صنعت چاپ، طی سالهای اخیر با تغییرات زیاد و مسیر پیش روی فعالان این صنعت با چالشهای ریز و درشتی همراه بوده و بسیاری در تامین مواد اولیه، خریداری ماشینهای نو و تهیه قطعات یدکی متحمل شدند که ادامه کار را برای برخی چاپخانهداران سخت کرد و برای عدهای دیگر غیرممکن ساخت.
در بخش فنی کارگرها و اپراتورهای باتجربه و ماهر در این صنعت حضور دارند اما از لحاظ پیشرفت در تکنولوژی متاسفانه بهدلیل عدم پشتیبانی مالی از اهالی این صنف و نبود تسهیلات لازم از طرف مسئولان تنها درصد کمی از چاپخانهها به تکنولوژی روز مجهز شدهاند و بخش عمده ماشینآلات موجود در چاپخانهها قدیمیاند و عمرهای ۲۰ تا ۳۰ ساله دارند.
امروز ۱۱ شهریور روز ملی صنعت چاپ است؛ روزی که به صنعتی با قدمتی بیش از یکصد سال در ایران اختصاص دارد. در گفتوگو با سه تن از دستاندرکاران و فعالان این حوزه نگاهی به چالشها و فراز و فرودهای این حوزه داشتیم؛ اسکندر خمسهپور، رئیس انجمن پیشکسوتان صنعت چاپ و یکی از فعالان حوزه لیتوگرافی، حاج ناصر کلاری چاپخانهدار پیشکسوت و حمید پورکلباسی صحاف نامآشنای دنیای نشر.
تجمیع واحدهای چاپی راهحل نهایی
یکی از فعالیتهای حوزه چاپ که به مرحله پیش از چاپ معروف است؛ لیتوگرافی است. کاری سخت و حساس که البته اینروزها به لطف دستگاههای تمام اتوماتیک فعالیت را برای دستاندرکاران این حوزه آسان کردهاست. لیتوگرافی طی سالهای اخیر تغییرات زیادی داشتهاست و اما برخی لیتوگرافان بهدلیل همراه نشدن با تکنولوژی از این غافله عقب ماندهاند.
اسکندر خمسهپور، پیشکسوت حوزه لیتوگرافی که از دوران نوجوانی با حضور در بخش چاپ سیلک اسکرین فعالیتهای خود را در صنعت چاپ آغاز کرده و بسیاری از نوآوریها در حوزه سیلک را انجام دادهاست. او میگوید: یکی از آمال و آرزوهایم این بود که اگر نمیتوانیم به کشورهای منطقه کار چاپی صادر کنیم حداقل نیازهای داخلی کشور را بهگونهای برآورده کنیم که نیازی به واردات محصولات چاپی نباشد تا ارزی که برای کالای چاپ شده صرف میشود برای توسعه این صنعت در داخل کشور هزینه کنیم.
وی با بیان اینکه معتقدم وقتی یک مرکز خرید تجاری در نزدیکی خانهتان ساخته میشود، باز کردن یک سوپر کوچک دیگر معنایی ندارد و اینکه فردی متری ۱۰۰ میلیون تومان سرقفلی یک مغازه را خریداری و سوپرمارکت راهاندازی کند. در حالیکه اهالی محل به راحتی ماشین خود را در پارکینگ مرکز خرید پارک میکنند و هر آنچه برای خانه و خانوادهشان نیاز است از آنجا خریداری میکنند.
خمسهپور افزود: البته گاهی ممکن است تولد فرزندشان باشد و بروند و از سوپرمارکت سرکوچه یک بسته شمع خریداری کنند اما برای خریدهای عمده و کلان خود قطعا به مرکز خرید میرود و نمونه این موضوع را ما امروز در صنعت چاپ کشور بهخصوص لیتوگرافیها شاهد هستیم.
وی در این زمینه توضیح داد: معتقدم امروز کارگاههای کوچک لیتوگرافی و چاپ باید تجمیع شوند و در این صورت است که دولت به خواستههای آنها پاسخ میدهد و برای رفع نیازها و مشکلات آنها پیشقدم میشود. اما اگر ۵۰ چاپخانه و لیتوگرافی کوچک تعطیل شود اصلا اهمیتی ندارد اما اگر پنج چاپخانه بزرگ و مورد نیاز صنعت چاپ و نشر تعطیل شوند دولت نمیتواند عکسالعملی نشان ندهد.
این پیشکسوت لیتوگرافی با بیان اینکه تجمیع واحدهای کوچک چاپ باید راه مشارکت را بیاموزند و تجمیع شوند، گفت: زمانی که بنگاههای بزرگ چاپ و نشر شکل میگیرد تا همه امکانات چاپی زیر یک سقف باشد. دیگر زمان آن گذشته که یک مشتری به سراغ لیتوگراف برود و زینک بگیرد بعد به سراغ کاغذفروش برود و کاغذ خریداری کند و به چاپخانه بدهد و در پایان کتاب را با ماشین به صحافی ببرد.
وی درباره معایب این شیوه کاری عنوان کرد: این کار معایب زیادی دارد زیرا اغلب کتابها در هنگام حملونقل آسیب میبینند و باطله میشوند و اینکار به سفارشدهنده خسارت میزند و هزینه زیادی میبرد و از سوی دیگر وقت زیادی از مشتری میگیرد و راهاندازی بنگاههای بزرگ میتواند تا حد زیادی این مشکلات حاشیهای را کاهش دهد.
خمسهپور همچنین با طرح این موضوع که لیتوگرافی صنعتی رو به فنا است، گفت: نه فقط لیتوگرافی رو به فنا است بلکه چاپخانههایی که با ماشینهای ۳۰ سال پیش مشغول کار هستند نیز محکوم به فنا هستند، زیرا اینروزها دنیای چاپ تغییرات زیادی کرده است و ماشینهای امروزی چاپ دیگر مثل گذشته نیستند و آپشنهای مختلفی برای تولید کتاب یا سایر محصولات به آنها افزوده شده است.
وی با بیان اینکه اینروزها معنای انبارداری صنعتی تغییر کرده است، ادامه داد: اکنون دیگر بسیاری از تولیدکنندگان و ناشر کتابهای خود را در شمارگان بالا چاپ نمیکنند بلکه ترجیح میدهند ابتدا با انتشار کتاب در تیراژ پایین ذایقه مخاطب را بسنجند و اگر بازار کتابی را دوست داشت آن را در شمارگان بالا تولید کنند تا دیگر نیازی به انبارهای بزرگ برای نگهداری کتابها نباشد.
خمسهپور در بخش دیگر صحبتهای خود به کمکاری و رکود کاری در میان چاپخانهداران اشاره کرد و گفت: بسیاری از محصولات چاپی طی سالهای اخیر از چرخه خارج شدهاند، به عنوان مثال تقویم و سررسید کمکم در حال حذف شدن است، قبوض آب و برق همه حذف شدهاند و همه اطلاعات مورد نیاز مردم از طریق تلفن همراه در اختیارشان قرار میگیرد که البته این موضوع از یکسو حسن است و از سوی دیگر بد است چون فعالیت صنایع زیردستی مثل چاپخانهها و لیتوگرافیها میخوابند.
وی در این زمینه توضیح داد: الان در مرکز شهر ۵۰ لیتوگرافی فعال است و این به معنی ۵۰ اجاره، ۵۰ منشی، ۵۰ دستگاه و ۵۰ اپراتور میخواهد اما اگر همه اینها در پنج نگاه بزرگ مجتمع شوند و پنج اجاره بدهند، پنج منشی، پنج دستگاه و پنج اپراتور داشته باشند.
خمسهپور یادآور شد: مسالهای که وجود دارد این است که اتحادیهها باید آموزش بدهند که یکی از آنها روش مشارکت است که چگونه مشارکت کنیم تا اختلاف بین ما ایجاد نشود اما مشارکت و همکاری در کشور ما بسبار ضعیف است و روحیه کار جمعی وجود ندارد و در ایران یک شرکت ۷۰ ساله نداریم اما شرکتهای ۷۰ ساله و ۱۰۰ ساله به وفور در انگلستان و ژاپن وجود دارد و به خوبی کار می کنند و هر کس میخواهد به بقای خود فکر کند نباید فکر کند همه چیز را میداند بلکه باید به دنبال آموزش آن برود.
بیش از هفت دهه تجربه...
حاج ناصر کلاری یکی از قدیمیها و پیشکسوتهای صنعت چاپ و از بازاریهای بهنام تهران است که چاپخانهاش در بازار نوروزخان قرار دارد، او یکی از خوشنامترینهای صنف چاپ به شمار میآید که از سن ۱۳ سالگی قدم به چاپخانه پسرخالهاش گذاشت و شاگردی می کرد و روزی یک تومان یعنی ۱۰ ریال دستمزد میگرفت. بعد از مدتی در دهه ۱۳۳۰ که فعالیت مطبوعات در ایران رونق گرفت به چاپخانه مطبوعات رفت و شبانهروز کار کرد تا اینکه توانست در سال ۱۳۳۱ سرمایهای چهار هزار و ۵۰۰ تومانی جمع کند که با آن مبلغ یک مغازه به قیمت ۲۸۰۰ تومان خریداری کرد. یک ماشین چاپ دستی به قیمت ۳۸۰ تومان خرید و دو – سه دستگاه دیگر هم به مرور اضافه و کار خود را آغاز کرد.
دقایقی با حاج ناصر همکلام شدیم تا از تجربیات ۷۰ ساله او بدانیم و درباره حال و روز اینروزهای چاپخانهداران کمی بدانیم. او با بیان اینکه منافع مالی چاپخانهداران نسبت به زحمات و فعالیتهایی که انجام میدهند تقریبا کمتر است، گفت: اهالی این حوزه طی سالهای اخیر با مشکلات زیادی درگیر شدهاند. در گذشته فردی به نام نوریانی بود که همه قطعات یدکی مورد نیاز چاپخانهها را تامین میکرد و در مدت زمان کوتاهی اگر نیاز به قطعه داشتیم آن را برای ما تهیه میکرد.
وی ادامه داد: اما الان اینگونه نیست و حدود ۸۰ درصد قطعات یدکی موجود نیست و باید منتظر باشیم و ساعتهای زیادی ماشینها خاموش بمانند تا قطعهها برسند در حالی که الان نمایندگی بسیاری از این دستگاهها در ایران وجود دارد ولی باز هم با مشکلات جدی روبهرو هستیم و همیشه دعا میکنیم ماشینهایمان نیاز به قطعه نداشته باشند چون گاهی حتی دهها روز باید بیکار بماند.
در کنار دیگر مشکلاتی که چاپخانهداران در حوزه تامین مواد اولیه با آن روبهرو هستند، کاهش تیراژ کتابها نیز از جمله دغدغههای این صنف به شمار میآيد، موضوعی که فعالیت دستاندرکاران این حوزه را با چالشهای جدی همراه کرده است. کلاری در این زمینه گفت: مساله اینجا است که اینروزها کتابها در تیراژهای محدود چاپ میشوند و یک ناشر اگر بخواهد خیلی همت کند نهایتا ۲۰۰ نسخه از یک کتاب چاپ میکند که البته باید بحث بعضی کتابهای خاص را جدا کرد، در حالی که به یاد دارم یک زمانی کتابها گاهی بین ۱۰ تا ۲۰ هزار نسخه چاپ میشد اما الان..
او با بیان اینکه در گذشتهای نه چندان دور چاپخانهاش ۲۴ ساعته کار میکرده است، عنوان کرد: آنروزها به دلیل حجم بالای سفارشات تا سقف چاپخانه بندهای کاغذ بود اما الان دیگر از آن خبرها نیست و آنقدر کار کم است و فضا در چاپخانه باز است که اپراتورها بعد از ناهار یک توپ برمیدارند و در سالن چاپخانه فوتبال بازی میکنند. یکی از ماشینهای ما الان بیش از یک ماه است که به اصطلاح خوابیده، یعنی کار نمیکند و دو – سه دستگاه دیگرمان به صورت محدود در طول هفته گاهی کار دارد.
کلاری با انتقاد از عدم توجه چاپخانهداران به نرخهای اعلامی از سوی اتحادیه برای دستمزدها یادآور شد: قیمت دستمزد و نرخها اصلا نظم ندارد و هر چاپخانه هر مبلغی که دوست دارد دریافت میکند، در حالی که گذشته اگر چاپخانهداری مبلغی اضافهتر از مبلغ مصوب اتحادیه میگرفت اتاق اصناف جلو میآمد واحد صنفی متخلف را جریمه میکرد و پول اضفی را به مشتری برمیگرداند ولی الان اینگونه نیست.
او با بیان اینکه در گذشته حقوق کارگران مثل امروز سالانه افزایش پیدا نمیکرد، گفت: در آن زمان حقوقها بر اساس ماهر بودن کارگران اضافه میشد و من سه تا چهارسال کارگری میکردم تا حقوقم به روزی ۲ تومان رسید و با این مبلغ روز به روز سرمایهام را بیشترکردم تا بتوانم برای خودم چاپخانه داشته باشم، اینروزها هم اگرچه شرایط کار سخت است اما باز هم خدا را شکر میکنم که چاپخانهدارم در این صنف و صنعت مشغول کارم.
دستمزدهای پایین صحافی و معضل صحافان
در صنعت چاپ، صحافی آخرین مرحله تولید یک کتاب به شمار میآید که به یک کتاب شکل و شمایل میبخشد. هنری ارزشمند که فعالان زیادی را در دل خود جای داده است. به این بهانه در پایان سراغ حمید پورکلباسی، مدیر صحافی معین و از پیشکسوتان صحافی میرویم، او که از سال ۱۳۶۰ به حوزه صحافی وارد شده و از سال ۱۳۶۵ به صورت مستقل در این حرفه مشغول کار است. وی با بیان اینکه صحافی در حوزه نشر این روزها وضعیت اسفباری دارد، گفت: از آنجایی که قیمت کاغذ و مواد اولیه چاپ افزایش قابل توجهی داشتهاست، تیراژ کتابها بهشدت کاهش داشته و این موضوع موجب ایجاد بحران اقتصادی در حوزه چاپ و فعالان این بخش بهخصوص صحافان شدهاست.
وی افزود: یکی از مسالههای مهم این است که دستمزدهای صحافی بسیار پایین است ولی برای ادامه حیات و امرار معاش خود مجبور هستند که این کار را انجام دهند و در این مسیر حتی برای از همکاران ما مجبور به تعطیلی شدهاند زیرا رکود کاری در میان صنف زیاد شده است.
پورکلباسی با بیان اینکه پابرجا ماندن برخی صحافیها به دلیل توسعه فعالیتهایشان در بخشهای مختلف است، عنوان کرد: برخی به سراغ جعبهسازی رفتهاند و برخی دیگر به سراغ کارهای چاپی رفتهاند و سفارش کار صحافی در حوزه نشر بسیار کم شده است زیرا علاوه بر کاهش کار قیمت دستمزدها در این بخش بسیار پایین است.
پایین بودن حقوق صحافها و شرایط نامساعد مالی برای این بخش از جمله موضوعاتی است که وی به آن اشاره کرد و گفت: با توجه به دستمزدهای کارگران صحاف و هزینههای جاری صحافیها در این سالها چندین برابر شدهاند و ادامه کار توجیهی برای صحافان ندارد. واحدهایی که مستاجر هستند وضعیت بسیار بدی دارد و آنهایی هم که مالک هستند سودی نمیبرند و بیشتر درجا میزنند.
پورکلباسی با بیان اینکه پایین آمدن تیراژ کتابها تا ۱۰۰ و ۲۰۰ نسخه آسیب زیادی به کار صحافان وارد کرده است، توضیح داد: صحافی تکجلدسازی برای این کتابها ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان اجرت میگیرد اما سریسازها و صحافها این رقمها را نمیدهد و قیمت صحافی جلد سخت حداقل ۱۰ هزار تومان است.
وی در بخش دیگر صحبتهای خود با اشاره به قیمتشکنی در اجرتها و تاثیر آن در صنف گفت: یکی از معضلات جدی در میان صحافان تهران این است که برخی مجتمعهای چاپی دولتی که انواع خدمات چاپی را ارایه میدهند از آنجایی که پشتوانه و بودجه مالی دارند با قیمتهای بسیار پایین کار میکنند و با واحدهای خصوصی رقابت میکنند.
مدیر صحافی معین تاکید کرد: یکی از این مجتمعهای دولتی برای یک کتاب وزیری بین ۴ هزار و ۵۰۰ تا پنج هزار تومان صحافی میکنند در حالی که اگر صحاف بخش خصوصی برای این کتاب زیر ۱۰ هزار تومان بگیرد همهاش زیان است. در صورتی که این مجتمع چون وابسته به یک سازمان دولتی است و بودجه دارد نرخ را میشکند.
پورکلباسی با بیان اینکه نرخ دستمزد صحافی بسیار پایین است، گفت: حتی میتوانم بگویم این مجتمعهای دولتی زیر قیمت مصوب اتحادیه کار میکند و قیمت آنها هیچ توجیهی برای صحافها ندارد اما برخی مجبور هستند در این فضا کار کنند در حالی که متاسفانه زیان میکنند.
وی با اشاره به دو تا سه برابر شدن دستمزد چاپ عنوان کرد: قیمت زینک نسبت به دو سال گذشته چهار برابر رشد داشته و کاغذ نیز حدود هشت برابر افزایش داشته است و حقوق کارگران طی سه چهار سال گذشته سه برابر رشد داشته اما قیمت صحافیها با اینکه اغلب کار دست است رشد نداشته است و این موضوع در درازمدت آسیب جدی به فعالان این حوزه وارد میکند.
پورکلباسی در ادامه با ارایه راهکار برای برونرفت از این وضعیت افزود: راهکار حل این مشکلات در دست صحافان است؛ اینکه در بخش قیمت با هم متحد شوند. حدود چهار سال قبل ۸۰ درصد تولیداتمان در حوزه نشر بود و مابقی کارهای فانتزی و جعبهسازی بود اما اکنون این موضوع برعکس شده یعنی ۱۰ درصد تولیدات ما به حوزه کتاب اختصاص دارد و ۹۰ درصد تولیدات ما جعبه و کارهای فانتزی شده و این موضوع نه برای من بلکه برای کشور بد است که با سالها فعالیت و سابقه در این حوزه از تخصصم دوری میکنم.
به گفته وی، گرانی ماشینآلات یک مشکل جدی برای صحافان است از سوی دیگر تعمیرات دستگاهها نیز هزینهبر است. زیرا ماشینها قدیمی و پیر شدهاند و استهلاک ماشینها نیز بیشتر شده است و این موضوع آسیبهای زیادی برای ما ایجاد کرده است.
پورکلباسی درباره اتحاد صحافان برای اجرت و دستمزدها توضیح داد: بهطور مثال کتابی که طی سالهای قبل ۵۰ هزار تومان قیمت داشت ناشران الان به قیمت ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان قیمتگذاری میکنند یا یک کتاب وزیری تا سه سال قبل ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان قیمت داشت و این کتاب الان حدود ۱۳۰ هزار تومان قیمت دارد ولی متاسفانه اجرت و دستمزد ما رشدی نداشتهاست و این موضوع، روزبهروز به زوال و نابودی صحافان منجر میشود و باید فکری جدی به حال آينده دستاندرکاران این بخش داشت.
ورود چاپخانههای دولتی به حوزه چاپ و انجام فعالیتهای موازی با چاپخانهای خصوصی از دغدغههای فعالان این صنف به شمار میآید، فعالیت این چاپخانه طی سالهای اخیر رونق گرفتهاست؛ رونقی که موجب رکود فعالیت بخش خصوصی شدهاست. چاپخانههای دولتی و شبهدولتی با ایجاد فضایی ناعادلانه بازار کسب و کار چاپخانهها را خراب میکنند، در حالیکه آنها از امکانات و تسهیلات دولتی استفاده میکنند چاپخانههای خصوصی بدون استفاده از این تسهیلات تلاش میکنند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
نگاهی به دغدغه دستاندرکاران و پیشکسوتان این صنعت نشان میدهد که چاپ بهعنوان صنعتی زیربنایی و مادر اگرچه طیف گستردهای از خدمات را به فعالان حوزه نشر و بستهبندی ارایه میدهد اما همواره بدون هیچ حمایت و حامیای تلاش میکند چرخهای ماشینش را از چالههای پیش روی خود به سختی عبور دهد تا هم بتواند حیات خود را ادامه و هم به جامعه خدمت ارائه بدهد.
نظر شما