عباس پارساطلب، مصحح کتاب قهرماننامه، گفت: روابط فرهنگی میان ایران و آسیای میانه روابط مطلوبی نیست. بسیاری از نسخههای موردنیاز ما در تاجیکستان، ارمنستان و ازبکستان بود و ما نیاز داشتیم که برخی از نسخهها را از خارج کشور تهیه کنیم. این نسخهها با ماهها تلاش و نامهنگاری به دست من رسید. این یکی از عمدهترین مشکلات ما بود.
از مصحح این اثر درباره موضوع کتاب پرسیدیم. وی توضیح داد: قهرماننامه یا قهرمان قاتل داستان شخصی به نام قهرمان است که در سه سالگی توسط دیوان دزدیده میشود و به کوه قاف برده میشود. بعد از بازگشتش به سرزمین آدمیان متوجه میشود که انسان است و پهلوان کمربسته هوشنگشاه میشود. قهرمان در جنگهای میان هند و ایران میجنگد و در این حین عاشق دختر پادشاه هند میشود. همین دلدادگی نیز بهانهای میشود برای پایان این جنگها. ادامه داستان نیز مربوط به از میان بردن دیوان توسط قهرمان و پادشاهی اوست. این روایت نسخه اساس ماست. مثلا در نسخه کتابخانه مجلس قهرمان از آغاز شاه است و او پادشاهی را به هوشنگ تقدیم میکند و زال و رستم نواده قهرمان محسوب میشوند. داستانهای قهرماننامه به شیوه داستان در داستان آورده شده است. بنابراین داستانهای فرعی دیگری نیز در این اثر میبینیم. به همین علت است که این کتاب بسیار مفصل بوده. بخش گردنکشاننامه از این دسته است.
از او خواستیم که کمی درباره آثار مولف قهرماننامه برای ما بگوید، در پاسخ گفت: به جز شاهنامه منثور منسوب به ابوطاهر طرسوسی و عیارنامه که هنوز پیدا نشده و جنگنامه محمد حنفیه که هنوز منتشر نشده، باقی آثار این نویسنده منتشر شده است. حماسه قران حبشی، دارابنامه، حماسه مسیبنامه و... از این جملهاند. توفیق چاپ قهرماننامه نیز نصیب ما شد. وی در ادامه افزود: «قاتل» در اینجا معنایی منفی ندارد. کار این قهرمان کشتن کافران بوده. به همین دلیل به او قاتل میگفتند.
چاپ قبلی قهرماننامه خصوصیات علمی لازم را نداشت
این مصحح جوان درباره ضرورت تصحیح این متن گفت: در منابع متقدم قهرماننامه بالغ بر ده جلد دانسته شده است. این ده جلد شامل گردنکشاننامه، هوشنگشاهنامه و قهرماننامه میشود. اما آن چیزی که به دست ما رسیده بود، روایتی مختصر بود که مرحوم علمی در دوره پهلوی آن را چاپ کرده بود. آن چاپ استانداردهای علمی را نداشت. چاپهای سنگی دیگری هم از این اثر وجود داشت که بسیار کمحجم بودند و نمیشد به عنوان یک قهرماننامه دهجلدی به آن نگاه کرد. بنابراین پیدا کردن نسخههای مفصلتری از این اثر ضروری بود. بعد از یافتن این نسخهها کار تصحیح را شروع کردیم.
تصحیح نسخه موسوم به قهرماننامه پایاننامه کارشناسی ارشد من در رشته زبان و ادبیات فارسی بود. همه استادان میگفتند این پژوهش برای مقطع ارشد بسیار سنگین است، اما من معتقدم بالاخره باید از یک جایی شروع کرد.
او در ادامه افزود: نسخهای که من به عنوان نسخه اساس در جریان تصحیح این اثر از آن استفاده کردم، نسخه کتابخانه ملی بود/ این نسخه آغاز و انجام داشت و تقریبا همزمان با سایر نسخ قهرماننامه کتابت شده بود. در مقایسه با حجم ادعاشده برای قهرماننامه، حجم مناسبی داشت. پنج نسخه خطی دیگر هم یافت شد که دو نسخه از آنها در فنخا ذکر شده بود. سه نسخه دیگر فهرست نشده بود و آنها را در مجموعهها یافتیم و بعدا در فهرست کتابخانه ملی ثبت شد. از آنها نیز در کار استفاده کردیم.
روایتهای متفاوت نسخههای قهرماننامه
پارساطلب در جواب به سوال «چگونگی تدوین متن، پاورقی و پیوستها» پاسخ داد: ما میدانستیم که در این داستان، روایتها از نظر سیر خطی با هم تفاوت داشتند. بعضی از داستانها بودند که تنها در نسخه اساس آمده بودند. برخی نیز در نسخههای دیگر ما بودند و در نسخه اساس ذکر نشده بودند. بعضی اوقات هم علاوه بر تفاوت در داستانها، در گزارهها و عبارات نسخهها نیز تفاوت دیده میشد. وقتی تفاوت در این حد بود، در حاشیه به آن اشاره کردیم. مثلا تفاوت در نام مکانها و اصطلاحات و... . اما در مواردی که تفاوت در اپیزودها بود، در پیوستها به طور مجزا به این تفاوتها اشاره شد. در پیوست، اول روایت نسخه کتابخانه ملی آورده شده و بعد روایت سایر نسخهها با آن مقایسه شده است. وقتی هم که داستانها تنها در یک نسخه وجود داشت، خود آن داستان به طور مستقل آورده شد. متاسفانه امکان نسخهبدل دادن در این پژوهش وجود نداشت؛ زیرا نسخهها بسیار با هم متفاوت بودند. افتادگیها را نیز به کمک نسخههایی دیگر نمیشد پوشش داد. ما در این مواقع مجبور به اجتهاد بودیم و به تمام این اجتهادها در پاورقی اشاره کردیم افتادگیهایی نیز بین ورقهای این کتاب وجود داشت. در این مواقع افتادگی را با استفاده از نسخههای دیگر کامل میکردیم. به این موارد نیز اشاره شده است.
این محقق رشته زبان و ادبیات فارسی درباره ژانر نوع ادبی قهرماننامه گفت: این اثر در گروه ادبیات عامیانه قرار میگیرد. اگر بخواهیم ژانر آن را دقیقتر بررسی کنیم، میتوان آن را حماسه نیز دانست، چراکه عمده داستانها جنگ آدمیان با آدمیان یا جنگ آدمیان با دیوان است.
قهرماننامه، متنی شبیه به طومار نقالها
پارسا طلب درباره ویژگیهای زبانی این اثر گفت: برخی از لغات این اثر در دیگر متون عامیانه یافت نمیشوند و این اثر از این حیث قابلتوجه است. برخی از این واژگان در دیوانهای کهن آمدهاند. مثلا واژه تبک در دیوان سوزنی سمرقندی وجود دارد، اما هنوز معنای این لغت بر ما روشن نیست.
وی افزود: این اثر شبیه به متون نقالی دوره صفوی است. برخی از پژوهشگران گفتهاند که زبان این اثر نزدیک به متن قران حبشی است اما من چنین شباهتی را نمیبینم.
روابط فرهنگی ضعیف، سنگی جلوی پای محقق است
عباس پارساطلب درباره مشکلاتی که بر سر راه تصحیح این اثر وجود داشت، گفت: روابط فرهنگی میان ایران و آسیای میانه روابط مطلوبی نیست. بسیاری از نسخههای موردنیاز ما در تاجیکستان، ارمنستان و ازبکستان بود و ما نیاز داشتیم که برخی از نسخهها را از خارج کشور تهیه کنیم. این نسخهها با ماهها تلاش و نامهنگاری به دست من رسید. این یکی از عمدهترین مشکلات ما بود. خوب است که ما شرایطی را فراهم کنیم تا این تبادلات آسانتر شود. نهادی لازم است که واسطه بین پژوهشگران کشورهای فارسیزبان شود.
نظر شما