شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۸
قرارگرفتن در وادی اعتقادی شیعه شرط نوشتن و تحلیل اربعین است

حجت‌الاسلام محمدباقر انصاری گفت: نویسنده و جامعه‌شناسی که در وادی اعتقادی شیعه نباشد، جریان اربعین را سیاسی تحلیل می‌کند، در حالیکه ریشه این حرکت که مردم را به سوی کربلا می‌کشاند، اعتقاد به امام حسین(ع) است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در سال‌های اخیر زیارت اربعین فرصتی برای نویسندگان حوزه ادبیات دینی و آیینی فراهم کرده تا در مواجهه با تجربه پیاده‌روی در این مسیر، آثاری در قالب‌های مختلف از سفرنامه گرفته تا داستان و ... خلق کنند. با وجود این، به نظر می‌رسد که نوشتن از اربعین و تجربه‌هایی که در مسیر نجف به کربلا برای هر فردی رخ می‌دهد، هنوز به مرحله کمال نرسیده و تجربه‌ای نو است که می‌توان در سال‌های آینده به پخته‌تر شدن آن امید داشت. این را می‌توان از قالب‌های ادبی که نویسندگان و اهل قلم طی سال‌های گذشته در آن طبع‌آزمایی کرده‌اند، پی برد. در ادامه گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمدباقر انصاری، نویسنده و محقق حوزه دین، معارف اسلامی و تاریخ و سیره اهل بیت(ع) درباره ویژگی‌های آثار امروزی در حوزه دین و اندیشه و به طور خاص با موضوع اربعین را می‌خوانید.
 
با توجه به پیوستن اقشار مختلف جامعه به پیاده‌روی اربعین و تأثیرات فرهنگی ـ اجتماعی آن، ضرورت بررسی و شناخت این آیین مذهبی چیست؟
اصل مسأله دو نگاه دارد، یک نگاه پیاده‌رفتن است و یک دیدگاه زیارت حضرت سیدالشدا(ع) است. این مسأله در طول سال هم مستحب است و می‌شود انجام داد. اینکه اختصاص به اربعین پیدا کرده درواقع یک تداعی و یادواره به آن اضافه می‌شود و آن بازگشت اسرای کربلا، حضرت زینب(س) و خاندان امام حسین(ع) از شام به کربلاست که اربعین به کربلا رسیدند و طبعاً مردم می‌خواهند بگویند که همزمان با آن برگشتن، ما هم به سمت کربلا می‌آییم و یاد آن ماجرا را زنده می‌کنیم و ساختار پیاده‌روی اربعین از این سه مجموعه ایجاد شده است.
 
موضوع دیگر که در رابطه با اربعین حائز اهمیت است، این است که چطور شد اهل بیت و خاندان امام حسین(ع) بعد از 40 روز توانستند به کربلا بازگردند و اینکه وقتی سر دوراهی رسیدند مأمور یزید گفت: ما موظف هستیم، حرف شما را گوش کنیم که می خواهید به مدینه بروید یا کربلا که آنجا خاندان امام حسین(ع) درخواست می‌کنند که حتماً ما را کربلا ببرید و این‌ها موضوعاتی است که باید توسط نویسندگان مورد توجه قرار گیرد و همچنین حضور دوباره اهل بیت(ع) در کربلا و اتفاقاتی که افتاد و همچنین رفتن آنها از کربلا به مدینه و اینکه حضرت رباب آنجا ماندند و به مدینه برنگشتند، مجموعه این رخدادها باید در قالب کتاب اربعین تألیف و منتشر شود و در اختیار مردم قرار گیرد. البته کارهای بسیاری انجام شده و کتاب‌های بسیاری مرتبط با این موضوع در این سال‌ها تألیف شده است.
 
در واقع راهپیمایی کربلا از ایام قدیم مرسوم بوده، اما چند سالی که راه کربلا بسته بود، این موضوع از ذهن مردم پاک شد و یک احیاء دوباره لازم داشت که مسأله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک نماد به نمایش گذاشته شود. این فرهنگسازی که در سال‌های اخیر انجام شده کار جالبی بوده و کتاب‌های بسیاری نیز در این زمینه هم به زبان فارسی و هم عربی نگاشته شده است.
 
طی سال‌های اخیر تلاش‌هایی از سوی جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان در غالب زائر ـ محقق صورت گرفته، با این وجود به نظر می‌رسد سفرنامه‌نویسی درباره راهپیمایی اربعین نسبت به گستردگی آن چندان رشدی نداشته است، نظر شما در این باره چیست؟
سفرنامه‌های زیادی در سال‌های اخیر نگاشته شده اما آنها که به عنوان محقق به این سفر معنوی می‌روند، نباید در ثبت و ضبط لحظات این سفر و واقعیات آن کوتاهی کنند، چون اغلب افرادی که در این سفر حضور دارند و می‌نویسند اکثراً اهل تحقیق نیستند و تنها ماجرای سفر خود را می‌نویسند که البته قابل استفاده است، اما تحلیلی ندارد.
 
افرادی که اهل کار و تحقیق هستند، کمتر فرصت می‌کنند به این سفرها بروند و اگر موفق شوند باید وقتی بگذارند که این نوشته‌ها را تبدیل به کتاب کنند. نکته مهم اینکه متأسفانه برخی جامعه‌شناسان و مذهب‌شناسان عمق مسأله و نگاه شیعه را به امام حسین(ع) درک نمی‌کنند و نمی‌دانند که شیعه با چه دلی راه میافتد و این راه را می‌رود، شیعیانی که اکثراً از فقرا هستند و با سخت‌ترین شکل این راه را طی می‌کنند. جامعه‌شناسی که در وادی اعتقادی شیعه نباشد این جریان را سیاسی تحلیل می‌کنند و برخی از همدلی‌ها می‌گویند در حالیکه ریشه این حرکت، اعتقاد به امام حسین(ع) است که مردم را به آنجا می‌کشاند نه کسب نتایج دنیوی، به عنوان مثال اسم این حرکت را عظیم‌ترین راهپیمایی جهان می‌گذارند در حالیکه به راهپیمایی‌هایی که در کشورهای دیگر با اهداف اجتماعی انجام می‌شود، ربطی ندارد، فقط از نظر پیاده بودن شباهت دارد و بقیه اعتقاد و قلب و محبت است و برخی از کسانی که در این باره گفته و نوشته‌اند چون خودشان در اعتقادات شیعه عمیق نبوده‌اند، تحلیل‌هایشان هم خیلی عمق نداشته و آن چیزی نیست که در حال اتفاق افتادن است.
 
راهپیمایی اربعین چه پتانسیل‌هایی برای ارتباطات میان فرهنگی بین کشورهای مسلمان دارد؟
از نظر من، اینطور نیست که این راهپیمایی برای این ساخته شده باشد که ملت‌های مسلمان که امام حسین(ع) را دوست دارند، بیایند و همدیگر را از نزدیک ببینند و بهم انتقال فرهنگ دهند، چون در آنجا همه در حال حرکت و خسته شدن هستند و به این فکر می‌کنند که به کربلا و امام حسین(ع) برسند و به کربلا که می‌رسند اینقدر ازدحام زیاد است که وقت صحبت و انتقال فرهنگ نیست، اما اگر می‌گفتند که در اربعین فرهیختگان کشورهای مختلف در کربلا دور هم جمع شوند و مثلاً کنفرانس دهند، همین معنا را داشت، اما اتفاقی که در سال‌های قبل افتاده اصلاً ظرفیت انتقال فرهنگ ندارد، بلکه اجتماع همه فرهنگ‌های معتقد بر سر یک اعتقاد است و آن اعتقاد به حضرت سیدالشهدا(ع) و اجر زیارت است.
 
ضرورت شبکه‌سازی بین نویسندگان آئینی و شاعران برای پرداختن به اربعین چقدر احساس می‌شود؟
قطعاً هر شاعری که بخواهد درباره اربعین یا هر موضوع دینی شعر بگوید، ادعا ندارد که در این زمینه عالم است، بلکه فقط شعر را خوب بلد است و عالم هم شعر بلد نیست، بنابراین ضرورت شبکه‌سازی قطعی است و طبعا عالم خودش و جامعه را نیازمند شعر می‌داند و شاعر نیز باید با عالم در تماس باشد تا آنچه که در شعر لازم است از طریق منابع پیدا کند و شاعر هم باید مقید باشد که خلاف واقع نگوید و باید از عالم منابع را درخواست کند و طبق آنچه در روایات است شعر بسازد که نتیجه‌اش فرهنگ مستحکمی می‌شود. بسیاری از شعرهای قدیم ارزش سندی دارد، چرا که از روی روایت و واقعیت ساخته شده نه از ذهن خالی شاعر، در رابطه با مسأله اربعین یا هر قسمت از محرم اگر همه شعرها مستند باشد این شعرها حکم حدیث را پیدا می‌کند و خودش یک مستند می‌شود، اما اگر ساخته و پرداخته اذهان باشد ارزش و اعتبارش را از دست می‌دهد و فقط ادبیاتش برجا می‌ماند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها