اگرچه اهالی جبهه و جنگ در قم او را بهخوبی میشناسند اما شاید جوانترها ندانند که راوی این کتاب چه نقش مهمی در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس داشته و سالهای سال بینشان مانده است. نام «شیخ اقبالیان» با بسیج قم و اعزام بسیجیها به جبهه گره خورده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«تجربه ثابت کرده بود وقتی بچهها عالِم یا مسئولی را در جبهه میدیدند شور و شوقشان بیشتر میشد. احساس نمیکردند تنها هستند. گاهی وقتها حرف یک عالِم تا ماهها بچهها را روی پا نگه میداشت. از سوی دیگر، بسیاری از روحانیون و بزرگان هم خودشان از من میخواستند که به منطقه بروند. آیتالله غیوری، سیدمحمد سعیدی، و بسیاری دیگر را نیز چند بار با خود به منطقه بردم. آیتالله مشکینی و آیتالله بهاءالدینی را هم بچههای دیگر آورده بودند. با این حال عدهای از روحانیون بودند که طاقت یک شب ماندن در منطقه را نداشتند. یکبار دوسه تا از فضلای حوزه علمیه را به جبهه بردم. شب در مقرمان در اهواز مستقر بودیم. یکی از آنها که خیلی ترسیده بود، با اصرار و التماس به من گفت: «شما رو به خدا ما رو همین امشب برگردون.»
کتاب «حجره شماره دو» بهقلم رضا یزدانی، در قطع رقعی در 344 صفحه و به همت حوزه هنری قم چاپ و منتشر شده است.
نظر شما