محرم انجام میشود. رسم بر این بود که طوقها را در مصلی میبستند. هر محلهای، طوق خود را به تکیه محل خود میبندد. از سال 1380 که مصلی برای بازسازی تخریب شد، این کار در مسجد و قدمگاه امام حسن عسکری (ع) انجام میشود و تا به امروز ادامه دارد.
در این محله، به پیر تکیه سه طوق و به تکیه جوانان و میرعابدین و نُقارهچیان هرکدام یک طوق نصب میشود. در سالهای اخیر، به تکیههای دیگر نیز طوق بسته میشود که آنها همه اجزاء و متعلقات طوقهای قدیمی را ندارند.
اجزا و متعلقات اصلی طوق عبارتاند از: چوب، میله کوتاه، قیف، تنه طوق، شمشیر طوق، سینی، قمقمه. لذا این محله؛ در میان محلات گرگان بیشترین طوق را دارد. دسته روز طوق بندان چند بار در میان همین محلات دور میزند و به محلات دیگر نمیروند. تا قبل از غروب آفتاب، طوقها نصب و عزاداری به پایان میرسد. عزاداران معمولاً به دو گروه تقسیم میشوند. دسته اول میگوید:
ششم ماه محرم طوق بندان میکنیم
خارجی را از سر شمشیر بران میکنیم
دسته دوم میگوید:
سر برهنه، پابرهنه طوق بندان میکنیم
خارجی را از سر شمشیر بُران میکنیم
محله سبزه مشهد در شب یازدهم، دسته شام غریبان تشکیل میدهد. در این دسته، اهالی محل، سینهزنان به خانه کسانی که در میان دو مُحرم، عزیزی را از دست دادهاند میروند. تا اواخر دهه شصت، اهالی محله سبزه مشهد در شب دوازدهم، آیین دسته چوبی برگزار میکرد. متأسفانه پس از آن تعطیل شد.
مسجد و قدمگاه امام حسن عسکری (ع)، مصلی، امامزاده مراد بخش، درخت چنار، سقاخانه ملاقلی خانی، خانههای دائمی و اسدی پور، حمام کفشدوزان، کاروانسرای مهدی جهود، قنات سبزه مشهد، آرامگاه سید ابوالقاسم، مسجد قاضی و رضویه، پیر تکیه و سنگقبر آن، از آثار قدیمی این محله است.
در چهل سال اخیر، ساختوسازهای زیادی در محله ایجاد شد که برخی از آنها عبارتاند از: زورخانه پوریای ولی در فضای سبز، باغمزار استاد محمدرضا لطفی، انجمن نویسندگان هوران، مدارس غیرانتفاعی و... که به فضاها و ابنیه محله افزوده شد.
دریچههای قنات تاریخی و حمام کفشدوزان در زیر زورخانه و فضای سبز دفن شده است. کاروانسرای مهدی جهود در غرب محله بود که آتش گرفت و سنگقبرهای زیادی در کنار امامزاده مراد بخش و مصلی بود که همگی از بین رفتند.
آیینهای عاشورایی متعددی در شهر گرگان در دهه محرم برپا میشود که برخی از آنها چون چهلمنبر به ثبت ملی رسیدهاند، درباره این آیینها، سنتها و باورها و نذورات بگوئید.
برخی از شیوههای عزاداری در گرگان مانند سینهزنی، زنجیرزنی، روضهخوانی خانگی، علم بندان و... مشابه با تمام نقاط ایران است ولی تفاوتهای جزئی دارند. مثلاً علم بندان همان طوق بندان (توغ بندان)، گرگانیها به این صورت است که هر محلهای در روزی خاص این کار را انجام میدهد؛ اما دسته چوبی و پامنبری از آیینهای سنتی خاص مردم گرگان است.
پامنبری در شب عاشورا برگزار میشود به این صورت که مردم به خانههایی که منبر قدیمی داشتند، میرفتند و روی آن شمع روشن میکردند سپس نذری میخورند. دسته چوبی به این شکل است که در شب دوازدهم از بعضی محلات قدیمی مانند سبزه مشهد، سر پیر، دباغان و میخچه گران، دستهای به محلات دیگر میروند افراد یک چوب یا نی به طول یک متر بهطور عمودی به دست میگیرند و بر بالای سر میبرند و آن را به بالا و پایین حرکت میدهند و با دست دیگر سینه میزنند و اشعار خاصی میخوانند. تا اینکه به محله میدان میرسند و آنجا مراسم را با دعا به پایان میبرند این چوبها و مشعلها تا پایان مراسم، بهوسیله عزاداران حمل میشود.
درباره فلسفه دسته چوبی گفتهاند که وقتی خبر شهادت امام حسین (ع) به مردم گرگان رسید چونکه اسلحه یا شمشیر یا خنجری نداشتند که به خونخواهی قاتلان بپردازند با ناراحتی چوب به دست گرفتند و شعارهایی سر دادند.
نظر شما