ایوب سیفزاده، مدیر انتشارات یاس نبی، فارغالتحصیل رشته مدیریت صنعتی است و سالهاست در حوزه نشر و تالیف کتاب فعالیت دارد. علاوه بر فعالیت حرفهای، بهنوعی زندگی شخصی وی نیز با کتاب عجین شده است. سیفزاده یک کتابدوست، کتابخوان و کتابباز فعال در استان آذربایجان شرقی است و بزرگترین دغدغه فکری خود را ترویج فرهنگ کتابخوانی بین مردم میداند. شنیدن وصف حال و روز کتاب در تبریز از زبان مردی که با فرهنگ کتابخوانی بزرگ شده، بهانهای شد برای حضور چند ساعته در دفتر کار او و گفتگویی ساده و بیآلایش با این فعال فرهنگی.
چه شد که قدم در وادی نشر گذاشتید؟
من از کودکی علاقه زیادی به کتاب خواندن داشتم و از وقتی به یاد دارم از همان سن شش، هفت سالگی کتاب میخریدم و کتاب هدیه میگرفتم. آنقدر کتاب داشتم که دیگر نتوانستم جایی در خانه برای آنها پیدا کنم و برای خودم قفسه کتاب تدارک دیدم. کار فرهنگی همیشه دغدغه من بوده و هست. مدتی هم کانون تبلیغاتی داشتم. طی مدت حضورم در حوزه انتشارات هیچگاه احساس پشیمانی نکردهام، چون عاشق حرفهام هستم.
بهعنوان فردی که حدود 20 سال است در حوزه نشر فعالیت دارید، بزرگترین چالش شما و همکارانتان را در این صنف، در چه میدانید؟
بزرگترین مشکل فعالان این حوزه، نبود پشتوانه و تشویق از سوی متولیان است. ما در «یاس نبی» حدود سال 89- 90 از نرمافزار اختصاصی «جی بوک» برای انتشار کتابهای الکترونیک استفاده میکردیم درحالیکه از هیچ حمایتی برخوردار نبودیم. ما تنها ناشر استان هستیم که خلاف روال عادی توانستهایم در شهر قم شعبه بزنیم.
ظاهرا شما همزمان با انتشار نسخه چاپی کتاب، نسخه الکترونیکی آن را هم با تخفیف و هم رایگان ارائه میکنید. این کار با منطق ریاضی شما جور میآید؟!
من چنان به کتاب علاقه دارم که دلم میخواهد همه جا در دسترس مردم باشد. حتی در این شرایط اقتصادی و کرونایی کشور که میدانم قدرت خرید مردم خیلی کمتر از قبل شده است، بیشتر کتابهایمان را با 50 درصد تخفیف ارائه میکنیم تا افرادی که از نظر مالی توان خرید ندارند، از خواندن کتاب محروم نشوند. برای همین من و همکارانم در یاس نبی به حداقل سود نشر کتاب قانع هستیم. معتقدم اگر در این کار دنبال طمع نباشی، برکت وارد زندگیات میشود. بهطوریکه تا حالا نشده ما در این مجموعه معطل بمانیم.
اما در رابطه با سود و حساب و کتاب باید بگویم، اگرچه ما تعداد زیادی از کتابهایمان را رایگان یا با تخفیف 50 درصدی عرضه میکنیم، اما به لطف خدا با سفارش پروژههای پژوهشی یا تولید محتوا از سوی نهادهای مختلف درآمدزایی میکنیم.
بهعنوان ناشر، بیشتر تمایل به چاپ کتاب کاغذی دارید یا ارائه نسخه الکترونیکی؟
من کاملا موافق با افزایش کتابهای الکترونیکی هستم و امیدوارم روزی برسد که چاپ کاغذی به کمترین حد ممکن برسد. نشر الکترونیک را هر طور نگاه کنی، سرشار از حُسن است. مخصوصا که همیشه در دسترس است. واقعیت این است که الان موانست با گوشی برای خیلیها عادت شده است. خُب چه بهتر میشود به جای چرخ زدنهای الکی در تلفن همراه، یک کتاب الکترونیکی بخوانیم.
من همیشه به حال اروپاییها غبطه میخورم که بیشترشان در سالنهای انتظار، داخل هواپیما، قطار، مترو و حتی لب ساحل، کتاب به دست دارند، اما ما ایرانیها همیشه و همه جا فقط گوشی به دست هستیم.
لطف دیگر نشر الکترونیکی که بسیار هم برای من مهم است، حفظ منابع طبیعی است و اینکه با کاهش چاپ کتاب، طبیعت میتواند نفسی تازه کند. علاوه بر اینها باید گفت، در نشر الکترونیک هزینه خدمات فنی چاپ کاهش مییابد و افراد بیشتری میتوانند کتاب بخوانند. همچنین محدودیت مکانی و زمانی در ارائه تازههای نشر و سایر تالیفها خود به خود از بین میرود. از طرف دیگر هم با توجه به اینکه فضای خانههای امروزی روز به روز کوچکتر میشود، نگهداری از کتابها سختتر شده است.
حال تبریز را از بابت فرهنگ کتاب و کتابخوانی چطور میبینید؟
چندی پیش که ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی آمار سرانه مطالعه استان را اعلام کرد، واقعا ناراحت شدم. سرانه کتابخوانی در تبریز در مقایسه با شهرهای تهران، مشهد، اصفهان و... خیلی خیلی پایین بود. این نشان میدهد متولیان امر در حوزه فرهنگسازی ضعیف عمل کردهاند. من همیشه به شوخی میگویم تبریز شهر علامههاست، بیشتر مردم تبریز خود را علامه میدانند و فکر میکنند همه چیز را میدانند و همین امر باعث میشود علاقهای برای خواندن و افزودن اطلاعات و دانش خود نداشته باشند.
صحبت از قیاس بین تبریز و سایر کلانشهرها از بابت فرهنگ کتابخوانی شد؛ فکر میکنید دلیل ایجاد چنین فضایی در تبریز چیست؟
یک مساله مهم وجود دارد که در شهری مثل تهران، حتی اگر کتابخوان هم نباشی، باز هم کتاب نوعی نماد روشنفکری به شمار میآید و داشتن کتابخانه شخصی در خانهها افتخار است اما در تبریز بجز قشر دانشگاهی و فرهنگی، این امر چندان رایج نیست. اغلب مردم خرید کالاهای لوکس و دکوری را بیشتر میپسندند تا قفسه کتابخانه! من تبریز را شهری سرد میبینم که کمتر کسی تلاشی برای تغییر شرایط آن انجام میدهد.
البته طبیعتا فضا هم مهم است، فرض کنید در تهران کتابها بهمحض انتشار در دسترس مردم قرار میگیرند، اما در شهرستانها بجز آثار شاخص، دسترسی به همه تازههای نشر وجود ندارد.
امسال بهدلیل شیوع ویروس کرونا، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار نشد. این اتفاق به اقتصاد شما آسیب زد؟
راستش را بخواهید نه! حداقل برای «یاس نبی»، بود و نبود نمایشگاه کتاب تهران فرقی نمیکند؛ ما بیشتر کتابهایمان را ازطریق فضای مجازی به فروش میرسانیم و از سراسر کشور و حتی کشورهای خارجی مشتری داریم. برای همین نیازی به حضور در نمایشگاه نداریم. بهنظر من نمایشگاه کتاب مخصوصا در شهرستانها بیشتر محل عرضه کتابهای کمک درسی است.
نظرات