ساعت 10 صبح روز دوشنبه(6بهمنماه) است، سه ساعتی میشود که کار پستچیها و کارمندان دفتر پست، قبول مرسولات نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران در خیابان ژاندارمری تهران آغاز شده؛ خیابانی که از ابتدای ورود به آن با ماشینهای سیار شرکت پست، پیکهای انتشارات و یا باربرها پر از بستههای کتاب است. از در و دیوار دو طبقه دفتر پست شهید یوسفیان، کتاب میبارد؛ کتابهایی که هرکدام با نشانهایی از ارسالکنندگان آنها از یکدیگر متمایز میشوند؛ ممهور به شعارهایی مثل: «رساندن برای خواندن»
اینجا دفتر ویژه پستی قبول مرسولات نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران است. با نگاهی هرچند گذرا به این مکان میتوان تشخیص داد که میزان استقبال مردم از کتاب و کتابخوانی چقدر بودهاست. البته این تنها یکی از دفاتر پستی قبول مرسولات نمایشگاه مجازی کتاب تهران در سراسر کشور است...
اینجا همه آچار فرانسهاند و آنقدر پر از هیاهو است که گاهی بهعنوان خبرنگار دولا میشوم و بستههای پستیای که کنار پایم ریخته را جمع میکنم و روی میزهای مخصوصش قرار میدهم.
کتابهای در انبار، هرکدام قرار است چراغ مطالعه یک خانه را روشن کنند. پس از جداکردن کتابها از لحاظ لفاف(کارتونی و یا سلفونی) و خواندن بارکد، در گونیهای مخصوص و قفسههای آبیرنگ حملبار با دو عنوان تهران و یا شهرستان قرار میگیرند تا با ماشینهای پست مرکزی به نقاطی از سراسر کشور که خریدارانشان با ذوق به انتظار دریافت بستههایشان نشستهاند، برسند.
در میان صدای بستهبندی کتابها و چرخهای باربری، تحکم صدای کسی توجه جلب میکند که برای بستهبندی کتابها و جایگاه هرکدام امر و نهی میکند. مجتبی حسابی، مسئول دفتر پستی شهید یوسفیان، منطقه جنوب غرب تهران با وجود مشغله، وقت میگذارد و درباره شرایط کار اهالی شرکت پست همزمان با آغاز نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران میگوید: «از دو هفته قبل از برگزاری نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، منطقه ۱۳ شروع به بازسازی دفتر پستی شهید یوسفیان کرد تا مکانی برای قبول مرسولات ناشران باشد؛ چراکه حجم کار بالای یک میلیون مرسوله است و تدارکات آن باید از یک هفته قبل انجام میشد.»
در حین گفتوگو، ماموران پیک انتشارات را مورد خطاب قرار میدهد تا کتابها را بهراحتی در زمین رها نکنند و دوباره مشغول صحبت میشود. از ماشینهای پست سیاری میگوید که در خیابان انقلاب و خیابانهای اطراف دفتر پستی شهید یوسفیان برای دریافت کتابهای انتشاراتیها مستقر هستند و از ساعت ۷ تا ۱۰ صبح بستهها را جمعآوری میکنند.
در این چند دقیقهای که با همدیگر مشغول صحبت هستیم، چندین بار دیگر به ماموران پیک تذکر میدهد و در پاسخ به سوال یکی از باربران که میگوید: «خیالم از بابت بستهها راحت باشد؟»، خیالت راحتی میگوید و در ادامه جملهاش را اینطور بیان میکند که دفتر پست شهید یوسفیان از ساعت ۶ صبح باز میشود و از ساعت ۷ صبح تا ۵ بعدازظهر شروع به جمعآوری مرسولات ناشران میکند. حدود ۱۴ نیروی انسانی علاوهبر ۱۷ نیروی انسانی دفتر پستی برای اینکار درنظر گرفته شدهاند.
حسابی تکلیف ارسال کتابهای انتشارات را برای ارسال اینگونه تشریح میکند که کتابهایی که هر روز از ناشران گرفته میشود، ۲۴ ساعت روند تجزیه مبادلات را طی میکند و پس از آن، حدود ۴۸ تا ۷۲ ساعت زمان میبرد که بهدست مخاطبانشان برسد.
انگار نمیتواند تمام تمرکز خود را به گفتوگو دهد، سرش را برای بررسی وضعیت میچرخاند تا اشتباهی از نگاهش دور نماند. دوباره به من نگاه میکند و درباره لفاف کتابها اینطور توضیح میدهد که طبق اعلام شرکت پست درباره لفاف کتابها، ناشران پاکتهای حبابداری تهیه کردند و خود شرکت پست نیز کارتونهای کتابی سایز یک و دو را طراحی کرد و در اختیار ناشران قرار داد. البته برخی از ناشران هم کارتونهای مقاومی دارند که از آنها استفاده میکنند تا کتابها در جریان روند ارسال آسیب نبینند.
بهگفته او، حدود یکسال است که کار پست ۱۰۰ برابر شدهاست و ناشران کتابهای خود را پس از فروش برای توزیع در اختیار شرکت ملی پست قرار میدهند و قطعا پست با توان مادی و معنوی که در اختیار دارد از پس از این کار بهخوبی برخواهد آمد و کتابها را در اسرع وقت و بهخوبی به دست اهالی کتاب میرساند.
حالا ساعت 11 و 30 دقیقه است. دفتر پست شهید یوسفیان همچنان شلوغ و پر از غوغا است، غوغایی با رنگ و بوی کتابهای کاغذی و صدای پیکهایی که برای گذاشتن بستههای خود در انبار به دنبال جای خالی میگردند، اما فقط با یک نگاه میتوان فهمید که راهرفتن در انبار نیز سخت است؛ چه برسد جایی برای دریافت بستههای پستی بیشتر.
در چندسال اخیر گفته میشد که فضای مجازی رقیب پست سنتی بود؛ اما حالا کتاب، باعث شد که این دو نوع فعالیت؛ یعنی برگزاری نمایشگاه آنلاین و ارسال مرسولات دست به دست هم دهند تا دوباره به سراغ پست رفته و جایگاه ویژه و مجددی به آن دهیم. شاید وقتی این کتابها به دست ما رسید، صدای زنگ دوچرخههایی در گوشمان بپیچد که نسلهای قبلی پستچیها سوار بر آنها بستهها را به گیرندههایشان میرساندند.
نظر شما