در نشست شیوههای کتابخوانی جمعی کودکان و راههای دسترسی آسان به کتاب مطرح شد؛
ناشران باید رویکرد جدیدی در معرفی کتابهایشان داشته باشند
کارشناسان معتقدند؛ ناشران باید در نحوه معرفی کتابهایشان تجدیدنظر کنند و معرفیها استاندارد باشد. در این زمینه ناشران باید مثل کتابخانه ملی یکسری اطلاعات برای مخاطبان در ابتدای کتابهای خود منتشر کنند.
در ابتدای این نشست احمدرضا آذربايجاني پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان در سخنانی با اشاره به مباحثی که قرار است در این نشست به آن اشاره شود، گفت: ما در این نشست به آسیبهایی چون مطالعه در دوران قبل و بعد از کرونا که کودکان ایرانی چه میزان به کتابهای غیردرسی توجه داشتند.
وی ادامه داد: یکی از آسیبهایی که خانهنشینی کرونا مطرح کرده، این است که روند آموزش که پیش از این در مدارس جریان داشت، تغییر کرده و به خانه آمده است؛ خانهای که قبلا فضای استراحت بود، الان هم کلاس درس است و هم محل بازی و هم استراحت.
آذربایجانی با اشاره به ادامه تغییرات در عصر کرونایی عنوان کرد: از سوی دیگر فضای مجازی که پیش از این یک سرگرمی برای کودکان بود، الان محلی برای ارائه برنامههای درسی شده و کارکرد آن تغییر کرده است. در کل میتوان گفت که کرونا همه این موارد را تغییر داده اما میتوان بهعنوان فرصتی برای رشد و توسعه یادگیری از آن استفاده کرد.
در ادامه این نشست مدیر انتشارات شهرتاش و نویسنده حوزه کودک با اشاره به اوضاع کتابخوانی قبل و بعد کرونا گفت: این دوران را دورانی طلایی برای معلمها، خانوادهها و ناشران میدانم. البته معتقدم نباید عجول بود و زود قضاوت کرد؛ چون در دوره انتقال و پیدا کردن خود هستیم، ولی این فرصتی است که نباید بهراحتی از آن عبور کنیم.
وی افزود: از سوی دیگر باید بدانیم بچهها، معلمها، پدرها و مادرها بعد از عصر کرونا به گذشته برنمیگردند؛ چون از مزایای زندگی جدید آگاه شدهاند و حتی اگر زمانی هم برگشتند، زندگی آنها قطعا در سطح بالاتری خواهند بود.
شهرتاش با اشاره به نقش کتاب در عصر کرونا برای کودکان و نوجوان نیز عنوان کرد: کتاب و خرید کتاب در این دوران تغییرات زیادی داشته است. بهعنوان مثال؛ ما از مدتها قبل سایت آنلاین خرید کتاب داشتیم اما هیچ خریداری برای کتابها نبود، اما بعد از شیوع بیماری کرونا خریدها آغاز شد و روزانه 10 مراجعهکننده برای خرید کتاب از سایت داریم.
وی یادآور شد: این موضوع نشان میدهد وقتی برای کاری برنامهریزی و زمینهها را برای آن آماده میکنیم، در زمان مناسب میتوانیم از مزایای آن بهرهمند شویم. مساله اینجا است که باید فرصت و تغییر وسیله را دنبال کنیم. همچنین به خانوادهها و بچه ها فرصت بدهیم تا با روشهای جدید آشنا شوند.
شهرتاش ادامه داد: یک زمانی ناشران کودک آرزو داشتند که ویترینی برای عرضه کتابهایشان داشته باشند که بعدها این آرزو در باغ کتاب محقق شد. اما امروز در مرحلهای قرار داریم که سایت و فروشگاه آنلاین باغ کتاب راهاندازی شده است و هر چیزی که پیشبینی میکردیم در حال رخداد است.
وی همچنین درباره اهمیت نقش معلمها در روند آموزشی کودکان گفت: طی پژوهشی که سالها قبل داشتم با تعریف جدیدی از معلم روبهرو شدم با عنوان معلم–پژوهشگر که عنوان جالبی بود و با استقبال معلمها روبهرو شد؛ زیرا زمانی که معلم را بهصورت یک پژوهشگر تعریف میکنیم، او این عنوان را قبول میکند؛ چون حس میکند بال و پر و امکانات بیشتری دارد و میتواند با مدیریت زمان و فناوری به اهداف آموزشی خود دست پیدا کند.
شهرتاش در ادامه صحبتهای خود توضیح داد: ما در فلسفه تعلیم و تربیت دیوئی اصطلاحی به نام دوگانگیها یا دوتاییها داریم. در بررسیهایم متوجه شدم که دنیا به سمت میانه میرود و از دو قطب افراط و تفریط فاصله میگیریم. ما یک زمانی مدرسه و خانه داشتیم، یک زمانی کلاس درس و اتاق داشتیم و فعالیتهای مدرسه گروهی بود اما اکنون در خانه کارها باید بهصورت فردی انجام شود، همچنین معلم و والدین دو مفهوم جدا بودند اما الان همه این تعریفها تغییر کرده است.
وی با اشاره به فروش میلیونی کتابهای داستانی ناشران در خارج از کشور و علت آن گفت: ما در کشورمان یک کتاب فارسی داریم که از روی آن ادبیات فارسی را آموزش میدهیم اما در خارج از کشور کتاب داستان برای آموزش استفاده میشود.
شهرتاش با بیان اینکه آمار فروش کتابهای میلیونی در خارج کشور به دست خانواده نیست؛ بلکه به دست نظام آموزشی است، عنوان کرد: در کشورهای توسعهیافته نظام آموزشی موظف است کتاب را برای خانوادهها تامین کند. به عنوان مثال؛ برای درس ادبیات کتاب ادبیات انگلیسی ندارند؛ بلکه کتاب یک نویسنده یا شاعر را برای آموزش ادبیات در نظر میگیرند و قرارداد بسته شده و کتاب به تعداد بالا از ناشر خریداری میشود.
وی در ادامه صحبتهای خود درباره نتایج این موضوع برای ناشران و خانوادهها توضیح داد: این کتابها هر سال در اختیار مدارس و بچهها قرار میگیرد و خیلی زود تیراژ کتابها رشد زیادی پیدا میکند. وقتی نظام آموزشی اینکار را میکند، خانواده و دانشآموز به خواندن کتابهایی از این دست عادت میکند و این موضوع نشان میدهد که در آنجا نویسنده خط شکن است اما در ایران ناشر خط شکن است.
شهرتاش در ادامه صحبتهای خود درباره اینکه چگونه میتوان کاری کرد که خانواده اهمیت یک کتاب را درک کند و شیرینی و لذت حقیقی فهمیدن ایجاد کند، گفت: باید داستان بخوانیم تا مهارت گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، درک مطلب و نوشتن کودک تقویت شود. او باید با خواندن کتاب بتواند فکر کند، حل مساله یاد یگیرد و مهارت زندگی کردن را بیاموزد.
وی درباره نتایج این موضوع عنوان کرد: وقتی کتاب داستان تغییر کاربری پیدا کرد و به نظام آموزشی وارد شد، کارکرد آن تغییر میکند و کتاب داستان دیگر خودش پیام و محتوا و دانش نیست؛ بلکه وسیله و انگیزه هنر میشود و هنر یعنی اوج خلاقیت و تولید.
شهرتاش در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان در خانه از طریق کتاب و داستان اندیشهورزی کنیم، گفت: هر کتابی نمیتواند تعاملی باشد؛ بهعنوان مثال کتابهای پایان بسته خلاقیت کودک را تحت تاثیر قرار میدهد، ما طیفی کتاب داریم که داستانهایی با پایان بسته، طنز یا نمایشنامه است و ذهن غیرکنجکاو را سیراب نمیکند و در مقابل یکسری کتابها هستند که به سوالات کودک پاسخ و ذهن را پویا و جستجوگر میکند.
به گفته وی، اگر داستان سادهای و قدیمی میخوانیم و کودک معنای کلمهای را نمیداند میتواند سوال کند، یا برای کتابهای تصویری میتوانیم به او بگوییم بعد از داستان خواندن سوالاتش را بگوید. در اصل باید بدانیم هر کتابی روش خاص و قانون خود را دارد و نمیتوان به کودک گفت برای کتابی که ساده است سوال نکن و برای کتاب دیگری سوال کن و همه این موضوعات بستگی به این دارد که چه هدفی از خوانش کتاب داریم.
وی یادآور شد: انتخاب هر کتاب بر اساس هدف کتابخوانی است. اگر قرار بر روخوانی است، نباید کتابی با اصطلاحات پیچیده یا فکری باشد تا فکر کودک درگیر واژهها شود از روخوانی غافل شود. پس باید قانون و روش برخورد با کتاب متناسب با محتوای کتاب را انتخاب کنید.
شهرتاش در بخش پایانی صحبتهای خود درباره لزوم توجه ناشران به ارائه تصویری مناسب از کتابهایشان در اینترنت گفت: توصیهام این است ناشران خلاصهای از داستان و درونمایه کتابها، طیف سنی همچنین حوزه و موضوع کتاب به صورت شفاف در سایت خود قرار دهند تا خانوادهها و معلمها بر اساس این اطلاعت کتاب را انتخاب کنند.
وی افزود: هرچه اطلاعات بیشتر و دقیقتری بدهیم والدین خیلی راحتتر کتابها را انتخاب میکنند، در این زمینه مخاطب باید بداند وقتی از ناشر خریداری کند بهتر است زیرا اگر کتاب خراب باشد یا مشکلی داشته باشد به راحتی تعویض میکند.
شهرتاش با بیان اینکه اما مساله اینجا است که ناشران باید در نحوه معرفی کتابهایشان تجدیدنظر کرده و رویکرد جدیدی داشته باشند و این معرفیها استاندارد باشد، گفت: در این زمینه ناشران باید مثل کتابخانه ملی یکسری اطلاعات در ابتدای کتابها بدهند و اطلاعات خود را بر اساس صفحه اول کتابخانه ملی و حتی دقیقتر ارائه کنند تا مخاطبان با استفاده از این اطلاعات کتابهای مورد نیاز خود را برگزینند.
به گفته وی، همچنین در سایتها اگر قصد معرفی کتاب دارند باید اسم کتاب، نویسنده، مترجم و ناشر، ویراستار و تصویرگر را بیاورند زیرا حفظ و بقای نشر و ادامه چرخه خرید به ادامه حیات همه اجزای نشر بستگی دارد.
نظر شما