روایت ابوتراب خسروی از ماهیت داستان و چرایی پیدایش آن گفت؛
داستان پدید آمد تا جریانی از مفاهمه ایجاد کند
در پنجمین شب از هفته کتاب و در ادامه سلسلهنشستهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس، ابوتراب خسروی به صحبت درباره ماهیت داستان پرداخت و از چرایی پیدایش داستان و رمان گفت
نویسنده «اسفار کاتبان» در ابتدا با تأکید بر اهمیت شناخت داستان و تفاوت آن با حکایت گفت: اگر این شناخت وجود نداشته باشد، سوءتفاهماتی ایجاد میشود و ممکن است حکایت، قصه، رمانس و متون روایی، داستان تلقی شود؛ حال آنکه «مهمترین تفاوت داستان و متون ماقبل داستان آن است که داستان حامل زاویه دید است.»
ابوتراب خسروی در ادامه به تشریح زاویه دید پرداخت و افزود: زاویه دید یک دستگاه مجازی شبیه به دوربین عکاسی است که نویسنده، پیش از آنکه داستانش را بنویسد، این زاویه دید انتخابی را طراحی میکند تا از آن منظر، وقایع داستان خود را بازتاب دهد.
به باور خسروی، انتخاب زاویه دید مناسب از سوی نویسنده، یک تصمیمگیری تکنیکی است؛ چراکه «زاویه دید ایجاد میشود تا مکانیزم وقوع واقعه، به طور دقیق و صحیح بازتاب پیدا کند تا مخاطب ماهیت واقعه را درک و استنباط کند.»
از این منظر، نویسنده «رود راوی» معتقد است اگر با روایتی مواجه شویم که فاقد زاویه دید باشد، نمیتوانیم آن را داستان یا رمان بنامیم. اما دلیل خسروی بر تأکید بر زاویه دید چیست؟ «به این خاطر که نویسنده از طریق زاویه دید میتواند جزئیات را بازتاب دهد.»
نویسنده «دیوان سومنات» در ادامه با بیان اینکه داستان، امکانی برای توجه به اهمیت جزئیات است، ادامه داد: در دوره مدرن جزئیات اهمیت پیدا کرد و از همینرو در داستان نیز که ذاتاً پدیدهای مدرن است، بازتاب جزئیات بسیار مهم است.
خسروی سپس با بیان اینکه یک مشخصه دیگر داستان، رابطه علّی و معلولی مابین اجزای داستان است، خاطرنشان کرد: از این رو، سه مؤلفه زاویه دید، توجه به جزء و جزئیات و رابطه علّی و معلولی، عوامل تعیینکننده داستان است.
برنده دو جایزه ادبی گلشیری برای کتابهای رود راوی و کتاب ویران، با تشریح رابطه علّی و معلولی بیان کرد: از نخستین کلماتی که داستاننویس مینویسد تا آخرین کلمات که مقدرات داستان ساخته میشود، مابین اجزای داستان یک رابطه علّی و معلولی حاکم است که اگر درست و بهجا انتخاب شود، شدت تأثیر ایجاد میکند.
*داستان پدید آمد تا رواداری و درک حضور دیگری ایجاد شود
اما لزوم پیدایش داستان از کجا آغاز شد؟ ابوتراب خسروی معتقد است زمانی که شهرهای صنعتی ایجاد شد، نیروهای کار در سایتها و کارگاههای صنعتی در کنار هم به کار مشغول شدند. «این نیروهای کار از زبانها، نژادها و مذاهب مختلف بودند و در شرایط کار، ناگزیر به کارکردن، شانهبهشانه هم بودند.»
به باور خسروی، «نیاز به مفاهمه و درک حضور دیگری بود که سبب شد رمان و داستان به جریانی از مفاهمه و استنباط بدل شود تا مسئله تساهل، رواداری و درک حضور دیگری ایجاد شود.» از همین منظر، به باور نویسنده «آواز پر جبرئیل»، کاری که نویسنده انجام میدهد، رفتار مناسب با کلمات و جملات است؛ طرفه آنکه «اساساً داستان برای ایجاد مفاهمه نوشته میشود.»
نویسنده «ملکان عذاب» سپس با اشاره به وقوع جنگها و نزاعهای مابین نژادها، مذاهب و زبانهای مختلف تا پیش از دوره صنعتیشدن جوامع، خاطرنشان کرد: به همین سبب بود که در این دوره، ادبیات داستانی پدید آمد تا جریانی از مفاهمه ایجاد کند.
ابوتراب خسروی در ادامه با بیان اینکه جریان رمان، پیشنیاز دموکراسی غرب بود، افزود: رمان و داستان کوتاه به وجود آمد تا میان جوامع تساهل ایجاد شود؛ چه آنکه، تساهل پیشنیاز دموکراسی بود.
خسروی در پایان با بیان اینکه چهار نویسنده متقدم ایران نیز تحت تأثیر شرایط ایجادشده بعد از انقلاب مشروطه، با مظاهر فرهنگ غرب آشنا شدند، افزود: این چهار نویسنده ـ که نخستین داستانها و رمانهای فارسی را پدید آوردند ـ فرم داستاننویسی را به ایران آوردند و در زبان فارسی، نحو داستاننویسی ایجاد کردند.
نظر شما