گفتوگو با ابوالحسنی، مدرس و محقق حوزه تاریخ شفاهی
چرا بعضی کتابهای دفاع مقدس سروصدا میکند و برخی مهجور میماند؟
مهدی ابوالحسنی ترقی میگوید: چرا باید برخی کتابها اینطور سر و صدا کنند و حتی فیلم هم درباره آن ساخته و اکران شود اما کتاب «ملاقات با غریبهها»، خاطرات آزاده سرافراز قدرتالله محرابی ناشناخته باقی بماند.
لزوم توجه به تاریخ شفاهی و استفاده از این مکانیزم در تاریخنگاری دفاع مقدس چیست؟
درباره این مسأله بین محققان و استادان دانشگاه هنوز اتفاق نظری وجود ندارد از این نظر که برخی تاریخ شفاهی را نوعی تاریخنگاری و برخی تاریخ شفاهی را صرفا یک مکانیزم و ساز و کار گردآوری دادههای تاریخی میدانند که این خوانش اخیر صحیحتر است. البته در هر دو صورت به سبک و نحلهای در میان مکاتب تاریخنگاری هم دست خواهیم یافت. اینکه ما چرا باید به تاریخ شفاهی توجه داشته باشیم و از آن استفاده کنیم، به تحول علم تاریخ و تاریخنگری و تاریخنگاری و پیشینه 70 ساله تاریخ شفاهی در جهان مدرن برمیگردد. ما نیز به تبع بقیه چیزهایی که از غرب گرفتهایم، در بحث تاریخنگاری معاصر خودمان و مکتبهای جدید تاریخنگاری به تاریخ شفاهی هم توجه کردهایم.
پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ عراق علیه ایران که در فرهنگ و ادبیات ما با عنوان جنگ تحمیلی و دفاع مقدس شناخته میشود، ضرروت استفاده از روشهای جدید برای نگارش این تاریخ را بیشتر ملموس کرد.
چرا در تاریخنگاری جنگ بیشتر به جمعآوری خاطرات فرماندهان و سرداران پرداخته شده و ردههای پایینتر در این تاریخنگاری حضور ندارند؟
اسناد مکتوبی که ما در دست داریم در ابعاد مختلف هویتی، نظامی، اداری و سیاسی است و بیشتر به مسائل کلی جنگ میپردازد. از سوی دیگر، فرماندهان میانی و رده بالا و سیاستمداران و طراحان جنگ موضوع اصلی بیشتر این اسناد هستند. در صورتی که در تاریخنگاری جدید و به تبع آن تاریخنگاری جنگ در دنیا، به تاریخ اجتماعی، فرهنگی، آثار و نتایج جنگ، مسائل جامعهشناختی، روانشناختی و قومشناختی جنگ نیز میپردازند. ضمن اینکه در تاریخنگاری ما، در بسیاری از مواقع، پیاده نظام جنگ و جبهه (رزمندگان) مورد غفلت قرار میگیرند. به همین دلیل به تاریخ شفاهی توجه ویژهای شده است.
از روزهای اول جنگ افرادی (راویان جنگ) از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جبههها حضور پیدا کردند و کوشیدند تا با ضبط صوتهای قابل حمل، در کنار فرماندهان و راویان جنگ باشند و روایتهایی را جمع و سپس این روایتهای شفاهی را مکتوب کنند. با نگارش خاطرات شفاهی جنگ، مقداری خلط مبحث شد و روایتهای شفاهی و خاطرات شفاهی با عنوان کلی تاریخ شفاهی به جامعه ارائه شد. این موضوع موجب شکلگیری برداشتی اشتباه شد که تاریخ شفاهی را با خاطرات شفاهی برابر میداند. بیشتر کتابهایی که منتشر شده عنوان تاریخ شفاهی را یدک میکشد در صورتی که اینها خاطرات خودنوشت و یا دیگرنوشت هستند که به شیوههای مختلف ادبی نوشته شده است نه تاریخ شفاهی!
شما کتابی با نام «تاریخ شفاهی و جایگاه آن در تاریخنگاری معاصر ایران» دارید و در این زمینه تحقیق و پژوهش کردهاید؛ چه تفاوتی بین تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری وجود دارد؟
در حوزه تاریخنگاری دفاع مقدس بخشی به خاطرات شفاهی مکتوبشده اختصاص دارد و این خاطرات را با نام تاریخ شفاهی به بازار عرضه میکنند. از بعد علمی باید میان تاریخ شفاهی و خاطرهنگاری تفاوت قائل شویم. همچنین تاریخ شفاهی را باید از سنت شفاهی، نقل سینه به سینه فرهنگ جامعه در طول تاریخ، متمایز کنیم. سبک چاپ و انتشار آثار حوزه دفاع مقدس، یکجور یکنواختی و خستگی میان مخاطبان ایجاد کرده است. بیشتر مطالب منتشره، مونولوگ و تکگویی است و با تاریخ شفاهی یعنی دیالوگ و گفتوگوی دو طرفه و تعامل رودررو تفاوت دارد. مصاحبه تاریخ شفاهی، باز و ساختارمند و شبکهای است و متن تولیدشده، چالشی است؛ نه مونولوگ و تکگویی که یکنفر گفته و بدون راستیآزمایی و تکمیل و تصحیح اطلاعات منتشر شده باشد. بنابراین باید بگویم که در خاطرات شفاهی روایتها به صورت یکطرفه و اطلاعات و دادهها به صورت خام بوده و بیشتر به صورت روایتی یکدست است (متکلم وحده یا سوم شخص). بسیاری از کارها راستیآزمایی نشده، منتشر میشود؛ چون روایتها، مدارک و شواهد شفاهی هستند و هنوز به سند شفاهی تبدیل نشدهاند.
در دیالوگ حاصل از مصاحبه تاریخ شفاهی، یک طرف راوی و طرف دیگر پرسشگر قرار دارد و هر دو به میزانی نامعین در تولید متن دخیل هستند. این متنها میتواند به صورت پرسش و پاسخ یا روایت یکدست منتشر شود؛ منتها این روایت یکدست با روایت یکدست خاطرهنگاری و مونولوگنگاری تفاوت زیادی در ماهیت دارد.
آثاری که با عنوان کلی «تاریخ شفاهی» منتشر میشود در چند دسته جای میگیرند: کتابهایی که پایه و اساس کار آن تاریخ شفاهی است 90-80 درصد اطلاعات بر اساس مصاحبههایی است که با راویان مختلف صورت گرفته و باقیمانده آن ممکن است اسناد و مدارک مکتوب باشد. نوع دیگر تحقیقاتی است که از اعتبار بیشتری برخوردار است و در همه جای دنیا مرسوم است و آن، استفاده از دادههای تاریخ شفاهی به عنوان یکی از مدارک و اسناد مورد استفاده در تحقیق است.
دغدغه اصلی شما در حوزه تاریخ شفاهی به عنوان معاون پژوهش و نشر در کنگره بزرگداشت شهدای شهرستان خمینیشهر چه بوده است؟
شهرستان خمینیشهر دارای 2300 شهید گرانقدر و از آن میان، بیش از 70 سردار شهید سپاه و امیر ارتش، چهرههای شاخص کشوری مانند سردار شهید غلامرضا موذنی، سرلشکر شهید محمدمهدی عموشاهی، تعدادی بیشمار جانباز و آزاده سرافراز است. عمده فعالیتهای اینجانب در حوزه تاریخنگاری دفاع مقدس در استان اصفهان به ویژه در شهرستان خمینیشهر، به عنوان یکی از شهرستانهای شاخص در زمینه فرهنگ ایثار و شهادت، انجام انواع تحقیقات و پژوهشهای تاریخی با استفاده وسیع اما علمی و استاندارد از دادههای تاریخ شفاهی بوده است. در این تحقیقات در عین حال که دادههای تاریخ شفاهی پایه و اساس کار را تشکیل داده اما ما را به شناسایی و استفاده از اسناد و مدارک مکتوب از هر نوع: اسناد هویتی (شناسنامه و کارت ملی)، اسناد شناسایی (انواع کارتها)، انواع اسناد نظامی، اسناد سیاسی، اسناد دیداری و شنیداری: فیلم، عکسها، نقشهها، کالک و... رهنمون کرده است. البته نقد و بررسی علمی این آثار به گذشت زمان و ناقدان منصف و بیغرض نیاز دارد.
به نظر میرسد که در کنگره شهدای خمینیشهر آرشیوی غنی دارید؛ لطفا درباره این آرشیو نیز بگویید.
دغدغه من به عنوان کسی که در حوزه تاریخ شفاهی کار میکنم و فارغالتحصیل تاریخ شفاهی و موضوع پایاننامه دکتریام بوده، انجام کار درست و صحیح و علمی در زمینه گردآوری و آرشیو و استفاده از اطلاعات مستخرج از مصاحبههای تاریخ شفاهی بوده است. اگر بخواهم به طور مختصر بگویم: «در کنگره بزرگداشت شهدای شهرستان خمینیشهر، بیش از 3000 ساعت مصاحبه تاریخ شفاهی (صوت و فیلم و متن)، دهها ساعت فیلم و گزارش خبری دوران دفاع مقدس (اعزام نیرو، مصاحبه رزمندگان و وقایع جبههها) و نزدیک به 50 هزار قطعه عکس مربوط به دوران دفاع مقدس (پرسنلی و گروهی) گردآوری و آرشیو، قابل دسترسی و بازیابی، شده است.»
تاکنون چه کارهایی در کنگره بزرگداشت شهدای شهرستان خمینیشهر انجام دادهاید؟
معاونت پژوهش و نشر به عنوان یکی از معاونتهای کنگره بزرگداشت شهدای شهرستان خمینیشهر براساس طرحی مدون و مصوب، با سه زیرمجموعه خود: گردآوری اسناد و مدارک، ساماندهی اسناد و مدارک و مدیریت نگارش و تدوین آثار و با به کارگیری نیروهای متخصص در مدت 4 سال و تا زمان برگزاری اجلاسیه کنگره در سال 1395 فعالیتی مستمر و منظم داشت. این معاونت در زمینه تدوین علمی زندگینامه سرداران شهید، زندگینامه شهدای شاخص، خاطرات شهدا و رزمندگان شاخص، خاطرات جانبازان بالای 70 درصد از کارافتادگی، خاطرات آزادگان، شهدای اقشار مختلف جامعه (کارگری، دانشآموزی و دانشجویی، طلاب و روحانیون و...)، تاریخ رزم شهرستان در دوران دفاع مقدس (به عنوان مثال در عملیات خیبر)، شهدای محلات و... دست به تحقیق، پژوهش و انتشار 24 عنوان کتاب و 73 عنوان کتاب جیبی زده است. تمامی این آثار بر اساس مصاحبههای تاریخ شفاهی شکل گرفته و به وسیله انواع اسناد مکتوب موجود در مراکز اسنادی مانند مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، یگانهای رزمی سپاه و ارتش در استان اصفهان، اسناد منتشره و اخبار و گزارش نشریات آن دوران، تصحیح و تکمیل شده است. از آنجایی که رزمندگان شهرستان خمینیشهر بخش قابل توجهی از نیروهای لشکر هشت نجف اشرف را در آن زمان تشکیل میدادند، تاریخ رزم آن در ادوار مختلف جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به ویژه در عملیات خیبر، محرم و کربلای 5 از اهمیت به سزایی برخوردار است. نکته آنکه نوع و جنس فعالیت کنگره و معاونت پژوهش و نشر آن موجب جلب نویسندگان و فارغالتحصیلان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاهها در رشته تاریخ و دیگر رشتههای علوم انسانی و مشارکت در تحقیق و پژوهش و تدوین آثار کنگره بوده است. این ویژگی منحصر به فرد است.
در این کتابها به چه نکاتی توجه کردهاید که این آثار را از دیگر کتابهای این حوزه متمایز میکند؟
علاوه بر آنچه درباره استفاده حداکثری از منابع مکتوب و غیرمکتوب گفتم، یکی از ویژگیهایی که ما در آثار خود سعی کردیم رعایت کنیم و مطابق با استاندارد جهانی است، این است که تمام مطالب در کتابهای ما دارای ارجاع علمی و رفرنس است حتی کتابچهها که زندگینامه شهدا را به طور مختصر و در قطع پالتویی در خود جای داده است. این معیار علمی را هنوز هم بسیاری رعایت نکرده و نمیکنند. البته ارجاع به صورت دقیق و پینوشت یا پاورقی نه به صورت معرفی کلی و مبهم منابع!
ویژگی دوم تهیه و جانمایی ایندکس یا فهرست اعلام و اسامی اشخاص و مکانها و مؤسسات و یگانها و... در انتهای همه کتابها حتی مجموعه خاطرات بوده است. این خصوصیات باعث شده تا کارهای کنگره شهدای خمینیشهر در نوع خود کمنظیر باشد. در سطح استان اصفهان، جدیدترین اثر مربوط به دوران دفاع مقدس تدوین 6 جلد دانشنامه شهدای دانشآموز استان اصفهان با فرمت و ساختار ویژه و کاری منحصر بهفرد بوده است چون نمونه و مشابه آن تاکنون وجود نداشته است. ملاکها و معیارهای علمی مذکور در تمام آثار منتشره تحت نظارت علمی بنده، به طور کامل رعایت شده و تمامی دستاندرکاران این طرحها به آن پایبند بودهاند؛ اگرچه هزینهبَر بوده و متأسفانه بسیاری از نویسندههای حوزه تاریخنگاری دفاع مقدس به آن عادت نداشتهاند اما ارزش آموزش و استفاده را داشته است. قضاوت با آیندگان خواهد بود.
کار دیگر جمعآوری و گردآوری دادهها به ویژه تاریخ شفاهی بر اساس ملاکها و معیارهای معتبر در جهان بوده است. این معیارها از سوی برخی مراکز معتبر علمی و اسنادی مانند سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران رعایت و اجرا میشود؛ برگزاری کارگاههای مصاحبه تاریخ شفاهی به صورت شخصی و گروهی در مراکز مختلف مانند لشکر نجف اشرف و لشکر امام حسین (ع)، کنگره شهدای خمینیشهر، حوزه هنری، دانشگاه و سازمان فرهنگی شهرداری اصفهان و تربیت نیروی متخصص و شفاهیکار، اشتغالزایی و به کارگیری بخشی هرچند کوچک از این نیروها، ساخت و تجهیز استودیوی ضبط مصاحبه، تشکیل آرشیو صوت و تصویر، بایگانی اسناد مکتوب و اسناد دیداری و شنیداری، آرشیو متن مصاحبه به زبان گفتار و نوشتار و استخراج کلیدواژهها و کدها و ساماندهی صحیح آن برای بازیابی سریع اسناد با بهرهگیری از نرمافزارهای تولیدشده توسط نیروهای متخصص خود کنگره، مهمترین اقدامات معاونت پژوهش و نشر کنگره بزرگداشت شهدای شهرستان خمینیشهر بوده است. جریانی که به همت نیروهای مخلص در این منطقه و حمایتهای مردمی همچنان ادامه دارد. این فعالیتها دارای ارزش افزوده مانند تهیه فیلم و کلیپ و انواع بزرگداشتها نیز بوده است.
با توجه به این مواردی که از آثار کنگره شهدای خمینیشهر گفتید چرا هنوز این آثار ناشناخته مانده است؟
شاید بدشانسی مراکزی مانند کنگره بزرگداشت شهدای شهرستان خمینیشهر، این باشد که این کارها بیرون از مرکز (تهران) انجام میشود و برای بسیاری از مردم ناشناخته است. این آثار در تهران منتشر نمیشود تا برایش تبلیغ و سپس دیده شود. در نگاه اول خود جامعه ایثارگری به علت تواضع ذاتی و فرهنگ اولیه ایثار و شهادت، برای تبلیغ و یا انتشار حدیث خود به صحنه نمیآید. آنها نمیخواهند دیده شوند و این مسأله بسیار بارز است. عدم حضور بخش اعظم راویان دفاع مقدس در پیرامون مرکز باعث شده که دیده نشوند.
مساله بعدی توزیع ناعادلانه و نامناسب آثار دفاع مقدس است. به نحوی که آثار منتشره در مرکز و توسط نهادها و مراکز شناختهشده، بارها و بارها چاپ و در توفیقی اجباری در سراسر کشور توزیع می شوند در حالی در مورد سایر استانها وضعیت به گونهای دیگر است. به عنوان مثال، در استان اصفهان، ما رزمندهای داریم با نام سید علی موسوی که به «سید بلبلی» معروف است. اگرچه در اینترنت و فضای مجازی و آرشیو صدا و سیما، فیلمهایی کوتاه از حضور او در جبههها وجود دارد و در میان رزمندگان بسیار مشهور است اما مجموعه خاطرات او با عنوان «سید بلبلی» مهجور و غریب مانده و فقط در سطح اصفهان توزیع شده است. این اثر از نظر مستندبودن روایات، شیوه تدوین، جذابیت و ناگفتههای فراوان مخصوصاً درباره گردان یونس و غواصان شهید، از اهمیت بالایی برخوردار است.
چرا باید برخی کتابها اینطور سر و صدا کنند و حتی فیلم هم درباره آن ساخته و اکران شود اما کتاب «ملاقات با غریبهها»، خاطرات آزاده سرافراز قدرتالله محرابی ناشناخته باقی بماند. خاطرات و تاریخنگاریهای کنگره درباره روزهای آغازین جنگ در خوزستان مانند کتاب فاتح تپهها و یا روایات جذاب و شیرین و عبرتآموز جانبازان بالای 70 درصد از کارافتادگی در کتاب «نیمه راه بهشت» و یا «ایثارگران گمنام» (آنچه بر خانواده این دسته از جانبازان گذشته)، نیز سرنوشتی اینچنین داشته است. کارهای خوب که در استانهای دیگر غیر از تهران انجام میشود باید توسط ناشران مرکز دیده و به صورت عادلانه منتشر و توزیع شود تا مانند بقیه کتابها مورد اقبال عمومی قرار گیرد. اگر میخواهیم دوران جنگ تحمیلی و تاریخ هشت سال دفاع مقدس به درستی نگارش و تدوین و بررسی و تحلیل و به نسل جوان معرفی شود، باید انحصاری که بعضی از مراکز در چاپ و انتشار دهها بار آثار خود و بازار عرضه آن دارند، شکسته شود. چرا یک کتاب باید به چاپ 150 برسد ولی 2000 نسخه از نمونه کتابهای بالا در شهری فرهنگی مانند اصفهان به فروش هم نرسد. این چیزی نیست مگر همان نابرابری در انتشار و توزیع آثار! صدا و سیما هم باید در خدمت معرفی آثار دفاع مقدس در سراسر کشور باشد نه آثار و مراکز خاص!
نظر شما