در تقویم ملی جز روز «شعر و ادب» که با نام شهریار گره خورده، روز زبان فارسی هم داریم که با نام فردوسی عجین شده است. هزاران دیوان شعر و متون غنی و مفاخر و ادبای عالی مقدار پشتوانه این روز و این افتخار هستند. اما آیا این نام در تقویم، زبان ما را غنی و ادبیات ما را پرافتخارتر میکند؟ امروز چه کردهایم که باید بر خود ببالیم؟
از دیرباز یکی از مشکلات درس زبان و ادبیات آن بود که تصور میشد هرکس قادر به تدریس آن است؛ بنابر این در صورت وجود کمبود معلم ادبیات یا معلمان بیکار سایر دروس، این درس را همه معلمان تدریس میکردند و البته اکنون نیز این سنت ناصواب ادامه دارد. حال گل بود به سبزه نیز آراسته شد. اکنون سطوح 2 و 3 حوزوی نیز بدون نیاز به داشتن تخصص در حوزه زبان و ادبیات فارسی و گذراندن دروس کاملا تخصصی میتوانند در شرایط مساوی به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآیند. این یکی دیگر از شگفتیها و رفتارهای تبعیضآمیز و غیرعلمی و غیرکارشناسی دو نهاد مسئول تهیه این راهنما و سکوت وزارت آموزش و پرورش و البته ناشی از تفکر پشت این برنامه و نتیجه دریافت نادرست از رشته زبان و ادبیات فارسی است.
با پذیرش زیاد دانشجویان در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاههای آزاد، پیام نور و غیرانتقاعی سطح این رشته را نازل و ارج آن را زایل کردهایم. حالا همه یک مدرک بیمحتوا در دست دارند و اگر بخواهیم شعری را از رو بخوانند نمیتوانند. این رشته را به ثمن بخس فروخته و به حراج گذاشتهایم. مراکز پژوهشی و کاربردی ادبیات عملاً تعطیل است و آنچه به نام رساله و پایاننامه نوشته میشود، پایان نامه ادب و شعر و درک ادبی است. بودجههای پژوهشی تقریبا به صفر رسیده و پژوهشهای بنیادی انجام نمیشود. اگر استادان بزرگ با همت خود کاری کنند، کنند اگر نه بهایی به کارها داده نمیشود.
آموزش در دانشگاهها به خصوص از نوع غیردولتی افت کرده و واقعا در سطح و شأن این رشته نیست و دانشجویان از سطح دانش بالایی برخوردار نیستند. هرسال تعداد دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی بیشتر و درک و دانش آنها کمتر میشود. کتابهای درسی ادبیات دبیرستانها هم حال خوشی ندارد. انتخابهای ناصحیح و دسته چندم از گنجینه غنی ادبیات ملی، بیبرنامگی، عدم تازگی و سرزندگی، ترجیح منافع سیاسی و حزبی بر منافع ملی، ناویراستگی و ضعف سندیت علمی، بیبهرگی از نظرات متخصصان، نفی اصل لذتآفرینی، کاهش حجم کتابها به دلیل کاهش ساعات درسی و بسیاری عوامل دیگر کتابها را از اعتبار انداخته است. همانها که روزی با فروزانفرها و شفیعیها و هماییها و خانلریها و انوریها نوشته میشدند اکنون باید با نظارت از ما بهتران و رای صلاحدید آنان نوشته شود. این عوامل، به گواهی نقدهای فراوان در مطبوعات و نشریات علمی، باعث شده است کتابهای درسی وجاهت علمی خود را از دست بدهد.
کرسیهای زبان فارسی نقش بسیار مهمی در ترویج و اشاعه زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی در جهان داشته و دارند. حال این کرسیها با نوسانات ارزی و سیاسی و کرونا و... تعطیل و استادان اعزامی بازگشتهاند. دیر نیست که چراغ این کرسیها بر اثر بیتوجهی مسئولان رو به خاموشی رود.
وضع زبان فارسی در فضای مجازی و رسانههای ملی و مطبوعات خوب نیست. امروزه فضاهای مجازی دچار برخی آسیبهای زبانی و ادبی هستند؛ ازقبیل آمیختن زبان شعر و نثر شاعرانه با زبان معیار علمی، یکسان نبودن سبک نوشتاری؛ کاربرد وسیع شکستهنویسی، آشفتگی رسمالخط و دخالت سلیقههای شخصی و بدعتگذاری رسمالخطی، وجود غلطهای املایی بیشمار؛ مبهم بودن جملات به دلایلی چون نامعلوم بودن جای ضمیر، حذفهای نابهجا، جملات مرکب و طولانی، بیتوجهی به معنای دقیق واژگان، نشاندن اجزای جمله در جای نامناسب و بهجای هم و تأثیر پذیرفتن بیشازحد از زبان محاوره؛ راه یافتن واژگان بیگانه، مخفی؛ انتقادهای شدید و تندِ خارج از قواعد نقد و ادب؛ چاپ اشعار ناپخته و آثار غیرتکنیکی داستاننویسان و پژوهشهای عامهپسند. ازآنجاکه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دردسترس همه است، بهطور طبیعی هر نوع ادبیات و فرهنگی در آن راه پیدا میکند.
همه این مصائب و مصائب دیگر در حالی گریبان این زبان و ادبیات آن را گرفته است که در تقویم ملی جز روز شعر و ادب که با نام شهریار گره خورده، روز زبان فارسی(25 اردیبهشت) هم داریم که با نام فردوسی عجین شده است. هزاران دیوان شعر و متون غنی و مفاخر و ادبای عالی مقدار پشتوانه این روز و این افتخار هستند. اما آیا این نام در تقویم زبان ما را غنی و ادبیات ما را پرافتخارتر میکند؟ امروز چه کردهایم که باید بر خود ببالیم؟ آیا ما میراثداران خوبی بودهایم؟ ما فرزندان خلف فردوسی و بیهقی و سعدی و حافظ و ... بودهایم؟ حرمت این زبان و ادبیات چندین قرن آن را پاس داشتهایم؟ بیشک نه. نه ما و نه مسئولان و حاکمان و نه نهادهای مسئول نتوانستهاند آنچنان که باید و شاید زبان نیاکان و میراث ادبی پدران را پاس بدارند. آیا وقت آن نرسیده که به خودآییم و بهجای این دو روز، چند دقیقه اما با نیت درست و اندیشه راست و بهدور از تبلیغات به این میراث ابدی ادبی بیندیشیم و فارسی را واقعا پاس بداریم.
نظرات