در نشست اهمیت ویرایش در متون کودک و نوجوان مطرح شد:
ویرایش و کیفیت آن میتواند ذائقه مخاطب را تربیت کند
اهمیت ویرایش در متون کودک و نوجوان موضوع یکی از نشستهای دیروز خانه کتاب و ادبیات بود که با حضور تعدادی از فعالان و دغدغهمندان این حوزه برگزار شد. توجه به گونههای زبانی مختلف توجه به ذهن و زبان و فرهنگ مخاطب و تدوین کتابهای مرجع در حوزه گونههای زبانی کودک و نوجوان از مسائل محوری این نشست بود.
مجری و یکی از سخنرانان این برنامه مهدی قنواتی بود که سخنان خودش را با هدف و دلیل شروع پژوهشها در حوزه ویرایش متون کودک و نوجوان آغاز کرد و درباره این موضوع گفت: «یکی از مهمترین دغدغههای انجمن صنفی ویراستاران، تخصصی کردن موضوع ویرایش در حوزههای مختلف کتاب است. هدف این بود که حوزه ویرایش را محدود به اصلاح کلمات یا استفاده از علائم نگارشی نبینیم. به همین دلیل ما فعالیتهای پژوهشی و دورههای متعدد جامع نگارش و ویرایش طراحی کردیم تا بتوانیم به هدفمان برسیم. هرچه نگاه ویژهتر و دقیقتری به متون داشته باشیم، متوجه میشویم هر متنی ویرایش خاص خودش را میطلبد. یکی از حوزههایی که در این زمینه مغفول مانده است، توجه به ویرایش متون کودک است. انجمن صنفی ویراستاران در صدد برآمد که دورهای با عنوان نگارش و ویرایش متون کودک و نوجوان طراحی کند. این طرح از سال 97 آغاز شد. سعی ما بر این بود که متخصصان حوزه کودک و نوجوان استفاده کنیم و با همراهی فرهیختگان این حوزه بتوانیم ویراستارانی متخصص در حوزه ویرایش متون کودک تربیت کنیم.»
مریم جلالی که یکی از فعالان این حوزه از ویرایش است، سخنران بعدی برنامه بود. او در آغاز صحبتهایش درباره گذشته پژوهشهای زبانشناسی کودک و نوجوان صحبت کرد و گفت: «مبحث ویرایش در حوزه کودک و نوجوان مبحثی نو و جدید است. تامل بر آن نیز در سالهای اخیر جانی گرفته است و ما از این بابت خرسندیم. البته پیش از آن زبانشناسان کمی درباره این موضوع تحقیق کرده بودند. تحقیقات زبانشناسان به ما نشان میداد که دایره واژگانی کودکان محدود نیست و بسته به عوامل بسیاری مانند عوامل فرهنگی و جفرافیایی است و ما نمیتوانیم یک چهارچوب واحد برای این موضوع طرح کنیم. آنچه نشان داد که پرداختن به این موضوع ضروری است، آثاری بود که برای این رده سنی نوشته میشد. وقتی این نوشتهها را میدیدیم، متوجه میشدیم که هیچ یکدستیای در این کتابها وجود ندارد. گویا نویسندگان تنها هدفشان را انتقال پیام میدانستند و فکر میکردند این پیام چه متن ویرایش شود، چه نشود، منتقل خواهد شد. بعضی اوقات نویسنده رسمالخط خودش را به ناشر تحمیل میکرد و به فکر بار آموزشی غلط رسمالخط خود به کودک یا نوجوان نبود.»
تربیت ذائقه مخاطب
مریم جلالی با اشاره به این اصل توضیح داد: «در نظر آوردن توان ذهنی کودک است که باعث خلق اثری میشود که مطلوب او است. البته تذکر مداوم این مسئله به نویسنده، حسی که او به نوشته و کار خود دارد را از بین میبرد و این تعادل را باید حفظ کرد. آنچه ذائقه این رده سنی را تربیت میکند متن خوب است. متن خوب چه متنی است؟ آیا این متن باید علمی باشد؟ باید ادبی باشد؟ یا اصلا باید به زبان کودکانه باشد؟ ما باید ویژگی تمام این متون را بشناسیم تا بتوانیم در هر گونه زبانی برای کتاب کودک بهترین عملکرد را داشته باشیم. در این کار دانش اولیه کودک و نوجوان باید در نظر گرفته شود. در اینجا است که نقش ویراستار نیز پررنگ میشود. او باید در هر نقطهای که از نظرش متن برای دریافت کودک دشوار بود، به نویسنده تذکر دهد و تا حد ممکن آن را به ذهن و زبان مخاطب کودک یا نوجوان نزدیک کند.»
کودکان و نوجوانان خودشان انتخاب میکنند
مریم امیر جلالی افزود: «امروزه شاید انتخاب کتاب برای کودکان و نوجوانان آنچنان که در گذشته بود، نباشد. در این رده سنی در بسیاری از کتابفروشیها میبینیم که کودک یا نوجوان خودش کتابش را انتخاب میکند و میگوید میخواهد چهچیزی را بخواند. بنابراین حق این مخاطب آگاه به انتخاب خود است که با یکدستی در ویرایش و به زبان دیگر، با یک متن صحیح و ویراسته مواجه شود و اطلاعات درست دریافت کند.»
اصل یکدستی یک اصل تعیینکننده است
یکدستی در نوشتار، مخصوصا یکدست نوشتن در گونه زبانی گفتاری، بسیار اهمیت دارد و یکی از مسائل تربیتکننده ذائقه کودک است. اینجا است که نقش ویراستاران و
فرهنگنویسان ما در تهیه یک دستور خط ساده، بیغلط و واحد پررنگ میشود.
محمد گودرزی دهریزی که نویسنده و شاعر کودک و نوجوان است نیز در این نشست حضور داشت. او درباره اهمیت مراحل ویرایش صحبت کرد.
ویرایش سهمرحلهای
گودرزی درباره این مسئله توضیح داد: «وقتی از ویرایش متون کودک و نوجوان صحبت میکنیم، اینطور به نظر میرسد که شخصی به نام ویراستار متنی آماده و تمامشده را در دست میگیرد و شروع به کار میکند. اما باید گفت یک متن در این رده سنی برای آنکه قابلخواندن شود، باید سه مرحله از ویرایش را پشت سر بگذارد. اولین مرحله ویرایش از طرف ویراستار داستاننویس است؛ یعنی خود نویسنده. دومین ویراستار، کودک است که مخاطب اثر است. در آخرین مرحله ویراستار نشر متن را ویرایش میکند. نکتهای که در این ویرایشها اهمیت پیدا میکند، زمان است. انجام هرکدام از این ویرایشها زمانی دارد که صاحب اثر باید به آن دقت کند. مثلا دیده میشود که نویسنده این رده سنی به محض ایجاد ایده در ذهنش آن را با کودک در میان میگذارد و این بسیار غلط است.»
دوقلوی درون
او افزود: «تمام نویسندهها درون خود یک دوقلو دارند. یکی از آنها نویسندهای خلاق است و دیگری ویراستار است. نویسنده باید بتواند این دو نفر را در ذهن خود از هم متمایز کند و هرکدام را در زمان خاص خودش به کار بگیرد.
باید بدانیم مرحله اول، مرحله استفاده از قل خلاق است. زمانی که ایده شکل میگیرد، قل ویراستار باید کنار برود و قل خلاق کار را به دست بگیرد. وقتی پیشنویس اثر تمام شد، قل ویراستار بیدار میشود و مو را از ماست بیرون میکشد. توصیه من به نویسندگان است که قبل از ویرایش به دست قل ویراستار، چند روزی از پیشنویس متن فاصله بگیرند تا بتوان نگاه دقیقتری داشته باشند. در این مرحله باید متن را از آغاز تا پایان با صدای بلند خواند. بعد از آن نوبت به کودک میرسد. خواندن متن نوشتهشده با صدای بلند برای کودک اشتباه محض است. در این خواندن لحن و تعلق خاطر وجود دارد و همینها در نظر مخاطب شما، که کودک است، تاثیر میگذارد. اگر میخواهید ویراستار کودک داشته باشید، باید متن را در کاغذ ساده چاپ کنید و بدون هیج پیشزمینهای به دست او بدهید تا او بتواند نظرش را بگوید. این را هم باید گفت که گاهی نظرات کودک روال کار شما را تغییر میدهد. بعضی وقتها با داشتن مخاطب کودک و حتی ویراستار متوجه میشوید پیامی را که میخواستید، نرساندید و در این حالت است که میتوانید آن را اصلاح کنید. اثر باید منطقی کودکانه و نوجوانانه داشته باشد و این را هم از همین راه میتوان دریافت.
مهدی قنواتی در ادامه سخنان خودش درباره زبان کودک و نوجوان گفت: «وسیله ارتباط ما با کودک و نوجوان زبان است و باید به زبان کودک و نوجوان و ویژگیهای آن توجه کرد. در مسئله زبان، عناصر مختلفی داریم که باید در حوزه کودک و نوجوان به آن توجه کرد. یکی از این عناصر گونه زبانی است. گونههای زبانی متعددی وجود دارد که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند. نکتهای که مطرح است این است که وقتی برای این رده سنی مینویسیم یا ویرایش میکنیم، باید کدام گونه زبانی را مورد توجه قرار دهیم و محتوا را بر اساس کدام یک از آنها بچینیم؟ و اصلا معیار انتخاب ما چیست؟ هرچقدر صاحباثر واحدهای زبانی گونه مورد نظرش را بهتر بشناسد، پیام را بهتر منتقل میکند. علاوه بر واحدهای زبانی مانند کلمه، قید، صفت و...شناخت عناصر ادبی نیز مهم است. در کشورهای دیگر فرهنگهایی برای ردههای سنی مختلف دیده میشود. این فرهنگها مشخص میکند که کدام واژهها را برای کدام رده سنی میشود استفاده کرد. ما نیز به نظیر چنین فرهنگهایی نیازمندیم.»
ویراستار باید حافظ ذهنیت مولف باشد
فهیمه شانه که یکی از فعالان و ناشران کودک و نوجوان است نیز به تشریخ نظرات خود پرداخت و گفت: «مهمترین نکته این است که تغییر دادن در متن یا اعمال نظر در آن کار ویراستار نیست. او حافظ ذهنیت مولف است. او قرار نیست هیچ متنی را بهتر کند و تغییرات اساسی در متن بدهد. اگر قرار است که تغییری بزرگ در متن داده شود، باید با موافقت مولف باشد. در متون مصور این رده سنی هم تطبیق دادن تصاویر با متن نیز وظیفه ویراستار است.»
ترجمه و فرهنگ
شانه درباره این مسئله توضیح داد: «وقتی که پای ترجمه کتاب کودک و نوجوان به میان میآید، باید بحث فرهنگ را هم در نظر بگیریم. توجه به اقتضائات فرهنگ مقصد یکی از مهمترین حوزههاست. وقتی صحبت از زبان است، ویراستار باید ساختارهای زبان مبدا، که سهوا یا عمدا در ترجمه به زبان مقصد منتقل شدهاند را تغییر دهد. مسائل فرهنگی هم که جای خود دارد. مثلا در کتابهای کودک عجین بودن شخصیت با حیوان خانگی، مخصوصا سگ، که در دین اسلام محدودیتهایی شرعی برای نگهداری آن وجود دارد، بسیار فراوان است و این عجین بودن دارد از راه کتاب کودک به فرهنگ ما منتقل میشود. اینجا است که تبادل نظر مترجم، ویراستار و ناشر اهمیت پیدا میکند. بر اساس این تبادل نظر تصمیم گرفته میشود که با این مسئله فرهنگی که با فرهنگ مقصد تطابق ندارد، چگونه تعدیل یا اصلاح شود.»
نظر شما