گفتوگو با مهدی تدینی درباره وضعیت نشر کتابهای اندیشه در سالی که گذشت
اقبال عمومی در فضای ایران نسبت به آثار تالیفی نیست/ مجموعه «پنجاه متفکر» و «جامعه انتزاعی» را بخوانید
مهدی تدینی معتقد است: در سال 99 مخاطبان به شبکههای اجتماعی و یا خواندن کتاب پناه بردند و ما از هر لحاظ نگاه کنیم کرونا روی میزان مطالعه اثر مثبت گذاشته است و صنعت نشر را زمین نزد.
او افزود: به عنوان مثال من چه به عنوان تالیفکننده، چه به عنوان ناشر و چه مترجم میتوانم به طور مستقیم با مخاطبم در تماس باشم. این فرصت را شبکه اجتماعی فراهم کرده که با هرفرد میتوانیم در هرکجای دنیا که کتابش منتشر شود ارتباط برقرار کنیم. به عقیده من شبکههای اجتماعی بیشتر ترغیبکننده و از هر لحاظ مفید میدانم که به صنعت نشر کمک کرده است. اگر هم سویه منفی داشته باشد به نسبت خدمتی که کرده فکر میکنم سویه مفید آن بسیار پروزنهتر است.
این پژوهشگر با بیان اینکه کرونا تاثیرات متفاوتی در اقتصاد کتاب داشته است، گفت: هر بحرانی که پدید میآید ویژگیهایی دارد که به شکل متفاوت بخشهای مختلف جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. برای مثال یک مسئله اقتصادی مانند تورم که پدید میآید بخشی جامعه از این مسئله اقتصادی آسیب میبیند، ولی بخشی دیگر بیش از پیش در سلسله مراتب اجتماعی سقوط میکند و حتی در معرض آسیب فراوان قرار میگیرد. یعنی نتیجه میگیریم بحران یکسان است اما تاثیری که میگذارد متفاوت است. کرونا هم به عنوان یک بحران در هر جامعه آسیبی به جوامع مختلف از نوع جایگاه اجتماعی و تولید و درآمدزایی وارد کرده است. متاسفانه اکثریت مطلق جامعه از کرونا آسیب دیدند و در هر بخش اقتصادی متفاوت بود.
تدینی با بیان اینکه در حقیقت پرسش باید این گونه باشد «کرونا بر روی صنعت نشر چه تاثیری گذاشته است؟» ادامه داد: بخشی که به سازوکار تولید کتاب برمیگردد که این امکان را دارد به صورت نامتمرکز کار کند. بالفرض شما اگر قطعهساز باشید نیروی انسانی باید در یک کارگاه کار کند و آن کالا را تولید کند؛ در این زمینه دورکاری بیمعناست، اما صنعت نشر و تولید کتاب از آن بابت که میتوان نیروی انسانی را پخش کرد یعنی بخش عمدهای تحریریهها توانستند دورکاری کنند و این کاری بود که بسیاری از ناشران توانستند انجام دهند به ویژه آن دست مدیرانی که اخلاقپذیرتر بودند نسبت به زندگی و سلامت کارمندان این فرصت را به ویراستاران، حروفچینان و طراحان دادند. به این ترتیب از یک بُعد این مزیت را کار تولید کتاب داشت که تحریریهها به صورت نامتمرکز کار کند. از این جهت میتوان گفت تحریریهها توانستند خود را سرپا نگه دارند و کارشان را بکنند. بحث دوم بر روی تولید کتاب اثر میگذارد هر تولیدی منوط به فروش است؛ تولیدی که فروش ندارد دیر یا زود باید تعطیل شود. خوشبختانه کرونا درصد کوچکی از مردم را واداشت تا بیشتر مطالعه کنند. من آمار رسمی و دقیقی ندارم و این بیشتر بر اساسا حدس و گمان است. این محدود شدن و گیر افتادن و کمتر سفر رفتن باید افراد جایگزینی مانند کتاب پیدا کنند و یا شبکههای اجتماعی و تلفنهای هوشمند پناه بردند یا رسانهها و یا خواندن کتاب. ما از هر لحاظ نگاه کنیم روی میزان مطالعه اثر مثبت گذاشته است. نتیجه میگیریم کرونا با همه فشارها صنعت نشر را زمین نزد.
ضعف تالیف وجود ندارد
مترجم کتاب «فاشیسم و کاپیتالیسم» در پاسخ به این پرسش که چرا هماکنون تالیف از ترجمه فاصله گرفته است گفت: ضعف تالیف وجود ندارد در حقیقت شمار کارهای تالیفی بیشتر است. کار تالیفی زیاد است، ولی چاپ نمیشود چون اقبال عمومی در فضای ایران نسبت به آثار تالیفی نیست و من به شخصه احساس میکنم موضوعات ترجمه جهانیتر است. مثال میزنم اگر قرار باشد کتابی درباره هایدگر چاپ کنیم کدام بهتر است؟ کتابی درباره هایدگر در غرب از سوی هایدگرشناس ترجمه کنیم یا خودمان با سواد نداشته یا کم خود درباره هایدگر کتاب بنویسیم.
او ادامه داد: من معتقدم بهتر است درباره مسائل بومی تالیف داشته باشیم. ما استادان بزرگی داریم که تالیفتشان راحتتر فروش میرود و ناشر ترجیح میدهد کار آنها را منتشر کند. برای مثال یک ناشر برای یک کار تالیفی باید 60 میلیون تومان هزینه کند که 20 میلیون آن سود است و ناشر میتواند به جای سرمایهگذاری روی این کتاب تالیفی در یک کتاب ترجمه شده سرمایهگذاری کند که سریع فروش برود. اصول اقتصادی در این باره دخیل است. تالیفات ضعیف است و ترجیح داده میشود در این کارها به نویسندگان غربی مراجعه کنیم. در نهایت ذائقه بازار چند کتاب تالیفی از نویسندگان سرشناس را میپذیرد.
مدیر بخش اندیشه نشر ثالث درباره بهترین آثار منتشر شده در این نشر نیز تصریح کرد: در سالی که گذشت من دو عنوان کتاب را از سوی نشر ثالث میتوانم نام ببرم؛ مجموعهای در نشر ثالث تحت عنوان «پنجاه متفکر» به چاپ رسید که در بلندمدت به 20 جلد هم خواهد رسید؛ برای مثال ما با پنجاه متفکر «جرمشناسی»، «توسعه»، «جهانیشدن» و «روانشناسی» آغاز کردیم؛ این مجموعه، هماکنون کامل شده و در سال 99 توسعه، جهانیشدن، روانشناسی را منتشر کردهایم. بیشک این مجموعه در بلندمدت به یک دانشنامه تبدیل خواهد شد. کتابی دیگری هم تحت عنوان کتاب «جامعه انتزاعی: تحلیلی فرهنگی از زمانه ما» اثر آنتونیوس کورنِلیس زایدرفلت به ترجمه محمود عبدالله زاده بود که این اثر در ایران کمتر شناخته شده است. آنتونیوس کورنِلیس زایدرفلت از همکاران پیتر برگر بوده است که در ایران شناخته شده است. این کتاب تحلیلهای بسیار خوبی داشت و قصد داشت پدیده اعتراض را تحلیل کند. هم متفکر خاص از آن استفاده میکند و هم متفکر عام.
نظر شما