گفتوگوی ایبنا با علیمحمد بشارتی؛
تاریخ انقلاب، زندگی ماست/ بررسی تاریخچه انقلاب اسلامی یعنی مرور اعتقادات خودمان
نویسنده کتاب «همگام با انقلاب اسلامی»، گفت: تاریخ انقلاب، زندگی ماست و ما و انقلاب از هم جداشدنی نیستیم، بنابراین بررسی تاریخچه انقلاب اسلامی یعنی مروری بر اعتقادات خودمان و موضوع دیگر که بسیار مهم است، تاریخ هشت ساله جنگ و افرادی است که این حماسه را خلق کردند.
آمریکاییان هرگز احتمال سقوط رژیم شاه را نمیدادند. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا پیشبینی میکردند که شاه تا مدتها بر سر قدرت باقی میماند و حتی با مرگ ناگهانی وی، حکومت به فرزندش منتقل میشود. پنتاگون در گزارشی که در مهرماه 57 تهیه کرد، در مقدمهاش تأکید کرد که ایران در وضعیت انقلابی یا حتی قبل از انقلابی نیز قرار ندارد.
حمایتهای منفعتمحور آمریکاییان نیز بر اساس این اطلاعات و تلاش بر جلوگیری از سقوط یکی از سرسپردگانش بود؛ اما همین که شواهد سقوط شاه آشکار شد، مقامات آمریکا سرزنش و توبیخ یکدیگر را آغاز کردند. کارتر، سازمان سیا را به شدت مورد انتقاد قرارد داد و رئیس سازمان سیا به ناکامی در ایران در پیشبینی نکردن سقوط شاه اعتراف کرد. کارشناس سیا اعتراف میکند که ما طوری ایران را در زمان شاه ساختیم که حداقل صد سال بر این کشور حاکم باشیم…
آنچه از نظر گذراندیم، بخشی از کتاب «همگام با انقلاب اسلامی»، تألیف علیمحمد بشارتی است که از سوی انتشارات مجتمع فرهنگی عاشورا در 368 صفحه منتشر و روانه بازار نشر شده است.
علی محمد بشارتی جهرمی، سیاستمدار 76 ساله ایران مجری اتفاقی است كه با تعبیر مقام معظم رهبری «حماسه دوم خرداد» لقب گرفت. بشارتی كه در رژیم پهلوی به خاطر فعالیتهای انقلابی خود 5 سال را در زندانهای ساواك سپری كرد، پس از انقلاب، پستهای سیاسی مختلفی را تجربه كرده است. عضویت در اولین شورای فرماندهی سپاه، مسئولیت اطلاعات و تحقیقات سپاه، نمایندگی دوره اول مجلس شورای اسلامی، عضویت در هیأت رئیسه مجلس، قائم مقامی وزیر امور خارجه (از ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۲) و وزیری كشور (از ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶) سمتهای مهم وی بوده است.
وی كه دستی بر آتش شعر و ادبیات نیز دارد، سالهاست در سمت مشاور سیاسی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مشغول فعالیت است و علاوه بر حضور در عرصه سیاست تاکنون چندین جلد کتاب و مقاله به رشته تحریر درآورده است. «تاریخ تحلیلی اسلام»، «رضوان معارف»، «ولایت سرخ»، «از عرش تا عرش، شرح زندگی حضرت زهرا(س)»، «کتاب غدیر» و «میهمان آسمانی، تجزیه و تحلیل زندگی سیاسی حضرت رضا(ع)»، برخی از این آثار است. در ادامه گفتوگوی ایبنا با ایشان درباره کتاب همگام با انقلاب اسلامی را از نظر میگذارنیم.
انگیزه جنابعالی از تحریر این کتاب چیست؟ آیا در این زمینه قصد تدوین کتب دیگری را دارید؟
تاکنون سه جلد از کتاب «همگام با انقلاب اسلامی» چاپ شده است و جلد چهارم نیز زیر چاپ است و در نهایت یک دوره 10جلدی خواهد شد. هدف از تدوین و تألیف کتاب این است که معمول است، وقتی کالایی زیاد باشد نگهداری و استفاده بهینه از آن سخت میشود. مثلاً اگر یک روز رادیو و تلویزیون تراکم اخبار داشته باشند، آنها اهم و مهم میکنند و آن اخباری که مهم تر است منتشر میکنند و آنها که در درجه دوم اهمیت قرار دارد، رها میکنند؛ یعنی کشور و شنوندهها و بینندهها از یک مجموعه خبری مهم محروم میشوند.
در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در سالهای 58، 59، 60 و 61، کشور مرکز همه رویدادها و خبرها بود. بسیاری از خبرها را مردم یا بدلیل تراکم خبر نشنیدند یا در خاطرهها نمانده است. به عنوان مثال از امام خمینی(ره) 20 جلد کتاب با عنوان صحیفه امام(ره) به یادگار مانده است و من سخنرانیهای ایشان را هر سال مطالعه میکنم؛ زیرا دقت در فرمایشات امام(ره) بسیاری از مطالب را به ذهن متبادر میکند. بعضیها را اصلاً نشنیدهایم، مثلاً شنیده بودیم که امام(ره) فرموده بودند: «آخوند بد از ساواکی هم بدتر است»، اما نشنیده بودیم که امام(ره) گفتهاند: «آخوند بد از شمر هم بدتر است»، بنابراین با مطالعه این موارد میتوان به بررسی بسیاری از مسائل پرداخت.
یکی از انگیزههای ما از انتشار این کتاب چندجلدی، نگاه علمی به رخدادهای اوایل انقلاب اسلامی است و یک فصل از هر کتاب به رخدادهای هر روز پرداخته یعنی در هر روز سه خبر در یک خط آورده شده است و برای مخاطبان جالب است. بنابراین در این کتاب مروری نیز بر خبرهای روزانه شده است.
مبنای انتخاب حوادثی که در این کتاب، به آنها پرداخته شده است، چیست؟ از نظر شما کدام بخشها بیشتر مورد تأکید است؟
عمده مسائل، سیاسی است چون من خودم سیاسی هستم و 5 سال در زندان و زیر شکنجه ساواک بودهام. رویدادهای مهمی هم که در آن سالها رخ داد، سیاسی بود و اینقدر در جنگ درگیر بودیم و امکانات را در اختیار جبههها قرار میدادیم که دیگر فرصتی برای بررسی پروژههای فرهنگی و اقتصادی نمیماند.
در نگارش این کتاب، مخاطب اصلی محققین در نظر گرفته شدهاند یا مخاطب عام مد نظر بوده است؟ در صورتی که مخاطب اصلی محققین هستند، بخشهایی که برای عموم قابلیت بهرهبرداری بیشتری دارد را معرفی فرمایید.
مخاطب ما مردم عادی هستند چون آنها صاحب انقلاب هستند و باید اینها را بفهمند. یک نویسنده شاید با سلیقه من هماهنگ نباشد بنابراین خواندن کتاب من یا برای او جاذبه ندارد یا انتخاب میکند، اما این مردم هستند که خط به خط کتاب را میخوانند و ما این خاطرات را جمعآوری کردیم و در قالب کتاب ارائه شده است.
به خاطرات زندانها هم در کتاب اشاره شده و همچنین خاطرات فرح که در جایی گفته ما (دودمان پهلوی) گاهی اوقات یک دانشجو را بخاطر گوش دادن به یک رادیو یا خواندن اعلامیه تا سرحد مرگ شکنجه میدادیم و این مهم است که همسر شاه این طور بیان میکند که کمترین آثاری از آزادی در مملکت نبود و مردم نباید این دوران را فراموش کنند. مروری بر تاریخچه انقلاب از وظایف ماست که کتابها را مینویسیم.
به نظرتان پرداختن به موضوع انقلاب و دفاع مقدس تا چه حد میتواند برای مخاطبان امروز جذابیت داشته باشد؟
این کتاب شش فصل دارد یک فصل عملکرد دودمان پهلوی است و بنظر من خیلی خواندنی است، چون از زبان و قلم درباریان نوشته شده و هرچه در آن دوران روی داده، در کتاب آورده شده است؛ مثلاً اسدالله علم 5 جلد کتاب بنام «گفتوگوی من با شاه» تألیف کرده است و در یکی از کتابها نوشته که آمدم خدمت شاه و دیدم افسرده است و پرسیدم چه شده؟ گفت: «تمام فامیل ما خل و چل هستند» و این نکات جالب را مردم ممکن است ندیده باشند که در این کتاب جمعآوری شده است. در کل خواننده کتاب به دانش تاریخیاش اضافه میشود و مثل روزنامهها نیست که فقط مقاله را درج کنند و چیزی حاصل نشود.
به نظرتان پرداختن به موضوع انقلاب و دفاع مقدس تا چه حد میتواند برای مخاطبان امروز جذابیت داشته باشد؟
تاریخ انقلاب، زندگی ماست و ما و انقلاب از هم جداشدنی نیستیم؛ بنابراین بررسی تاریخچه انقلاب اسلامی یعنی مروری بر اعتقادات خودمان و موضوع دیگر که بسیار مهم است، تاریخ هشت ساله جنگ است و آن افرادی که این حماسه شورانگیز 8 ساله را خلق کردند و در حماسهای با عنوان بیتالمقدس خرمشهر را بازپس گرفتند. در حالی که صدام گفته بود اگر ایرانیان بتوانند خرمشهر را بازپس بگیرند من کلید بغداد را به آنها میدهم؛ یعنی این قدر بازپس گرفتن خرمشهر سخت بود که پس از آن اختلاف عظیمی در دنیا به وجود آمد چون تا آن موقع میخواستند سرزمینهایی که صدام گرفته را تا آخر نگه دارند و پس از این فتح عظیم بود که اشغال سرزمین ما منتفی شد و دنیای استکباری پشت صدام رفت تا شکست نخورد. بنابراین از این موضوعات مهم نمیتوان به راحتی گذشت. هر موقع دین و اعتقاداتمان ضعیف شود باید به سراغ جبههرفتهها و کسانی که در زمان شاه به زندان سیاسی رفتند، برویم.
انقلاب ما انقلابی بر مبنای کتاب و کتابخوانی بود. با نگاهی به مستندات تاریخ انقلاب، ساواک هر گاه برای دستگیری فردی بهسراغش میرفته، در ابتدا به کتابخانه او نگاه میکرده تا ببینند آیا کتاب ممنوعهای (البته از نظر آنها ممنوعه) دارد یا خیر. بهنظر شما جوان امروز چه درسی میتواند از مبانی این انقلاب بگیرد؟
در پایان کتاب منابع را آوردهایم و از همین کتابها استفاده کردهایم. مثلاً دو جلد کتاب با عنوان «دختر یتیم» اثر فرح پهلوی، یک جلد کتاب با عنوان «دخترم فرح» نوشته مادر فرح و 5 جلد کتاب «گفتوگوی من با شاه» نوشته اسدالله علم و همچنین تألیفات طوفانیان و ژنرال چهارستاره آمریکایی که آمده بود ایران تا ژنرالهای ارتش را به کودتا وادار کند و کتابهای دیگر که درباریان نوشتهاند و در دست مردم هم نیست یا کتابی با عنوان «خاطرات تاجالملوک» مادر شاه که در این کتاب آمده است که تمام سوخت کشتیها و هواپیماهای آمریکایی مجانی بوده و باید مردم اینها را بدانند تا بفهمند چه کسانی این کشور را اداره میکردند و این کتابها همه مستند هستند.
برای رونق قلم زدن و توجه به تاریخ انقلاب و مطالعه کتابهای منتشر شده درباره انقلاب توسط جوانان چه پیشنهادی دارید؟
نوشتن کتاب در واقع شوق است و انسان باید این شوق را داشته باشد که گمشده خود را در خواندن ببیند و اساتیدی از جمله استاد طباطبایی، 60 عنوان کتاب دارند در حالی که اصلاً دانشگاه نرفته بودند؛ اما دانشمند بودند و در گفتوگویی عنوان کرده بودند که درس حوزوی و دانشگاهی نخواندهام؛ اما 90 درصد دانشم را از راه مطالعه به دست آوردهام. یا مثل آقای بروجردی که 12 جزء قرآن را حفظ بودند. مطالعه مهم است و انسان باید از فرصتها استفاده کند به جای پرداختن به موارد غیرسودمند.
وضعیت کتاب و تاریخ شفاهی انقلاب چگونه است و نقاط قوت و ضعف آن چیست؟
وضعیت کتاب و تاریخ شفاهی انقلاب اصلاً خوب نیست. هر سال در نمایشگاه کتاب که فروردین برگزار میشود، شرکت میکردم. میدیدم که مردم خوب استقبال میکنند و غرفهها هم پر از کتاب بود. هرچه بیشتر گذشت، مشتری ساندویج و فست فود نمایشگاه زیاد شد و در سالهای آخر خیلی کم شده، البته بخشی به خاطر هزینه بالای کتابهاست و الان باید در این زمینه دولت سوبسید دهد تا کسانی که به مطالعه علاقهمند هستند، بتوانند آثار را مطالعه کنند. الآن وقت تولید و حفظ و مطالعه است. مطالعه نشان از زندگی خواننده و تنهانبودن افراد است.
نظر شما