الهام بنعباس در کتاب «طبیب مسیر» با ثبت خاطراتش از راهپیمایی اربعین به همراه کادر درمان، آنها را ماندگار کرده است.
بنعباس درباره این کتاب به ایبنا میگوید: سال 1397 با گروهی جهادی در راهپیمایی اربعین همراه بودم که شامل جمعی از کادر درمان شامل پزشکان و پرستان و بهیاران بههمراه تعدادی نویسنده و خبرنگار و عکاس بودند. کادر درمان به گروههای چهار یا پنج نفره تقسیم شده بودند و در کولهپشتیهایشان مقداری دارو و مواد درمانی داشتند برای رفع نیاز افرادی که محتاج خدمات درمانی و پزشکی بودند.
وی در ادامه میافزاید: مطالب این کتاب شامل خاطرات من از این سفر به همراه بخشی از خاطرات سایر افرادی است که با ما در این راهپیمایی همراه بودند به همراه خاطرات کوتاهی از سفرهای گذشته افراد.
بنعباس معتقد است اگر این خاطرات نوشته نشود مهجور میماند و مردم مطلع نمیشوند چه اتفاقهایی در این سفرها افتاده است و میگوید: ثبت این خاطرات علاوه براینکه آنها را در ذهن مخاطبان ماندگار میکند، حس نوستالژیک افرادی را که قبلا در این مراسم شرکت کردهاند، زنده میکند و افرادی هم که تا بهحال در این مراسم حضور نداشتهاند با حس و حال این روزها آشنا میشوند.
بنعباس درباره استقبال مخاطبان از اینگونه کتابها میگوید: طبیعتا مطالعه اینگونه کتابها برای افرادی که سالهای آینده در این مراسم شرکت میکنند یا قبلا حضور داشتهاند جذاب و خاطرهانگیز است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «فردا پیاده روی شروع میشد و من بدون عینک قادر به ادامه مسیر نبودم. نیمه شب بود و در مسیر جایی برای تعمیر عینک پیدا نمیشد. چارهای نبود. باید عینکم را پانسمان میکردم! روز دوم پیادهروی، در خروجی موکبی درمانی که برای شارژ داروهایمان رفته بودیم، کنار چرخ دستی پیرمردی که سخت مشغول کار بود، تابلوی دست نوشتهای ذوق زدهام کرد: «عینک سازی صلواتی»
پیرمرد عینکم را وارسی کرد. از بخت بد من، فنرش در رفته بود و تعمیرش نیازمند ابزاری بود که در آن لحظه موجود نبود. نمی توانستم همراهانم را بیش از چند دقیقه معطل بگذارم. ناامید عینک را گرفتم. داشتم خودم را راضی میکردم که با چسبهای دستهاش بسازم که صدای پیرمرد را شنیدم: «دکتر! برای نماز و ناهار بگو کجا وامیستی بیام اونجا برات درستش کنم.»
نشر ستاک، کتاب «طبیب مسیر» را در 128 صفحه با شمارگان 550 نسخه با قیمت 29 هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما