افزایش تعداد موزعان در بازار کتاب/ 1
پایدار: نگران تازهواردها نباشیم/ ورود صاحبان فکر و سبک مغتنم است
مدیر نشر و توزیع کتاب دانشگاهی و سایت کتابفروشی فردا معتقد است، ورود چهرههای تازه به حوزه توزیع، بهشرطی که استانداردها و قواعد موجود لحاظ شود، نهتنها نگرانکننده نیست، بلکه مغتنم است.
مسعود پایدار، مدیر نشر و توزیع کتاب دانشگاهی و سایت کتابفروشی فردا، افزایش تعداد موزعان کتاب را عاملی نگرانکننده نمیداند، چراکه به گفته او اگر حلقههای نشر فعالیت استاندارد خود را ادامه بدهند، نگرانی از بابت افزایش تعداد توزیعکنندگان وجود نخواهد داشت.
در سال های اخیر تعدادی از ناشران اقدام به توزیع کتابهایشان کردند و از طرفی تعداد شرکتهای توزیع کننده روبه افزایش است، افزایش تعداد موزعان در چرخه نشر آیا میتواند به روند فعالیت موزعان با سابقه آسیب وارد کند؟
پس از قریب به چهار دهه فعالیت در نشر و توزیع کتاب که بخش عمده آن در حوزه نشر دانشگاهی سپری شده و نشر و توزیع در موسسه ما توامان صورت گرفتهاست، عرض میکنم که اگر تولید فرهنگی و تولید فنی آثار دانشگاهی بهصورت کیفی و استاندارد پیگیری شود و سامان یابد، موزعان و ناشران قدیمی نباید نگرانی از ورود ناشران یا افراد جدید در توزیع کتاب داشتهباشند. نشر کشور؛ بهویژه نشر دانشگاهی، چندسالی است که در وضعیت دشوارتری قرار دارد. هزینههای تولید افزایش زیادی داشته و از سوی دیگر شمارگان کتاب به شدت تنزل پیداکردهاست.
موسساتی که به علت منزهخواهی مدیرانشان، هزینه تولید کتابهایشان نسبت به رقبایشان بیشتر، قیمتهای آثارشان پایینتر است و البته آثار مناسبی منتشر کردهاند، نه تنها با حضور ناشران و افراد جدید در توزیع کتاب مشکلی ندارند؛ بلکه ورود ناشران و توزیعکنندگان صاحب فکر و صاحب سبک را مغتنم میدانند.
نباید از فعالیت نوورودان نگران بود
در موسسه ما همراه با انتشار کتاب، آثار شمار بزرگی از ناشران؛ بهویژه ناشران دانشگاهی توزیع میشود؛ چرا که اغلب ناشرانی که در انتشار کتاب دانشگاهی فعالیت میکنند، درصد عناوین خوش فروششان زیاد نیست و بنابراین مقیاس تولید و سپس توزیع کشوری آنها نمیتواند مقرون به صرفه باشد. با تعدادی محدودی کتاب منتشر شده از سوی یک ناشر، ارتباط موفق، موُثر و سراسری میان او و مراکز تهیه کتاب سراسر کشور به وجود نمیآید؛ بنابراین برای ارتباط بهتر با خریداران کلی کتاب اعم از کتابفروشیها، موزعان و کتابخانهها، نمایشگاهها، نهادها و نظایر آن، ناشرانی هستند که غیر از کتابهای خود، همزمان کتابهای سایر ناشران را نیز تهیه و توزیع میکنند. ناشرانی که کار توزیع را هم انجام میدهند، در رستهی ناشر-موزع شناخته میشوند. در اصطلاح بازاریابی، این دسته از ناشران «جنس خود را جور میکنند» و این، به ارتباط فعال ناشر و توزیع بهتر کتابهایش و ماندگاری بیشتر او در بازار کمک میکند. کتابفروشیهایی که قفسههای خود را با کتابهای مورد نیاز پر میکنند، بهدلیل جور بودن جنس اینگونه ناشران، به سمت خرید از آنها حرکت میکنند.
یکی از موُثرترین روشهای ماندگاری و حضور تاثیرگذار، حرکت به سوی ایجاد مشارکتها در تولید، فروش و توزیع از سوی گروهی از ناشران است. اما در پاسخ به پرسش شما عرض کنم که با گذشت زمان و نحوه تولد و میرایی سازمانهای نشر در ایران، طبیعی است که افرادی از این حرفه خارج و برخی دیگر وارد شوند. این مسائل بهصورت طبیعی همیشه بوده است و نباید از فعالیت نوورودان نگران بود. باید دنبال کار و حرفه خود بود و تولید بههنگام و درست، همراه با توزیع خوب و سراسری داشت و ارائه تخفیف مناسب به کتابفروشیها و دیگر مراکز تهیه کتاب نظیر نمایشگاهها و کتابخانهها را همراه ارتباط با مخاطب نهایی در دستور کار قرارداد. اگر توزیعکنندگان کتاب، فعالیت خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند، میتوانند در حرفه خود تابآور باشند و اگر نگرانی از سوی ناشران باشد، متوجه ناشر-موزعانی است که به تولید عناوین مشابه فاقد کیفیت و تکثیر غیرقانونی آثار دیگران اشتغال دارند.
تکاپوی عناصر سودجو برای تکثیر غیرقانونی کتاب
با توجه به کاهش شمارگان کتاب، کتابفروشیهای شهرستانی با مشکلاتی مواجهاند و شمار کتابهایی که سفارش میدهند، در مقایسه با چند سال پیش، کاهش محسوسی پیدا کردهاست. همچنین تهدید از سوی کسانی است که در رسته کتابفروشی یا توزیع یا نشر اقدام به چاپ و انتشار غیرقانونی کتابها میکنند؛ یعنی به موازات بازار شفاف و سالم، بازارغیرشفاف و روابط ناسالمی ایجاد میکنند که سلامتی نسبی صنعت نشر را به مخاطره میاندازد. همچنین ناشرانی که عرف بازار و سود عادلانه ذینفعان مستقیم صنعت نشر مانند کتابفروشیها را مراعات نکنند، و مثلاً در اعطای تخفیف به کتابفروش و موزع خِسّت بهخرج دهند و شرایط پرداخت کتابفروشان و توزیعکنندگان را سخت کنند، موجب میشوند عناصر سودجو به تکاپوی بیشتری برای تکثیر غیرقانونی دست بزنند.
شرایط سخت چنانچه باعث شود تا ناشر در نحوه فروش کتاب، مثلاً تخفیف کمتر یا دریافت نقدتر سوق یابد، سودجویان باز در موقعیت سوءاستفاده بیشتری قرار میگیرند. اگر ناشری تولید مناسب، عناوین خوشفروش و نوآوری داشتهباشد، کارش را بهخوبی انجام بدهد، نباید نگران افزایش تعداد توزیعکنندگان باشد؛ حتی میتواند در چهره نوورودان به این حرفه، مشتریهای جدید برای سازمان نشر و توزیع خود جستجو کند.
مسائلی که باعث کاهش تقاضای کتاب شدهاند
به نظر شما با در نظر گرفتن شرایط گرانی مواد تولید کتاب، درصد دریافتی توزیعکننده و شرایط سخت کتابفروشان که در نتیجه کاهش خرید کتاب شکل گرفتهاست، آیا شرایط میتواند باعث بهوجود آمدن تفاوت در پارامترهایی که توزیعکننده پیش از این برای ناشر و کتابفروش در نظر میگرفت، باشد؟
شمارگان کتاب کاهش قابل توجهی یافته و این مساله محدود به زمان همهگیری بیماری کووید ۱۹ نمیشود، این همهگیری، مساله را تشدید کردهاست. اگر به عنوان ناشر، کتابی را 10 سال پیش در شمارگان معینی منتشر میکردیم، امروز تجدید چاپ، و از آن دشوارتر؛ تجدید ویرایش همان کتاب تا یک دهم شمارگان قبلی منتشر میشود. این مساله، در نتیجه کاهش تقاضای کتاب است.
در حوزه نشر دانشگاهی، عواملی دستبهدست هم داده و باعث شدهاست تقاضای کتاب کاهش زیادی پیدا کند. یکی ترکیب سنی جمعیتی است؛ اگر 15 سال پیش یک میلیون و 500 هزار متقاضی ورود به آموزش عالی بودند، الان این مطالبه به 50 درصد رسیدهاست. پس کاهش تقاضا به ترکیب هرم سنی و تولد کمتر هم مربوط است؛ یعنی شمار نوجوانان که به سن تحصیل در دانشگاه رسیدهاند، کمتر از یکی دو دهه پیش است. مشکلات دیگری نیز مطرح است؛ بخشی از استادان دانشگاهها برای دریافت امتیاز در ارتقای رتبه دانشگاهی، کتابهایی را تالیف، ترجمه و بهعنوان منبع دانشجویان خود اعلام میکنند. از این نظر، عناوین کتابهای کممشتری، افزایش مییابد و کتابهای مهمتر در آن گروهها خوانده نمیشود یا در مضیقه فروش قرار میگیرند. از طرف دیگر، رسانههای رقیب کتاب کاغذی ایجاد شده و در کنار همه اینها، تکثیرهای غیرقانونی بهصورت کاغذی و مجازی افزایش یافتهاست.
باید با تکثیر غیرقانونی برخورد جدی شود
متاسفانه سیاستهای حمایتی و حقوقی بهصورت درست بهکار گرفته نمیشود. نمیشود تکتک ناشران پیگیر تخلفات کسانی باشند که تکثیر غیرقانونی میکنند؛ بلکه قوانین باید اصلاح شوند و با تکثیر غیرقانونی، برخورد جدی شود. مجموعهای از این دست مشکلات باعث محدودیت در نشر و فروش کتاب شدهاست. در نتیجه؛ دارندگان پروانه نشر و کتابفروشیهای بیشتری این حرفه را رها میکنند. اما فرصتهایی نیز برای ناشران نوآور ایجاد شدهاست. ناشر باید سازمانی با برنامهریزی مدرن و راهبردی طراحی و نیروهای خود را به اشکال مختلف بازسازی کند، بازاریابی اصولی داشتهباشند، گروههای هدف خود را دقیقا شناسایی و ارتباط مدرن و موثری با آنها برقرار کند، در یک کلام، نیاز مشتریان را خوب بشناسد و درغیر اینصورت، از این حرفه خارج میشود. ناشرانی که بازار هدف را میشناسند و تولید به موقع و درست دارند، ماندگارترند.
پس؛ ناشران و توزیعکنندگان دیرپا نباید نسبت به ورود و حضور افراد و مراکز جدید که شفاف و با برنامه و درست کار میکنند، نگرانی داشتهباشد؛ بلکه آنها را در توسعه بازار میتوانند مشتری خود تلقی کنند. مساله اصلی اختلاف و تفاوت میان نسل جدید ناشران و نسل قدیم آنها نیست؛ تفاوت جایی است که عدهای بخواهند بهصورت غیرشفاف و غیرقانونی فعالیت کنند. هرچند گروه اخیر چندصباحی فعالیت مخرب دارند اما با آشکارشدن زیان این فعالیتشان از این حرفه، به حرفه دیگری کوچ میکنند، اما آسیب خود را به بازار کتاب وارد میکنند.
حمایتهای دولتی باید بنیادین باشند
برای اینکه بازار کتاب فعالی وجود داشتهباشد، بهنظر شما بیشترین وظایف بر عهده ناشر، موزع و کتابفروش است یا اتحادیه ناشران و کتابفروشان و وزارت فرهنگ و ارشاد هم باید کمک کنند؟
ناشر، کتابفروش و موزع باید ساختار سازمانی درست و با برنامهای در نشر، فروش و توزیع داشتهباشند. بازاریابی درست و شناخت مخاطب البته بخشی از کار ناشر است. ارتباط سازنده میان حلقههای زنجیره نشر، کتابفروشی و توزیع از همه مهمتر است؛ لیکن اقدامات نهادهای موثر در صنعت نشر مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اتحادیههای صنفی و نهادهای فرهنگی مانند انجمنهای فرهنگی تخصصی نشر میتوانند بسیار تاثیرگذار باشند. حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمیتواند بهصورت دائم یا درازمدت معطوف به چگونگی تخصیص یارانه کاغذ و دیگر ملزومات نشر یا پیگیر واگذاری وام قرضالحسنه برای صنف باشد؛ زیرا تاثیر حیاتی بر فعالیت ناشر حرفهای ندارد. حمایتهای دولتی باید بنیادین باشند. علاوه بر اینکه مهمترین عامل، سازماندهی و ساختار و برنامهریزی درست برای تداوم فعالیت نشر حیاتی است.
برخی حمایتها، در مقاطعی میتواند مفید باشد. اما حمایتهای غیربنیادین تا چه زمانی باید ادامه باشد؟ دولت حدود سه دهه حمایت مستقیم در قالب کاغذ یارانهای، وام ارزانقیمت و وام کمبهره داشتهاست. وضعیت صنعت نشر پس از این حمایتها امروز در چه مسیری قرار گرفتهاست؟ شمارگان کتاب و میزان مطالعه مردم و حتی تحصیلکردهها در چه حدی است؟ حمایتها هدفمند نبودهاست. در حمایت هدفمند، باید طی زمان محدود و معین، حمایت شوندگان از حمایت بینیاز شوند، اما وقتی صنعت نشر مدام در فکر حمایتهای مستقیم دولت در اعطای کاغذ و تسهیلات باشد، سرانجام خوبی نخواهدداشت.
نظر شما