در نشست نقش حضرت زینب(س) در اربعین مطرح شد؛
چرا امام حسین(ع) در قیام عاشورا اهل بیت را به همراه خود میبرد؟
یعقوب توکلی گفت: امام حسین (ع) اگر اهل بیت را در مدینه رها میکرد اولین اتفاق که میافتاد دستگیری و اسارت خانواده بود که امام مجبور میشد برای این موضوع خود را تسلیم کند.
یعقوب توکلی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ گفت: در جریان قیام عاشورا سیدالشهدا(ع) و اصحابش از مدینه حرکت کردند و به مکه رسیدند و از مکه به سمت کوفه آمدند و در این مسیر شاهد حضور خانواده اهل بیت امام حسین(ع) هستیم که حدود 63 تن از زنان همراه سیدالشهدا هستند. در این مسیر تعداد مردان به تناوب تغییر کرده و طیف نهایی مردان در برخی منابع 132 تن و در منبعی متاخر که به واقعه عاشورا نزدیکتر است 72 تن اعلام شده است.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا امام حسین(ع) در این قیام عاشورا اهل بیت را نیز همراه خود میبرد؟ گفت: در بین منتقدان عاشورا این مساله مطرح است که امام حسین(ع) میخواست روایتگرانی داشته باشد که شاهد عینی ماجرا هستند و این روایتها را دقیق مینویسند. امام حسین(ع) میتوانست لشکرنویس و روایان دیگری داشته باشد اما ترجیح میدهد اهل بیت خود را همراه ببرد.
توکلی ادامه داد: هر روزی که در اسارت طی میشد مشکلات و سختیها بیشتر میشد. شاید یکی از هزاران بلایی که بر سر حضرت زینب(س) رفته در منابع دینی و تاریخی نیامده و ما توصیف درستی از این رویداد نداریم و حافظه تاریخی ما از آنچه که بر سر حضرت زینب آمده بسیار کم است. بعد از عاشورا سپاه اموی که مدینه را تصاحب کردند جنایت و فجایعی اتفاق افتاد که قابل وصف نیست. امام حسین(ع) اگر اهل بیت را در مدینه رها میکرد اولین اتفاق که میافتاد دستگیری و اسارت خانواده بود که امام مجبور میشد برای این موضوع خود را تسلیم کند. این واقعیتی است که در فضای تاریخی آن روزگار تجربه شد.
وی افزود: امام حسین(ع) میگوید من با شما و شما با من میجنگید و به سمت خیمهها نروید اما آنها سرها را پیش چشم زنان و کودکان بریدند. ماموریت خولی این بود که سر امام حسین(ع) را در تنور خشک کند و آن را روی نیزه بگذارد تا کودکان و اهل بیت ببینند. تصور این اتفاق برای خانوادهها چیست؟ جنگ در عاشورا تمام نشد بلکه تازه شروع شد و زنان را میبینیم که در گروگان و اسارت دشمن هستند. هنگامی که زنان به اسارت برده شدند امکلثوم(س) و حضرت زینب(س) در ورودی شهر نان و غذا نخواستند بلکه لباس درخواست کردند. وقتی سفر همراه با اسارت باشد و قاتلان نیز نگهبان اهل بیت باشد هر ظلم و ستمی میتواند انجام بدهد.
توکلی ادامه داد: قیام امام حسین(ع) در کربلا خاتمه پیدا نکرد و یکی از هزاران این واقعه بیان نشده است و ما مدیون این مساله هستیم نه اینکه بخواهیم رنج جامعه را زیاد کنیم بلکه باید در حافظه تاریخی بماند و نقش ببندد که چرا این اتفاق افتاده است. ماجرای اربعین حقایق بسیاری را آشکار کرد و در این واقعه تاریخی میبینیم که تمام ملتهای منطقه سنتهای یکسانی دارند و سخنها و شعرهایشان یکسان و زبان فهم آنان یکسان است. روح مشترک عاشورایی در تمام سرزمینها جریان دارد.
وی افزود: اربعین یک تحول بزرگ در جهان اسلام است و من بر این باور هستم که اتفاق بزرگی در جریان است که ما را در جهان اسلام پیش خواهد برد. این یک رویداد تاریخی است که روح مشترکی دارد. در هنگامی که مسافران اربعین بار سفر میبندند، شاهد کرامت و بزرگی بیشتری در میان مردم نسبت به یکدیگر هستیم. زیارت اربعین تجربه منحصر به فردی است که در دیگر زیارتها و آیینهای مذهبی نمیبینیم.
سپس بشیر سلیمی گفت: سفرنامههای بسیاری در حوزه حرکت منسجم اربعین نوشته شده اگر چه کافی نیست و باید این مسیر ادامه پیدا کند. یکی از مشکلاتی که در کل روایت ما از عتبات عالیات است این مساله است که موضوعات مذهبی، حدیث، روایات و شور مردم در این مراسم به تصویر کشیده شده اما نکات فنی این عملیات که چطور این مراسم برگزار شده و دستاندرکاران آن چه زحماتی را کشیدند، حوزه حمل و نقل چگونه بوده و چه خدماتی انجام شده، اسکان زوار چطور بوده بسیار کم کار شده و باید بیشتر در این زمینه فعالیت کرد.
وی افزود: اگر در سایتهای علمی معتبر مثل نورمگز، سیویلیکا و... جستجو کنید شاید به انگشتان یک دست نرسد که خدماترسانی به زوار به شکل مقاله نوشته شده باشد اما در حوزه احادیث و شور مردمی کارهای بسیاری انجام شده است.
سلیمی در طرح پرسشی به این مساله پرداخت که چرا کتابهای ما در حوزه مذهبی نمیتواند به جایزه جهانی دست یابد و بسیار کم این اتفاق میافتد و گفت: در سفرنامهنویسی مذهبی در حوزه اربعین باید بیشتر از تکنیکهای داستاننویسی استفاده شود. هر چه پیرنگ داستان قویتر باشد و عناصر داستاننویسی را رعایت کنیم میتواند مخاطبان بیشتری را به سوی خود جلب کند. شاید اگر چنین کتابهایی منتشر شود الگویی برای داستاننویسی در این حوزه باز شود.
وی افزود: اگر در این کتاب شخصیتها با هم بیشتر گفتوگو میکردند و احوالات درونی مولف کمتر در آن ذکر میشد بهتر بود. همچنین اگر نگارش کتاب یکدست بود خوانش بهتری داشت. برخی جاها پاورقی ندارد و اگر پاورقیها نیز یکدست شود بهتر است. باید فلسفه علمی اربعین بیشتر مطرح شود و هنوز جای کار بسیاری دارد.
سلیمی ادامه داد: اربعین عامل وحدت مسلمین جهان شده است و هر چه از زبان مردم عراق اربعین را روایت کنیم طیف جامعهشناسی مکتب آنال را بالا میبرد و این مساله ارزش بسیاری به نوشتههای کتاب میدهد.
وی همچنین انتقادهایی را بسیار دقیق به کتاب وارد کرد و از توکلی درخواست کرد که در چاپهای بعدی بتواند این موارد را در کتاب جای دهد.
پاسخ به انتقادات
توکلی نیز در پاسخ به انتقادها گفت: من میخواستم روایت عینی خود را از اربعین بنویسم و درصدد ترسیم عملیات دولت و سازمان حج و زیارت در این کتاب نبودم. در کتابی که پیشتر نوشته بودم به این مساله پرداخته بودم. نگارش این سفرنامه با مشکلاتی همراه بود برخی از دوستان حتی نمیخواستند نامشان در کتاب بیاید. برخی از موسسهها نیز پاسخگوی پرسشهای ما نبودند. حتی دوستانی که از این مراسم عکس گرفته بودند در انتشار این کتاب عکسی به ما ندادند!
وی عنوان کرد: همان زمان که من مشغول جمعآوری اطلاعات این کتاب در اربعین بودم دانشگاه هاروارد نیز گزارشی از اربعین گردآوری کرد که با تجهیزات بسیار بالایی آمده بودند و من بسیار دست تنها و با دو تن توانستم این سفر را روایت کنم.
نظر شما