چهل سال از جنگ تحمیلی میگذرد و مسلما مکتوبات ادبی و انتشار این آثار بهترین امکان برای به تصویر کشیدن مقاومت است. شما در نوشتن و نقد کتابهای دفاع مقدس سابقه پرکاری دارید. از این مسیر برایمان بگویید.
برای آغاز باید گفت که ما برای انتقال حرفهای دل خود به مخاطبان نیاز به رسانه داریم و برای به اشتراک گذاشتن این حرفها هم به یک بستر؛ تا از طریق آن بتوان با مخاطب مفاهمه و مکالمه داشت. اینجاست که از کتاب میتوان بهعنوان یکی از این بسترها استفاده کرد. کتاب، رسانهای است که در قالبها و گونههای مختلف به بازآفرینی خاطرههای تاریخی کمک میکند و ما بهوسیله آن حرفهایی را که برای گفتن داریم، میتوانیم به مخاطب خود منتقل کنیم. قالبهایی مانند داستان، خاطرهنویسی، زندگینامه و در کل قالبهای ادبی، برای انتقال حرفهایمان به ما کمک خواهند کرد. من خودم رزمنده هستم و صحنههایی را در دفاع مقدس دیدهام که بدیع و شگفتانگیزی بودهاند و دوست داشتم احساس و تجربه، بودن در آن صحنهها را با دیگران به اشتراک بگذارم و مشاهدات خود از 6 سال حضور در جبهههای جنگ، جانفشانیها، حماسه آفرینیها و ... را به دیگران و مخصوصا به نسلهای آینده منتقل کنم. ثبت این لحظهها در تاریخ ضرورتی بود که برای نوشتن احساس میشد، اینکه افراد حاضر در جنگ تحمیلی را به دیگران معرفی و در تاریخ آنها را جاودانه کنیم تا دیگران نیز با این شگفتیها آشنا شوند، درواقع احساس نیازی بود که در جامعه احساس شد و من را به نوشتن در این مورد ترغیب کرد.
محتوای کتابهایی که تا امروز در حوزه دفاع مقدس چاپ شدهاند، تا چه اندازه مخاطبپسند هستند؟
در موضوع زیباییشناختی دو مبحث وجود دارد؛ یک بحث ساختار و قالب است که شامل داستان و خاطره میشود، به این معنی که کتاب باید از نظر شکلی و قالبی زیبا باشد، همچنین باید ویژگیهای مهم نویسندگی در آن رعایت و نویسنده باید از هنر ادبیات بهره برده باشد تا یک کار جذاب و مخاطبپسند شود. به این مورد زیباییشناسی در حوزه قالب و گونه ادبی میگویند که در سینما، تلویزیون، تئاتر و رمانها دیده میشود، در نتیجه زمانی که ساختار هنری فعالیتی خوب است، این فعالیت مخاطب خود را پیدا میکند و ما در نمونههای داخلی نیز موردهایی را داریم که این زیبایی در حوزه ساختار را با خود همراه دارند. مسئله بعدی که باید به آن توجه کرد، زیبایی محتوا است و نویسندگان معمولا از این زیبایی غفلت میکنند، من معتقدم آثار مکتوب حوزه دفاع مقدس که هنرمندانه و توسط نویسندهای حرفهای با قدرت تخیل هنری و ادبی بالا به نگارش درآمده است، مانند کتابهایی چون دا، من زندهام، چند قدمی چشمان کمین، جنون مجنون و ... در تیراژهای بسیار بالا به چاپ رسیدهاند و بسیار شهرت پیدا کردهاند.
البته امکان دارد اثری در حوزه محتوا خوب باشد و در دیگر موارد کمی نویسنده در نوشتن با ضعف و نقص همراه بوده باشد؛ در این صورت نیز نباید از زیبایی محتوای اثر صرف نظر کرد چراکه اثر در حوزه محتوا خود را نشان خواهد داد و مخاطب را جذب خواهد کرد؛ در نتیجه نمیتوان گفت که آثار دفاع مقدس بدون مخاطب یا کم مخاطب است.
ما نگاهمان با نسل جدید متفاوت است و چون در صحنه حاضر بودهایم، از چیزهایی که مشاهده کردهایم یک مدل برداشت داریم، اما کسانی که در صحنه نبودند و از دور شاهد وقایع بودند، میتوانند بگویند که چقدر از راه را آمدهایم و چقدر در طی راه موفق بودهایم؛ اما از زاویه دید من باید گفت که برای حادثه شگفت دفاع مقدس مانند فتح شلمچه، عبور از اروند، مبارزه با منافقین و ... کار آنچنانی انجام نشده است.
شما در سالهای پس از اتمام جنگ، کتابهای زیادی نوشتهاید یا در مسیر تالیف آنها حضور داشتهاید. میخواهم از شما بپرسم کمیت و کیفیت آثار دفاع مقدس در چه شرایطی است؟
کمیت و کیفیت آثار دفاع مقدس راضیکننده نیست. در اینجا باید از جمله مرتضی سرهنگی که یکی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس است، استفاده کرد که میگوید «انبوه کاغذهای سفید ما را به وحشت میاندازد»، این جمله به این معنی است که در حوزه دفاع مقدس کارهای زمین مانده، خاطرات نوشتهنشده، آدمهایی که به آنها پرداخته نشده است، حوادث و شگفتیهای گمشده در لابهلای زندگی زیادی وجود دارد. طبق گفته مقام معظم رهبری نیز، نوشتن در حوزه دفاع مقدس باید 100 برابر شود؛ و این تقاضای ایشان به این دلیل است که در این حوزه بسیار کم کار شده و کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. با توجه به گفته ایشان اینطور به نظر میرسد که تا امروز کاری در این حوزه انجام نشده و یک درصد از آن چیزی که باید در مورد دفاع مقدس نوشته میشد، نوشته نشده است. در این خصوص محققین و پژوهشگران حوزه دفاع مقدس نیز میگویند که ما در زمستانِ جمعآوری خاطرات جنگ هستیم، به این معنی که در دقیقه 90 قرار داریم و زمانی باقی نمانده است؛ تعداد افرادی را که از دفاع مقدس باقی ماندهاند و هنوز صحبتی نکردهاند و کتاب خاطراتشان نوشته نشده است، بهزودی از دست خواهیم داد. درنهایت نه کیفیت و نه کمیت در این حوزه راضیکننده نیست.
ما در انجام کاری که بر عهدهمان بود، کوتاهی نکردیم؛ اما این فعالیت در این حوزه بسیار وسیع است، در این حوزه نمیتوان بهتنهایی عمق حادثه را معرفی کرد که در نتیجه کار بر زمین مانده بسیار زیاد است. میتوان گفت کاری که تا امروز در این حوزه انجام شده است، با موفقیت همراه بوده و در حال حاضر در حوزه دفاع مقدس انواع گوناگونی چون ادبیات مدرن، کلاسیک، رمان، خاطرهنویسی و ... وجود دارد، اما در هیچ کدام از این موارد کار تمام نشده و در برخی از حوزهها حتی تازه کار آغاز شده است. با توجه به اینکه کوچکترین اعضای حاضر در جنگ امروزه بین 55 تا 60 سال سن دارند و شرایطی که احتمالا آنها درگیرش هستند، فرصت زیادی برای پرداختن به تاریخ زنده دفاع مقدس را به ما نمیدهد و در حال حاضر زمان تمام شده است. راهی که تا به امروز آمدهایم، راهی طولانی و پر پیچ و خم بوده است و جنگ اکثر رزمندههای خود را از بین مردم و از بین رزمندگان، فرماندهان خود را و زمانی که جنگ تمام شد، از بین رزمندگان و فرماندهان، نویسندگان خود را پیدا کرد.
محتوای آثار دفاع مقدس به ویژه آثار مکتوب برای بهتر شدن باید دارای چه ویژگیهایی باشند؟
من در این مورد نمیتوانم توصیهای و پیشنهادی داشته باشم، حتی اگر پیشنهادی نیز داشته باشم به چه کسی باید آنها را منتقل کنم؟!
در این همه مراکز مرتبط یعنی گوش شنوایی برای شنیدن پیشنهادهای پیشکسوتی همچون شما نیست؟
مسئولان حوزه دفاع مقدس، به نویسندگان این حوزه که برای معیشت خود مشکل دارند و هزینه گذران زندگیشان را ندارند، توجهی ندارند. اصلا چه کسی به پیشنهادهای گفته شده، گوش میکند که نهضت تولید آثار برای 100 برابر شدن آثار دفاع مقدس و جریانی راه بیافتد و کار در زمان باقیمانده به نتیجه برسد؟! ما در 40 سالگی دفاع مقدس هستیم و 40 سالگی یعنی بلوغ و عاقل شدن؛ الان باید بهره ادبیات دفاع مقدس را برداریم و باید جنگ و صلح دفاع مقدس را داشته باشیم که این امر میطلبد به نویسنده، اهل ادب و تاریخ نویسان دفاع مقدس توجه شود. هنوز هم برخی از اسناد دفاع مقدس در اختیار نویسندگان قرار نمیگیرد و کسی برای یک نویسندهی حرفهای ارزشی قائل نیست. سازمانهایی که درگیر این مقوله هستند، مانند سازمان حفظ و نشر آثار دفاع مقدس، سازمانهای ادبی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری و افرادی که متصدی ادب و هنر کشور هستند، این پیشنهادات را دنبال نمیکنند. باید گفت افرادی که دلشان میسوزد و طرح و برنامه دارند، بودجه ندارند و آنهایی که بودجه دارند، دلشان نمیسوزد و احتمالا روش صحیح کار را نمیدانند.
و سوال آخر اینکه آیا با چالشهای جدی در حوزه نویسندگی دفاع مقدس روبهرو بودهاید؟
به عقیده من مهمترین چالش در این حوزه این است که پژوهشگران و نویسندگان حوزه دفاع مقدس به رسمیت شناخته نمیشوند و هیچ فردی برای این فعالیت که کاری تخصصی و حرفهای است و باید به افراد حرفهای نیز برای انجام آن مراجعه شود، ارزشی قائل نیست. موسسههایی که در حوزه دفاع مقدس برای پژوهش در این حوزه تشکیل میشود، اغلب به دنبال افرادی میروند که نوقلم هستند، برای این کار پولی دریافت نمیکنند و دغدغه معیشت ندارند، این افراد معمولا بلدِ کار نیستند و فعالیتشان به نتیجه نیز نمیرسد. در حال حاضر حرفه ادبیات، هنر و پژوهش در دفاع مقدس به رسمیت شناخته نمیشود و تا زمانی که به رسمیت شناخته نشود، نویسندگان حرفهای حوصله و پول فعالیت و صرف وقت در این حوزه را ندارند، پس در نتیجه کاری از پیش نمیرود و هیچ نتیجهای نیز حاصل نمیشود.
نظر شما