محمد عابدی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در یادداشتی به مناسبت شهادت حضرت زهرا (س) افق توحیدی در سیاست فاطمی (س) را در شئون مختلف صدیقه کبری مورد بررسی قرار داده است.
تاریخ فهرست بلند بالایی از «اسیران قدرت» را ثبت کرده است که نظامهای فرعونی، نمرودی، ابوسفیانی، اموی، عباسی تا نظامهای کمونیستی و مارکسیستی و لیبرالی و سرمایهداری را در خود جای داده است؛ که «بت بزرگ قدرت» بر دوش هرکدامشان(بر اساس مبناها و توجیهات نظری متفاوتی) مسلط شده است. البته تاریخ با سربلندی زمانهایی را نیز به خاطر دارد که انسانهای مطهر، و نظامهایی همچون نظام محمدی و علوی با «تبر توحیدی» «بت قدرت را» سرنگون کرده و مسلط بر قدرت فردی و اجتماعی، صحنههایی باشکوه از تحقق بندگی در حیات دنیایی را به نمایش گذاشتهاند و سهم حضرت فاطمه(س) در این میدان البته بسیار باشکوه و تماشایی است. این سخن از حضرت را به خاطر آورید که فرمود: «من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته؛ آنکه خالصترین عبادتش را به سوی خدا بفرستد، خداوند برترین مصلحتهایش را برایش فرو می فرستد».
در این جمله البته درنگی عمیق لازم است که نشان دهد: 1. عبادت به معنای بندگی و اطاعت از دستورات خدای متعال است 2. گستره عبادت، میدانی به وسعت حیات فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وفرهنگی دارد. 3. عبادت مطلوب در همه این عرصهها، عبادتی است که خالصانه باشد و تنها برای خدا صورت بگیرد. 4. بر این اساس بندگی خداوند در موقعیتهایی که بشر از قدرت و مقام و موقعیت برخوردار است، نیز تنها زمانی مطلوب است که خالصانه و توحید باشد.
حضرت فاطمه خود نیز چنین بندگی و اطاعتی را در عرصههای مختلف قدرت (اقتصادی و اجتماعی و سیاسی) به نمایش گذاشته و در اوج قدرت، اقداماتش تنها به خاطر خدا بوده است. در عرصه قدرت اقتصادی، زمانی که دارای گردنبدی نقرهای است در حالی که نیازمندی به او مراجعه میکند، به خاطر خدا دارایاش را به او میبخشد؛ زمانی که برخوردار از مواد غذایی است، با بخشش آن به فقیر و اسیر و یتیم، مصداق «نطعمکم لوجه الله» میشود و هیمن بضاعت اندک و قدرت اقتصادیاش را نیز در خدمت ایثار به بندگان خدا قرار میدهد تا آنجا که قدرت اقتصادی عظیمش در فدک را نیز در مسیر قرب الهی مورد استفاده قرار میدهد؛ زیرا اعتقاد دارد که «انما یتقبل الله من المتقین».
در عرصه قدرت مدیریتی نیز حتی در درون خانه کوچکش و در برخورد با زیردستانش این صحنههای باشکوه «تعامل توحید با قدرت» را میتوان مشاهده کرد. او کار منزل را با خادمهاش تقسیم کرده است و حاضر نیست زمانی که به استراحت او اختصاص دارد باری بر دوشش بگذارد. او فرزندش را در بغل نگاه داشته، با دستی چوب خشن آسیاب خانگی را می چرخاند و اثر خون و زخم دستش بر چوب آسیاب، اشک گزارشگر این صحنه تاریخی را جاری کرده است.
سوگمندانه باید اعتراف کرد تاریخ فرصتی چندان نیافت تا گزارشگر صحنههایی باشد که «جلوههای تعامل توحید تربیت شدگان فاطمه را در عرصه مدیریت سیاسی جامعه گزارش کند». به راستی اگر فرزندان فاطمه و تربیت شدگان فاطمی قدرت را به دست میگرفتند، نقشه راه قدرت و سیاست چگونه ترسیم میشد؟ تاریخ به انتظار آخرین تربیت شده مکتب فاطمی نشسته است، مهدی منتظر، دولت کریمه مهدوی و .... همان امامی که تصریح میکند: «لی فی ابنه رسول الله اسوه». آخرین امام هستی، مادرش فاطمه را الگوی خود قرار داده است و آخرین دولت توحیدی، هندسه تدبیر و سیاست خود را بر مبنای سیره «ام الائمه» استوار خواهد کرد و دولت فاطمی آن روز به معنای واقعی محقق خواهد شد.
نظر شما