کتاب «جامعه مدنی و کرونا» در تلاش است که بگوید زیرساختهای مدنی برای مدیریت بیماریهای همهگیر ضروری است چون میتوانند در زمان بروز فاجعهای ملی شبکهای از افراد مطلع و تربیتشده را به خدمت بگیرند.
این کتاب که در واقع تجربه جهانی انسان در مواجهه با بیماریهای همه گیر است در پنج فصل تدوین شده است. فصل اول به تعاریف، فصل دوم به تجارب جوامع مدنی در همه گیریها و دنیاگیریها، فصل سوم مشارکت جامعه مدنی برای مقابله با اپیدمی و پاندمی را بررسی کرده است. فصل چهارم موانع و چالشهای مشارکت جامعه مدنی و فصل پنجم به توصیهها اختصاص یافته است.
سعید مدنی در مقدمه خود بیان میکند: «در گزارشی به نام «مشارکت عمومی، ابزاری برای رهبری رویدادهای بهداشتی فاجعهبار» که طی چند سال قبل توسط مرکز درمانی دانشگاه پیتسبورگ آمریکا منتشر شد، با نگاهی به احتمال همه گیری بیماری آنفولانزا در آینده نوشته شد: «زیرساختهای مدنی برای مدیریت بیماریهای همه گیر ضروری است چون میتوانند در زمان بروز فاجعهای ملی شبکهای از افراد مطلع و تربیت شده را به خدمت بگیرند» در بخشی از این گزارش آمده: «میتوان از روابط پایداری که جامعه مدنی با افراد یک جامعه برقرار کرده است، در زمان بروز اپیدمی استفاده کرد،چه با هدف ایجاد آمادگی پیش از همه گیر شدن بیماری، چه برای اطلاعرسانی و سازماندهی مردم در زمان وقوع آن و چه در فرآیندهای بهبود و بازیابی پس از عبور از فاجعه، به ویژه وقتی سر دولت برای مدیریت فاجعهای که رخ داده خیلی شلوغ است.»
در ادامه مینویسد: «شبکهای از نیروهای مشتاق، مسئول و مطلع که از قبل بدون انگیزههای مالی و بر اساس اهداف وطن دوستانه و انسانی شکل گرفتهاند، میتوانند در زمان بروز یک همه گیری همچون کرونا، به خدمت جامعه درآیند. این گروهها، جمعیتها، سازمانهای مردم نهاد یا سمن،ها و سازمانهای جماعت محور فارغ از حوزه تخصصی کاری (خواه مبارزه با فقر باشد یا انگیزههای زیست محیطی)، به دلیل شبکه روابط و اعتماد متقابلی که از قبل با مردم شکل دادهاند، میتوانند همچون صدها بازوی کمکی کوچک، نیروهای دولتی در صحنه را یاری دهند.»
مدنی در فصل سوم زمانی که رابطه جامعه مدنی و دولت در همه گیریها را توضیح میدهد بیان میکند: «روابط جامعه مدنی و دولت غالباً در چارچوب تعاون و همکاری توضیح داده میشود، به این معنی که هر دو یا برای دستیابی به اهداف مشترک مثلاً سلامت و کاهش آسیب پذیری فعالیت میکنند یا به عنوان مخالف و منتقد هم. به این معنی که جامعه مدنی به دنبال فشار به دولت برای تغییر رفتار، سیاستها و برنامههای دولت است (این امر در بسیاری از موارد دموکراتیک کردن نیز تلقی میشود). پوتنام خاطرنشان کرد همه جوامع را میتوان برحسب شبکههای افقی یا عمودی تعامل دستهبندی کرد. شبکههای افقی یا عمودی مانند انجمنهای همسایگی و تعاونیها، عوامل با قدرت برابر را با یکدیگر پیوند می دهند. هرچه شبکههای افقی متراکمتر باشند، احتمال اعتماد و همکاری بیشتر می شود. شبکههای عمودی عوامل نابرابر را در یک رابطه سلسله مراتبی و وابسته پیوند میدهند. صرف نظر از اهمیت این امر برای شرکتکنندگان، در شبکههای عمودی به دلیل قدرت نامتقارن، زیردستان نمیتوانند به طور موثر بر کسانی که در بالا دست هستند اثر بگذارند. در این جوامع، اعتماد و همکاری اجتماعی رونق ندارد، و حس برابری یا همبستگی به حداقل میرسد. بنابراین جوامعی که با روابط عمودی تعریف میشوند، از عدم تقارن قدرت بین جامعه و دولت رنج میبرند، که موجب افزایش سوءظن بالادست و پاییندست میشود.»
در آخرین صفحه یعنی فصل توصیهها آمده است: «در بلند مدت، نه تنها دولتها بلکه سازمانهای مردم نهاد و جامعه مدنی که به شدت متاثر از ویروس بودهاند، نیاز به بازسازی دارند، که مستلزم حمایت جدی از آنها است. همهگیری کووید ۱۹ کاستیهای ساختاری و شکافهایی در نظامهای بهداشتی و امنیت اجتماعی دولتها ایجاد میکند که نیازمند سرمایهگذاری و زمان برای ترمیم است. علاوه بر این، سازمانهای جامعه مدنی که بهویژه و به طرزی بیتناسب تحت تاثیر همهگیری قرار گرفتهاند نیز نیازمند یاری هدفمند میباشند. بهبودی بلند مدت نه تنها به احتمال زیاد نیازمند حمایت و تقویت نظامهای بهداشتی در کشورهایی با نظامهای بهداشتی ضعیف است، بلکه همچنین مستلزم اذعان به تاثیرات کلانتر همهگیری بر اقتصاد و توسعه کشورهای متاثر است. گزارشها اکنون نیز بر تأثیرات احتمالی کووید-19 بر اقتصاد جهانی صحه میگذارند و کشورهایی که منابع کمتر، صنایع خردتر و کسب و کارهای بدون ذخیرههای بزرگ مالی دارند، بهعلاوه افرادی که مشاغل ناامن و درآمدهای کمتر دارند، احتمالاً شدیدتر تحت این اثرات قرار گیرند. به همین میزان سازمانهای خیریه سازمانهای جماعتمحور و سازمانهای مردم نهاد و غیرانتفاعی نیز به تدریج باید در تدارک و برنامهریزی برای بازسازی پس از کرونا باشند. هر راهبردی برای بهبودی بلندمدت باید اثرات کرونا و ضرورت پرداختن به آن را در نظر بگیرد.»
مدنی در همان مقدمه مینویسد: «اگر چه این تصویر نگران کننده است، اما بحران همهگیریها از جمله کرونا صورتهای جدیدی از بسیج مدنی را هم پدید آورده است. کنشگران جامعه مدنی در بسیاری کشورها اعم از مردم سالار و غیر مردمسالار، قابلیت خود را در چالش با دنیا گیری و اشکال مختلف نشان دادند. آنها خلاهای دولت را پر میکنند تا خدمات ضروری برسانند، اطلاعات درباره ویروس منتشر کنند، و از گروههای در حاشیه و آسیب دیده محافظت میکنند.»
او هدف کتاب را چنین برمیشمارد: «این کتاب ماحصل پژوهشی است تحت عنوان: «بررسی تجارب سازمانهای اجتماعی جامعه مدنی در مقابله با بحران همهگیری کرونا ویروسها در سطح جهان» که با حمایت موسسه نیکوکاری دکتر مجتبی معین انجام شد. هدف کلی پژوهش عبارت بود از: «شناخت تجارب، چالشها و راهکارهای سازمانهای جامعه مدنی در مقابله با بیماریهای همهگیر در سطح جهانی».»
در پشت جلد کتاب نیز آمده است: «دنیاگیری ویروس کرونا، جامعه مدنی را در اغلب جوامع با چالشهای اساسی مواجه و فعالیت آنها را مختل کرده است. اما از سوی دیگر، صورتهای جدیدی از بسیج مدنی را هم پدید آورده است و کنشگران جامعه مدنی در بسیاری کشورها، اعم از مردمسالار و غیرمردمسالار، قابلیت خود را در چالش با این دنیاگیری، به اشکال مختلف نشان دادهاند. آنها خلاهای دولتها را پر میکنند تا خدمات ضروری برسانند، اطلاعات درباره ویروس منتشر کنند، و از گروههای در حاشیه و آسیبدیده محافظت می کنند. در برخی مناطق، این موسسات با مشاغل و مراجع عمومی برای حمایت از جماعتهای محلی نیازمند به کمک اقتصادی و مشارکت میکنند. همچنین ائتلافهایی تازه برای پاسخ خواستن از دولتهای خاطی یا سرسخت ایجاد میکنند.
این کتاب که به همت موسسه نیکوکاری دکتر مجتبی معین فراهم آمده، به بررسی تجارب سازمانهای اجتماعی جامعه مدنی در مقابله با بحران کرونا میپردازد.»
نظر شما