فولادیان، نویسنده آثاری چون «اندیشههای اجتماعی کارل پوپر»، «نظریهها و پارادایمهای مشارکت در جامعهشناسی»، «تعیین شاخصهها و مولفههای دینداری»، «پدیده همسرآزاری» و «پدیده زنان آسیبدیده خیابانی» است. «جامعهشناسی کاریزمای ملی» تازهترین اثر اوست که در سال جاری توسط انتشارات علمی، فرهنگی به چاپ رسید؛ کتابی که در 660 صفحه میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که کاریزما چگونه به وجود میآید، تحت چه شرایطی مردم گرد رهبر کاریزماتیک جمع میشوند و به او خصلتهای کاریزمایی نسبت میدهند و مشتاقانه از او اطاعت میکنند؟
این کتاب از 3 فصل تشکیل شده است؛ در فصل اول به شرح ادبیات تحقیق میپردازد و سعی بر تعریف واژه کاریزما دارد و در دو فصل دیگر با بررسی جامعه ایران در دو دوره قاجار و پهلوی به گفته نویسنده اثر، به این سوال اصلی پاسخ میدهد که اساساً کاریزما در چه برهههایی از زمان، تاریخ و اجتماع امکان ظهور و بروز دارد.
اما رویکرد دوم، به گفته این استاد دانشگاه، نگاه جامعهشناسانه به موضوع است که او در این نگاه به این میپردازد که در چه شرایط اجتماعی کاریزما ظهور پیدا میکند، آیا واقعا خود رهبر کاریزماتیک اهمیت دارد یا نه برعکس، کسانی که کاریزما را قبول میکنند، کاریزما را باور میکنند و با شور و شوق تمام زندگی روزمرهشان را فراموش میکنند و به گرد رهبر کاریزمایی جمع میشوند، آنها هستند که اهمیت دارند.
فولادیان گفت: رویکرد دوم، نگاه پیرومحور است، بنابراین اهمیت و تأکید خودش را بر پیروان قرار میدهد و میخواهد این را بگوید که وقتی شرایط اجتماعی به گونهای باشد که در آن پیروانی ایجاد بشوند که از ساختارهای اجتماعی خود رها شده و در شرایط بحرانی قرار داشته باشند، در آن هنگام کاریزمای خود را پیدا کرده، به سمت او متمایل میشوند و زندگی روزمره خود را رها میکنند و با شور و شوق از فرمانهای رهبر کاریزمایی حمایت میکنند.
فولادیان در کتاب «جامعهشناسی کاریزمای ملی» فارغ از اینکه این افراد چه ویژگیهایی دارند، به بررسی ساختارهای اجتماعی دو برهه تاریخی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی میپردازد؛ اینکه ساختار اجتماعی در انقلاب مشروطه و ساختار اجتماعی در انقلاب اسلامی به چه شکل بوده و این فرایند ساختاری، چه تحولی را از سر گذرانده است.
این پژوهشگر در همین رابطه ادامه داد: اما وقتی به انقلاب اسلامی میرسیم و دوره پهلوی را مرور میکنیم، میبینیم با مهندسیهای کلان اجتماعی که در دوره پهلوی اتفاق میافتد، ساختارهای کلان اجتماعی دچار تحولات بسیار جدی میشود، نظام ایلات و عشایری فرو میریزد، نظام روستایی به واسطه سیاستهایی که حکومت پهلوی در پیش میگیرد رو به نابودی میرود، نظام شهری ساختار درونی خود را از دست میدهد، سیل مهاجرت به سمت شهرها رخ میدهد و حاشیه نشینیهای گسترده شکل میگیرد.
لذا به گفته این استاد دانشگاه، نظام شهری بهعلت این مهاجرتها دچار تحولی بنیادی و اساسی میشود و حتی وقتی به انقلاب نگاه میکنیم، میبینیم که همین مهاجران هستند که گِرد رهبر کاریزماتیک جمع میشوند.
نظر شما