نشست علمی بررسی مناسبات عرفانی آذربایجان و خراسان برگزار شد
تصوّف آذربايجان در مكتب شمس به بار نشسته است
نشست علمی بررسی مناسبات عرفانی آذربایجان و خراسان به مناسبت ششم آذرماه، مقارن با روز دیدار تاریخی مولانا جلالالدین و شمسالدین محمد تبریزی برگزار شد.
طاهری خسروشاهی در این نشست با اشاره به اهمیت دوران درخشان تصوف اسلامی در ایران و به ویژه جایگاه برجسته سده سوم تا ششم هجری گفت: از آنجا که سلسلههای متصوّفه پس از ظهور صفویان و شکلگیری مذهب تشیع در ایران، رنگ و بویی ویژه گرفت، پرداختن به ویژگیهای عرفان خراسان و آذربایجان در دوره صفویه جای بحث بسیار دارد و ما محدوده تاریخی خود را از آغاز تا سده دهم هجری و به عبارتی «هزار سال مناسبات عرفانی مشایخ آذربایجان و پیران خراسان» قرار دادهایم.
وی گفت: براساس قرائن تاريخي، اوّلين مراوده عرفاني ميان آذربايجان و خراسان، با ظهور شيخ ابواسحق جويناني به عنوان نخستين چهره برجسته عرفان و مشایخ تبريز در اواخر سده دوم و اوایل سده سوم هجري شكل گرفته است.
طاهری خسروشاهی با تاکید بر جايگاه برجسته و پايگاه بلند بايزيد بسطامی، بزرگترین عارف قرن سوم هجری افزود: ابراهيم جويناني نخستين آذربايجاني است كه به منظور استفاده از مكتب عرفان خراسان، به دیدار بایزید رفته است.
پژوهشگر تاریخ و ادبیات آذربایجان با اشاره به تأثیر عرفان خراسان در مناطق قفقاز و جمهوری آذربایجان فعلی بیان کرد: در این مورد میتوان به ابونصر شرواني از چهرههاي تاریخی اوايل سده پنجم هجري اشاره کرد که نقش مهمی در انتقال مشرب عرفان خراسان به منطقه ارّان (آن سوي رود ارس در سرزمينهای قفقازی) داشت.
وی ادامه داد: شايد بتوان يكي از دستاوردهاي معنوي ابونصر شرواني را ظهور چهرههای معروف و بلندپايهاي در اين ناحيه، همچون خواجه محمد خوشنام نخجواني، صلاحالدين بُلغاري نخجواني و شيخ حسين شروانان دانست.
سردبیر مجله سفینه تبریز تأکید کرد: در مقطعي از تاریخ تصوف در اسلام، محيط برجسته فرهنگي آذربايجان آغوش خود را براي چهرههای اصيل تصوّف به ويژه متصوّفه خراسان گشوده است و در این زمینه باید به حضور احمد غزالی در تبریز و مراغه در سده ششم اشاره کرد؛ چرا که مسافرت طولاني وی به تبريز، حلقه مراودات و مناسبات عرفاني آذربايجان و خراسان را كاملتر كرده است.
مسئول مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان دانشگاه تبریز در ادامه با اشاره به استیلای مغول بر خاک ایران در آغاز سده هفتم تصریح کرد: همزمان با كشاكش استيلاي مغول، عرفان مكتب تبريز در دوران اوج و شكوفايي خود قرار گرفت، چرا که هجوم مغولان به خراسان باعث شد كه بسياري از صوفيان مجبور به ترك آنجا شوند و اغلب به آذربايجان و آناتولي كه ظاهراً امنتر از خراسان بود، مهاجرت كنند.
طاهری خسروشاهی خاطرنشان کرد: در اين سده بزرگان تصوّف در تبريز به غرب(بغداد) نگاه نمیكردهاند و نیز اصلاً با آنچه در قونيه و خانقاه مولانا و يا صدرالدين قونوی ميگذشته است، كاري نداشتند و به طور کلی در طول تاريخ تصوّف به خصوص از قرن چهارم به بعد، صوفيّه به شرق يعني به خراسان توجه داشتند و طبيعي است كه توجّه تبريز هم مستقيماً به مشايخ خراسان بوده باشد.
وی در خاتمه اظهار کرد: هنگام مرور تاریخ قرن هفتم نمیتوان از واسطهالعقد تصوّف آذربايجان، شمسالدين محمد تبريزي یاد نکرد و ذکر این نکته ضروری است که تصوّف آذربايجان در مكتب شمس به بار نشسته و از طريق او در مثنوي و غزليّات مولوي منعكس شده است، هرچند كه همصحبتي مولوی با محقق ترمذی و الفت با آثار سنايي و عطّار، نشانگر سرچشمههای خراسانی عرفان او است.
نظر شما