اما بلاگر کتاب کیست؟ بلاگر کتاب به یک تعبیر، کسی است که کارش معرفی کتابهای تازه و مرور کتابهای قدیمی است. او نهتنها یک خواننده فعال است بلکه به سببی راهنماییهایش میتواند به عنوان یک مرجع راهنماییکننده برای خرید کتاب به حساب بیاید و میتواند نقطه تاثیرگذاری در بازار کتاب و نشر باشد و همچنین استفاده صحیح و آموزنده از فضای مجازی را گسترش بدهد.
«هاجر کفیل»، یکی از بلاگرهای کتاب در اصفهان است. او در دانشگاه درس بازیگری خوانده و در حوزه سینما و تئاتر فعالیت کرده است؛ اما از جایی به بعد ترجیح داده است در این حوزه فعالیتی نکند. او به خبرنگار ایبنا میگوید: یک سال است که در یک کتابفروشی کار میکنم. خیلی از دانشجوها را میبینم که در اوایل کار خود هستند و خیلی کسی نیست که آنها را در حوزه کتاب راهنمایی کند. تنها با حجم زیادی از کتابهای معرفیشده از سوی استادانشان مواجه هستند. این من را یاد زمانی میانداخت که دانشجو بودم و از جهت راهنمایی در حوزه کتابخوانی کسی را نداشتم که به من بگوید باید چه کنم و چه بخوانم. بعد که به دانشگاه رفتم متوجه شدم که چقدر عقب هستم! به واسطهی استادانی که داشتم، با کتابهایی آشنا شدم و خواندم و بعد در مسیر درست قرار گرفتم.
او ادامه میدهد: من در کتاب فروشی میدیدم که خیلی از دانشجوهای هنر، با کتابهای پایه رشته تحصیلی خودشان آشنایی ندارند و حتی استادانشان هم این کتابها را به آنها معرفی نمیکنند. من همان زمان سعی میکردم با مراجعین، زمان زیادی گپ بزنم و لیستی از بایدها را به ایشان معرفی کنم. بعدتر به فکر فعالیت گستردهتر افتادم و در فضای مجازی آغاز به کار کردم. همان کتابهایی را که خواندم - و معتقدم باید خواند - در صفحه مجازیام معرفی میکنم و به اشتراک میگذارم. نظرسنجی میکنم و نظرهای مختلف را به اشتراک میگذارم.
خانم کفیل با اشاره به موج گرفتن صفحههای مجازی عامهپسند میگوید: متاسفانه چه بخواهیم و چه نخواهیم ابتذال انگار طرفدار بیشتری دارد. اوایل از این بابت خیلی ناراحت بودم، اما چیزی که خوشحال و باانگیزه نگهم داشته است و باعث شده ادامه بدهم، همان شاید ۱۰ مخاطب جدی است که ممکن است داشته باشم. این فضا خیلی به من آموخته است و حتی اساتید و دوستانی را در آنجا یافتهام که من را به چالش میکشیدند و باعث بهبود کارم میشدند. متاسفانه استقبال از کتابهای روانشناسی زرد و پرفروش خیلی زیاد شده است و من حتیالامکان از آنها معرفی نمیکنم.
«طهورا ریاحیزاده»، یکی دیگر از فعالان این حوزه است. دانشجوی مشاوره روانشناسی و فعال حوزه کودک که تازگی شروع کرده به فعالیت از طریق صفحه مجازی. او به خبرنگار ایبنا میگوید: من یک مدت فکر میکردم که ما مردمی هستیم که کاملا بدون اطلاعات و بدون فکر کردن، عادت به اظهار نظر داریم. به این فکر میکردم که چرا حتی حاضر نیستیم کمی در مورد موضوعی مطالعه کنیم و بعد با قطعیت باورهایمان را ارائه دهیم؟ چرا اصرار داریم که ما درستترین منطق را دارا هستیم؟
او ادامه میدهد: در فضای اینستاگرام میدیدم که بلاگرهایی هستند که هیچ حرکت مثبتی انجام نمیدهند یا خودشان و بدنشان را به اشتراک میگذارند یا از روزمرهشان و صبحانه و ناهار و شامشان میگویند. به این فکر میکردم که دیدن زندگی شخصی افراد چه تاثیری روی ما دارد؟ چه میشویم؟ چقدر با دیدنش رشد میکنیم؟ چقدر فکر میکنیم؟ چقدر ذهنمان را درگیر میکنیم؟ آیا این بلاگرها باعث میشوند ما به فکر فرو برویم؟ سپس تصمیم به تاسیس یک صفحه گرفتم و ترجیح دادم حتی اگر شد با 10 نفر شروع کنم. چقدر خوب است که این چند نفر در کنار تمام دروغها، اداها و مضحکهها پنج ثانیه حتی مکث کنند، اسم کتابی را به ذهن بسپارند و بعد بروند عکس غذاهای مختلف را ببینند!
خانم ریاحیزاده در پایان سخنانش این نکته را یادآور میشود: کاش ما بیشتر کتاب میخواندیم تا برای دفاع از باورهایمان، دست کم از جملاتی پر قدرت استفاده میکردیم، نه صدای بلندتر!
بلاگر کتاب یا بلاگر کباب؟ این درگیریِ ذهنی بسیاری از کتابخوانهایی است که در فضای مجازی هم فعالیت دارند. اما بیشک فعالان حوزه کتابخوانی در فضای مجازی کم روی دیگران تاثیر نگذاشتهاند و بسیاری از نوجوانان را به خواندن کتاب ترغیب کردهاند و این امر را ترویج دادهاند.
نظر شما