وی گفت: این پرسش برای برخی ایجاد شده که آیا حافظ از قماش شاعران درباری بوده که هنر خود را صرف ستایش شاهان کرده است؟
این حافظپژوه با اشاره به اینکه در زمانه ما برخی روشنفکران و مصلحان اجتماعی، بر حافظ میتازند که چرا او به مدح روی آورده است، به تبیین این مسأله پرداخت که: مرور دیوان حافظ نشان میدهد که او انسان آزادی است که سرش به دنیی و عقبی فرونمیآید و البته مدحهایی نیز در دیوانش دیده میشود. پس باید دید که چطور میتوان این دو بخش از وجود او را با یکدیگر جمع کرد؟
وی گفت: برخی، مدحهای حافظ را نمونهای از رندی او میدانند. رندی که میتواند مصلحتاندیش باشد و کرنش کند و در عینحال آزاد باشد و... اما اگر مفهوم رند را در دیوان او بررسی کنیم درمییابیم که رند در دیوان او مطلقا اهل چاپلوسی و تملق و مصلحتاندیشی نیست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، برای تبیین چگونگی و چرایی مدح در دیوان حافظ به بیان هفت نکته پرداخت.
وی تشریح کرد: حافظ مانند دیگران، انسانی بوده با خواستهها و تمایلهای انسانی؛ بنابراین نباید مانند قدیسان با او رفتار کرد، یا از او توقع داشت؛ توقع عصمت از دیگران، بیهوده است.
شهبازی افزود: حافظ دچار دو نوع تمایل بوده است، گرایش به تعالی و نیاز دنیایی. او همیشه این دو گرایش را با خود داشته است. به گفتهی استاد خرمشاهی او کاملا انسان بوده و نه انسان کامل.
عضو هیئت علمی بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران گفت: در داوری بزرگان گذشته، باید شرایط زمانی آنها را نیز درنظر داشت و نباید با ذهنیت امروزی به قضاوت گذشتگان نشست؛ چراکه در گذشته اگر تشویق و حمایت دربارها نبود، بسیاری از شاعران و عالمان از فقر و فاقه به تنگ میآمدند و فراغتی برای پرداختن به علم و ادب نداشتند.
این حافظپژوه با بیان اینکه کمیّت بیتهای مدحی حافظ در مقایسه با کمیّت کل دیوان او بسیار اندک است؛ توضیح داد: شاعران مداح وظیفه داشتهاند که در مناسبتهای خاص چون شکست و پیروزی و عروسی و... شعر بگویند، اما اشعار مدحی حافظ هم به لحاظ تعداد و هم محتوا با شعر ایشان کاملا متفاوت است.
شهبازی به تبیین روش کلی حافظ در مدح پرداخت و گفت: حافظ معمولا بیتهای مدحی را بعد از بیت تخلص ذکر میکرده، به این ترتیب او بخش مدح را از تنه اصلی غزل خود جدا میکرده است، درحالیکه شاعران مداح، از ابتدای شعر به مدح میپردازند.
وی بهطورکلی چهار هدف را برای مدح برشمرد و تشریح کرد: بر اساس این چهار هدف، مدحها را میتوان به چهار دسته متملقانه، باورمندانه، خیرخواهانه و عاشقانه تقسیم کرد: مدح متملقانه از سر ترس و طمع برای دفع خطر یا جلب منفعتی انجام میشود که سلمان ساوجی، انوری و خاقانی در این دسته میگنجند؛ مدح باورمندانه که در آن مداح از سر اعتقاد و باور به ممدوح او را مدح میکند و شاعری چون ناصرخسرو در این دسته میگنجد؛ مدح خیرخواهانه که در آن مداح اعتقادی به ممدوح ندارد، اما وقتی تأثیر قدرت او را میبیند، داروی تلخ نصیحت را با شهد مدح میآمیزد و سعدی در این گونه مدح آیتی است؛ مدح عاشقانه که در آن شاعر ممدوح را در مقام معشوق خود قرارمیدهد و مدح سعدی از جوینی از این گونه است.
مداحیهای حافظ را میتوان از دو نوع خیرخواهانه و عاشقانه دانست
این حافظپژوه در پایان مداحیهای حافظ را از دو نوع خیرخواهانه و عاشقانه برشمرد و گفت: مداحیهای حافظ از دو نوع خیرخواهانه و عاشقانه باید دانست؛ البته غلبه بیشتر با مداحیهای عاشقانه است.
وی برای این موضوع ۶ دلیل برشمرد که عبارتند از: ۱. استفاده از غزل برای مدح درحالیکه در ادبیات فارسی بیشتر از قالب قصیده برای این منظور استفاده میشده است؛ ۲. بررسی درخواستها و ملتمسات حافظ در بیتهای مدحی او نشان میدهد که خواستههای او بیشتر خواستههای عاشق از معشوق است مانند وصال، لطف، توجه، عنایت و...؛ ۳. پرهیز حافظ از مدح برخی پادشاهان مانند امیرمبارزالدین درحالیکه او بسیار بانفوذ و قدرتمند بود؛ ۴. حافظ در ضمن مدح مطالب اخلاقی مطرح میکند؛ ۵. نگاه حافظ به پادشاهان: او در بسیاری از ابیاتش به پادشاهان بیتفاوت بوده و در جامعهای دلخواه او رند در بالای هرم اجتماعی قرار دارد و نه پادشاه.
یادآور میشود: این نشست با همکاری ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و معاونت فرهنگی-اجتماعی و مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز برگزار شد.
نظر شما